شهیــــــــــــــــــد

... هفتاد دو سر بریده؟ وا بیدادا! ...

پیروزی بزرگ حزب الله


بسم الله الرحمن الرحیم


این بار تنها هشت روز

از شروع جنگ میان مقاومت حزب الله و جنود شیطان

در باریکه ی در محاصره، نوار غزه گذشت.

و پایانش حلاوت یک پیروزی بزرگ بود.

در قلب تاریخ، این بار با خون شهدای غزه خواهند نوشت که

خون مظلوم بر شمشیر ظالم، پیروز شد.



اسرائیل با پذیرش شروط حماس، برای آتش بس،

بار دیگر به ناتوانی خویش در برابر قدرت حزب الله اعتراف کرد.


و چه حکمتی است که این پیروزی با ماه محرم مقارن شد!

ماهی که روح ظلم ستیزی را در کالبد بشر بی جان، می دمد...

و عاشورایش، قیامتی است در حد خودش...

۰۲ آذر ۹۱ ، ۱۱:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فتنه در پیش است...

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

با دیرکرد یک روزه، عید سعید غدیر خم، عید انتصاب امیر المؤمنین، امام علی(ع)، را به مقام ولایت و زعامت مسلمین پس از پیامبر اکرم(ص) در جمیع امور، به تمام شیعیان و محبان اهل بیت(علیهم السلام) تبریک عرض می کنم.

قلب توحید و نبوت، وعده گاه انبیا

می شود بار دگر، لبریز از نور خدا

آخرین فصل رسالت هم به پایان می رسد

دین حق، کامل شود با انتصاب مرتضا(ع)

"یا محمد(ص)"، فتنه در پیش است، پس ابلاغ کن

تا نگویند این جماعت، نیست تکلیفی به ما

این رسالت، بی وصایت، بی ولایت، هیچ نیست

بعد تو ابتر شود دینِ بدون رهنما

کیست در وادی عرفان، هم تراز ایلیا؟

کیست بهتر از علی(ع)، بر این جماعت، مقتدا؟

"یا محمد(ص)"، فتنه در پیش است پس بیعت بگیر

تا که در را روی زهرایت(س) نکوبند اشقیا

تا نباشد سهم حیدر، سال ها صبر و سکوت

تا نگردد رنگ خون، محراب خیر الاولیا

تا ننوشد مجتبا(ع) زهر نفاق و کینه را

تا که واویلا نگردد روزگار کربلا...




۱۴ آبان ۹۱ ، ۰۱:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یادمان باشد:‌ ما اهل کوفه نیستیم...

بسم الله الرحمن الرحیم

از کودکی هایم در خاطرم ماندگار شده است این شعار حماسی آریایی که ایرانی اهل کوفه نیست.
شعار هوشمندانه ای است.
می دانید اهل کوفه چگونه بودند؟
محب اهل بیت، اما مادامی که شکمشان سیر بود و جانشان در امان. شمشیر زور که بالای سرشان قرار گرفت و کیسه های زر که بر دامنشان ریخت، پای حجله ی تزویر، سر امام خود را نیز بریدند.

از کودکی هایم به خاطرم مانده است که ایرانی این گونه نیست.
وفای ایرانی، مثال زدنی است.
یک آریایی اصیل، شعورش را به بهای شکم، نخواهد فروخت! گرسنه می ماند و می زی اد اما بی خدایی پیشه نمی کند.

بزرگ تر که شدم و شرح عاشقی های حضرت عباس را که شنیدم و خواندم، چقدر به دلم نشست این شعاری که محرم ها فقط می شنیدمش:
در پیروی از مولا ما پیروی عباسیم
می دانید آهنگ و قافیه ی شعر عاشقی حضرت عباس را؟
همان شعار خودمان اما تمام تر؛ بالغ تر.
ما اگر گفتیم کوفی نیستیم، حضرت عباس فرمودند، که عباس، بی حسین، هیچ هم نیست...
و الله إن قطعتموا یمینی، إنّی احامی أبداً عن دینی
(به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید، من تا ابد از دینم حمایت می کنم.)
شعار حضرت عباس را "ابوالفضلی" به خاطر بسپاریم، باشد که عاملش باشیم.
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۸:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آموزش گام به گام صرف و نحو عربی


بسم الله الرحمن الرحیم
انجمن ترجمه و تفسیر قرآن مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی،
برگزار می کند:

آموزش گام به گام صرف و نحو عربی
 
(در روزهای شنبه و سه شنبه ساعت 9 شب)
دوستان علاقمند تمام ارسال های استاد طرح(حاج آقا روح بخش) را دنبال نموده تا در جریان شرایط شرکت در کلاس و جلسات طرح درس و تمرین ها قرار بگیرند.




التماس دعا
۱۰ آبان ۹۱ ، ۱۲:۴۰ ۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مباحثه: آیا ایران در مسیر پیشرفت است؟(1)


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به دوستان گرامی
گزیده ی بیانات مقام معطم رهبری رو تو سفر اخیرشون به خراسان شمالی مرور می کردم که یه نکته هایی تو صحبتای آقا نظرمو خیلی به خودش جلب کرد.
از جمله همین تاکیدشون که بارها فرموده اند ما با وجود و حتی تشدید تحریم ها و فشارهای گوناگون سیاسی از داخل و خارج، تو جنبه های مختلف علمی و فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، پیشرفت های قابل توجهی داشته و داریم.
خیلی دوس دارم از پیشرفت های واقعی کشورمون تو زمینه های علمی، صنعتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... بگیم. و اینکه چرا باوجود همه ی این پیشرفتا، متاسفانه گاهی می بینیم که مشکلاتی از قبیل گرونی و بیکاری و ... باعث میشه بعضیا حرفای ناامید کننده بزنن. حرفایی که شاید بیشتر مورد استفاده ی دشمنانمون باشه تا اینکه بتونه کمکی به بهبود اوضاع، بکنه.
خوشحال میشم نظرتون رو راجع به این مساله بدونم. اینکه شما ایران رو به طور کلی، در مسیر پیشرفت می دونین یا نه؟ و چرا؟ و بحث رو تو زمینه های مختلف باز کنین. مثلاً تو زمینه های علمی و صنعتی، چه پیشرفت های مهمی داشتیم؟ تو زمینه های اقتصادی چطور؟ آیا حضور موثری در معادلات بین المللی داشتیم؟ و هرچی می گیم البته با ذکر دلیل و سند باشه. و یا اینکه تو تموم این زمینه ها اگه پیشرفت خاصی نداشتیم ، موانعش چیا می تونن باشن؟ و راه برطرف کردن اون موانع چی هستش؟
برای شروع نظر خودمو می گم که مضمونش برگرفته از حرف های آقاست: درسته که امروز با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنیم اما اولا وجود مشکلات در دنیا یک امر کاملاً بدیهی هستش و برای تمام حکومت ها و نظام ها رخ میده ثانیاً جنس مشکلاتی که برای کشور ما پیش میاد از جنس مشکلات یه گروه کوهنورده که دارن به سمت قله، صعود می کنن؛ اما جنس مشکلاتی که امروزه گریبانگیر کشورهای غربی شده، از جنس مشکلاتیه که برای یه اتوبوس گرفتار شده زیر بهمن رخ میده.
۱۰ آبان ۹۱ ، ۱۲:۲۳ ۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ولادت امام علی النقی الهادی مبارک

بسم الله الرحمن الرحیم

هرکه در راه خدا محکم و استوار باشد ،

مصائب دنیا بر وی سبک آید ، گرچه تکه تکه شود .

امام هادی (ع)

اقوال در روز ولادت حضرت امام علی بن محمد الهادی(ع) ، متفاوت است. به نقل از شیخ کلینی ، ایشان در نیمه ذی الحجه سال 212 هجری متولد شدند.
پدر گرامی آن حضرت ، امام جواد(ع) و مادر ایشان بانوی گرانقدر و با فضیلتی به نام " سمانه مغربیه " است که به " سیده ام الفضل" معروف بود. قدر و منزلت این بانوی گرامی بدان پایه بود که امام هادی علیه السلام درباره اش فرمود : " مادرم عارف به حق من می باشد و اهل بهشت است . شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود ، مکر زورگوی لجوج به وی نمی رسد ،  خداوند حافظ و نگهبان اوست و او در زمره مادران صدیق و صالحان قرار دارد ."

هرچند، هنوز کامم تلخ است از اهانتی که بار دیگر، نشان داد حکمت، هرگز در قلب فاسد اثر ندارد. اما امروز، دیگر مجالی برای بیان آن تلخ کامی ها نیست. امروز عید است و باید شادی نمود و عیدی خواست.

عیدهامان مبارک.



۱۰ آبان ۹۱ ، ۱۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عیدی

بسم الله الرحمن الرحیم


امروز، عرفه است روزی بزرگ، بزم معرفت را در آسمان ها برپا کرده اند.
تا همه چیز برای فردا آماده شود.
فردا، عیدی بزرگ. عیدی برای آن ها که در رزمگاه جهاد اکبر، دیو نفس را در برابر پادشاه جهان قربانی می کنند. غلام شاه جهان می شوند و خود، بر غلامان نفس، شاه می شوند.
عیدی شان، هم تاج سروری است، عزت مداری است، غرور است اما یک غرور پسندیده و خدایی که تقوا می آفریند.
...
خدا کند ما را هم بی عیدی نگذراند آسمانیان که دستان ترک بسته مان را از اول پاییز، به سوی آسمان ها بالا نگاه داشته ایم. به امید قطره بارانی که به بی رنگی عشق باشد.
دلمان هم باز تنگ است آقا، می دانی؟ آخر هر جمعه که عید باشد، عیدی مخصوص می خواهیم از شما.
ببخش ما را که بخاطر کار نکرده و معرفت نداشته، عیدی می خواهیم اما بدی ما یک طرف، کرامت شما، کرم شما، هم یک طرف، کدام بیشتر است؟
عیدی ما، فقط تعجیل در فرج توست، و به امید روزی که جهان لایق چنین عیدی باشکوهی باشد.
اللهم عجل لولیک الفرج
۰۴ آبان ۹۱ ، ۱۰:۲۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تهاجم فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم
تهاجم فرهنگی واژه ای است آشنا که مقام عظمای ولایت، در بازشناسی مفاهیم جنگ نرم، از آن بسیار و بسیار استفاده برده و در هر برهه از زمان، ابعادی از آن را برایمان مشخص نمودند.
ادامه مطلب...
۰۴ آبان ۹۱ ، ۱۰:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شهادت هفتمین ستاره

بسم الله الرحمن الرحیم

در راه دوست، از ستم دشمن پلید

شد باقرالعلوم، ز زهر جفا شهید

بیداد و ظلم بین که هشام از سر عناد

خاموش کرده مشعل روشنگر امید



هفتم ذی الحجه، شهادت مظلومانه ی امام باقر(ع)

بر محبان اهل بیت(علیهم  السلام) تسلیت باد.

۰۱ آبان ۹۱ ، ۱۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بیانات حضرت ماه


بسم الله الرحمن الرحیم

22/7/91 بیانات در دیدار خانواده‌هاى شهدا و ایثارگران استان خراسان شمالى

--ما امروز همه‌مان بر سر سفره‌ى شهدا نشسته‌ایم.

--شهادت است که پاى ماندگارى و پایدارى و بقاء ارزشها را امضاء میکند. بزرگترین اجرى که در این دنیا به شهید داده میشود، بقاء و استحکام آن حقیقتى است که شهید جان خود را براى آن حقیقت فدا کرده است. خداى متعال آن حقیقت را به برکت خون شهید حفظ میکند.

--من یک نکته‌ى دیگر را هم اضافه کنم بر آنچه که عزیزان ما در اینجا بیان کردند. گفتند: «آن کسانى که در دوران جهاد مقدس و دفاع مقدس، در جبهه‌هاى جنوب و غرب رفتند وارد میدانها شدند و جان خود را کف دست گرفتند، به سه دسته تقسیم میشوند: بعضى‌ها از گذشته‌شان پشیمان میشوند، بعضى‌ها بى‌تفاوت میمانند، بعضى‌ها پایبند میمانند. آنهائى که پایبند میمانند، باید از غصه دق کنند». این جمله‌ى اخیر را من قبول ندارم. آنهائى که پایبند میمانند، شاهد به ثمرنشستن این نهال و تناورشدن این درخت خواهند بود. اینجور نیست که با روى گرداندن کسانى، این حرکت عظیم، این بناى معْظم و شامخ تکان بخورد. با برگشتن یک عده‌اى از این قافله‌ى عظیم، هرگز این قافله از راه باز نمیماند؛ «مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»؛ ... ارتداد، به طور مطلق همه جا به معناى برگشتن از دین نیست؛ پشت کردن به دین نیست؛ معنایش این است که از آن راهى که در گذشته میرفت، برمیگردد. ... اما آیا راه متوقف ماند؟ آیا راه متوقف میمانَد؟ آیا قافله در جاى خود مى‌ایستد؟ قافله حرکت میکند: «فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»؛ رویشهائى به وجود خواهد آمد. یکى از این رویشها، خود شما جوانها هستید.
۲۹ مهر ۹۱ ، ۱۸:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عاشقان گمنام

بسم الله الرحمن الرحیم



 

1- برای شیمیایی ها که بیصدا می میرند

ماهیای سرخ عاشق ، توی حوضی از اسیدن

دلشون یه دریا درده ،کی می دونه چی کشیدن ؟!

می دونی چه دردی داره ،بی صدا ترانه خوندن ؟!

می دونی چه سوزی داره ،تو آتیش نفس کشیدن ؟!

هد هد صبا شدیم و هفت شهر عشقو گشتیم

ما نفس کم نیاوردیم ،معلومه کیا بریدن !

سینه آتیش خلیله ،اینجا عشقه که دلیله

ببین این دلای عاشق ،چه بهشتی آفریدن !

بچه های خط دوم ،سرشون به خاک ، اما

بچه های خط اول ، آسمونو سر کشیدن

فکر اون گلای سرخم که سرا رو خم نکردن

می میرن ولی نمی گن که گلوشونو بریدن

لاله ها کی گفته تنها ،همونایی ان که رفتن ؟

اینایی که پر شکسته ان ،مگه کمتر از شهیدن!

شاعر : علیرضا قزوه

2- اندوه سارا...

نقطه، سر خط آب ،بابا، نا ندارد

از بس که دستش پینه بسته نا ندارد

سارا نمی فهمد چرا در بین آن ها

بابا که از جنگ آمده یک پا ندارد

بابا هوای سینه اش ابری ست، سارا!

اما کسی در فکر بابا نیست، سارا!

از بس که سرفه کرده دیگر نا ندارد

اما نمیداند دلیلش چیست سارا

بابا برایم قصه می گویی دوباره

از آسمان از ابر از باران، ستاره

از عشق می گویم برایت خوب سارا

از مردهای عاشقی که تکه پاره ...

سارا کجایی دیکته ..._ خانم پدر رفت

از پیش ما دیروز تنها، بی خبر رفت

خانم معلم چشم هایش خیس شد، بعد

نقطه، سرخط، عاقبت _ بابا _ سفر رفت

)الهام فرامرزی نیا(

۲۶ مهر ۹۱ ، ۰۹:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ولنتاین را بنه، اول ذی الحجه را دریاب


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان گرامی و همراهان همیشه ی این خانه ی وبی نیمه متروک...
درگیری ها در کلاس های مجازی و حقیقی خیلی مجال برای افاضه ی فیض باقی نمی گذارد و قلم، افسردگی پاییزه گرفته است! تأخیر غیر موجه ما را در سر زدن به خانه های باصفاتان ببخشید.

امروز روز عزیزی است که شاید خیلی از ما از آن خاطره ای خوش داریم.
آخر این طرف ها، سمت ما رسم است مراسم خواستگاری تا ازدواج را در روزهای عزیز می اندازند تا برایشان مبارک تر و خاطره انگیزتر شود.
خصوصاً این مناسبت که اصلاً در ظرف زمانی شدن برای بر پایی یک امر خیر، بهترین است و بیشترین تناسب را دارد.
سالروز تزویج دو عاشق که عشق را اول در خدا یافتند و بعد آن را در خود جسمیت دادند. و برای هر زوج عاشق، بهترین الگو شدند.
بهترین زن، بهترین شوهر، بهترین مادر، بهترین پدر، بهترین خانواده ی عاشق.
فقط هنوز کمی دلگیرم از خودمان.
که صد را داریم اما به 99 هم نه، به 35 و شاید کمتر از آن، رضایت می دهیم.
ما اول ذی الحجه را داریم؛ سالروز تجسم عشقی واقعی در کالبد دو تن از خود ما انسان ها، دو تن از بهترین ما انسان ها، دو انسان از تبار نور.
ما این را داریم. در اوج عاشقانه اش هم داریم(ر.ک کتب مربوطه!!!).
آن وقت روز ولنتاین، که یادمان سرپیچی سربازی است از قوانین کشورش بخاطر عشق زمینی اش، آن وقت آن روز، یادمان می افتد از عشق، یاد کنیم.
آن وقت، آن روز ویترین هایمان پر می شود از هدایای سرخ سرخ سرخ، به سرخی خون دل عاشق که از دست عشق زمینی اش هر روز در هم می فشرد.
اما همچو امروزی، حتی تلویزیون هایمان هم زیاد یاد نمی کنند، چه رسد به ویترین هایمان.
اصلاً انگار امروز یک روز معمولی است و روز وصال نیست! اصلاً انگار در همچو روزی نبوده که امیر مومنان(ع) با همتای خود، دخت گرامی رسول خدا(س)، در آسمان ها پیوند همدلی بست و انگار نه انگار که تازه از همچو روزی بود که عشق آغاز شد.
شاید یک دلیل بی توجهی مان همین اندیشه های مخفیانه ی پان ایرانیسممان باشد که گاه و بیگاه از اعراب بد می گوییم.
البته یک کمش صحیح است و اعرابی که ایرانی نمی شود!
اما چه شده ما را که عرب را نمی پسندیم و غرب را آری!؟ اگر عرب، خارجی است. غرب، که خارجی تر است!!!
اگر اول ذی الحجه که آسمان هم جشن می گیرد، خوشایندمان نباشد؛ پس ولنتاین که روز گره خوردگی انسان با زمین است، ناخوشایندتر است.
چه شده است ما را؟!
جشن آسمان را بی اعتناییم اما پیروی دلدادگان زمینی می شویم؟


بهرحال، مبارکمان باشد این سالروز فرخنده.
به امید روزی که بین جوانانمان باب شود، در چنین روزی، پیمان یک همدلی همیشگی را بستن.
شکر ایزد منان که عزیز ما و عزیزتر از جانمان نیز در همین روز، صیغه ی أنکحت را همصدا خواندند.

۲۵ مهر ۹۱ ، ۲۱:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

امام جواد(ع) و خشک شدن دست مطرب

بسم الله الرحمن الرحیم

روایتی از الکافی درباره ی امام محمد تقی الجواد(ع):

محمد بن ریان نقل می‎کند: مامون برای رسیدن به هدفش (بد نام کردن حضرت امام جواد علیه السلام) همه نوع نیرنگی را در خصوص امام جواد علیه السلام به کار برد اما هیچ کدام از آنها برای وی سودی نداشت .

به عنوان نمونه پس از به عقد درآوردن دخترش ام الفضل با امام جواد علیه السلام، صد کنیز زیبا را انتخاب کرد که هر یک جامی پر از گوهر درخشان در دست داشتند. مامون به کنیزان دستور داد تا پس از نشستن حضرت در جایگاه دامادی به استقبال وی رفته و به او خوشامد گویند. کنیزکان به سوی حضرت شتافتند و خوشامد گفتند ولی امام هیچ التفاتی به آنها نکرد .

در دربار مامون مردی به نام مخارق که ریشی بلند و صوتی خوش داشت و عود می‎نواخت وجود داشت . وی به مامون گفت من توان آن را دارم که نقشه‎ات را - وادار کردن حضرت به لهو و لعب - عملی سازم .

از این رو در مقابل امام جواد علیه السلام نشست و شروع به خواندن آواز کرد. کسانی که در آنجا حضور داشتند گرد مخارق حلقه زدند. هنگامی که مخارق شروع به نواختن عود و آواز خوانی کرد، امام جواد علیه‎السلام سر مبارک خود را متوجه او کرد و بر وی نهیب زد و فرمود: "اتق الله یا ذالعثنون " از خدا بترس ای ریش بلند. دست مخارق از حرکت ایستاد، عود از دستش افتاد و دیگر هرگز نتوانست عود بنوازد.

روزی مامون از بلایی که بر سر مخارق آمده بود از وی سئوال کرد. مخارق پاسخ داد چون امام جواد علیه‎السلام بر من نهیب زد چنان ترسی از هیبت او بر من مستولی شد که دستم فلج شد و هرگز بهبود نیافت .

شهادت این امام بزرگ،

بر دوستداران اهل بیت

تسلیت باد.

۲۴ مهر ۹۱ ، ۲۰:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حرام و حلال مجازی

بسم الله الرحمن الرحیم
اسمش را گذاشته اند دوستی مجازی
و دیگر انگار نه انگار که نفس این کار دوستی است هنوز
و انگار نه انگار که اسلام با هرچیزی موافق باشد با دوستی بخاطر مضرات دنیوی و اخروی اش مخالف است
دختر چون پسر را نمی بیند عزیز خطابش می کند
و پسر چون دختر را نمی بیند جانم را پسوندی برای نام زیبای دختر می  گذارد

اسمش را گذاشته اند دوستی مجازی و مجازاً دوست شده اند
بی آن که عذابی در وجدان خود وجدان کنند.
بی آنکه ایرادی در آن ببینند.

انگار نه انگار که حکم  به حرمت چت را هم برخی علما داده اند.

اصلاً حلال و حرام مگر مجازی و حقیقی برمی دارد؟؟
که حقیقی اش چون اثرات و عوارض جسمی هم دارد، حرام و مجازی اش چون فقط با روح انسانیمان سر و کار دارد، حلال!!!!!!!


دوست من، مگر ما عقل نداریم که اصلاً بخواهیم به استفتا رجوع کنیم؟
آیا او که من با او صمیمی شده ام نامحرم نیست؟
از کدام عقل سلیم جواز این صمیمیت را گرفته ام که این چنین کار خود را توجیه می کنم:
من که نمی بینمش حالا یک عزیز هم به او بگویم مگر چه می شود؟؟
اما
توجه ندارم که مگر باید اتفاقی برای جسمم بیفتد تا این رفتار را تحریم کنم؟
توجه ندارم ضربه ای که به روحم می زنم عمیق تر از ضربه ای است که در دوستی مجازی به جسمم وارد نمی شود،
چه زهری برای روح، بدتر از این که بی اجازه از او که حریم ها را قرار داده، با نامحرمی ارتباطی نزدیک تر از حد معمول گرفته باشم؟؟؟؟
این است شأن پاکی یک مسلمان؟؟؟؟؟

۰۸ مهر ۹۱ ، ۰۷:۵۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

من باب درددلی از حسین قدیانی


بسم الله الرحمن الرحیم

شاید حدود ۳ ماه پیش بود؛ از نهاد ریاست جمهوری تماس گرفتند که برای نوشتن سفرنامه آخرین سفر دکتر به سازمان ملل انتخاب شده ای. قبول می کنی؟!

شاید حدود ۲ ماه پیش بود؛ از نهاد ریاست جمهوری آمدند محل کار و ازم مدارکی در حد کپی شناسنامه و کارت ملی و نام پدر و مادر خواستند. سفری در حد دارقوزآباد هم این چیزها را می خواست! چیز مهمی نبود. دادم بهشان.

از همان اول شوخی گرفته بودم قصه را. من کجا و آمریکا کجا؟ آنهم با همسفرانی که شماری شان را در نوشته هایم «جریان انحرافی» می خواندم! گیرم همسفران را با سیریش «جذب حداکثری» وصله پینه می کردم، اما چه می کردم آن همه «مرگ بر آمریکا» را؟!

لطفا به من نگویید؛ هم می توان «مرگ بر آمریکا» گفت و هم می توان آمریکا رفت! گیرم حالا سازمان ملل! اصلا چه فرقی می کند؟ سازمان ملل داخل خاک آمریکا نیست؛ خود خود خود نامردش است!

من بعد از «بابا خون داد»، اولین جمله ای که از مادرم یاد گرفتم، «مرگ بر آمریکا» بود. به خدا هنوز هم همان طفل گستاخی هستم که خیال می کنم مرگ بر آمریکا یعنی «مرگ بر آمریکا»، نه سفر به آمریکا!

روزهای گذشته جلوی آینه، کارم شده بود این: «هی حسین قدیانی! گند نزنی به مقدس ترین شعارت، لطف کرده ای به شعور ما!» نمی دانستم وسوسه گر، خودم بودم یا آنکه داشت آینه نشانم می داد؟! تصویرم خودم بود، یا خودم تصویرم بود؟! به جای شیطان، رد پای «شیطان بزرگ»، روحم را آزار می داد. من از نسلی بودم که «مرگ بر آمریکا» را صادقانه گفت. تا «مگ مگ مامریکا»ی ما بشود «مرگ بر آمریکا»… آره بابا! خون دل ها خورده ایم. رنج دوران برده ایم. سر همین هیزبازی ها بود که دیدم ۲ تار از محاسنم سپید شده!

این «هیزبازی» را از قصد نوشتم. چند وقتی است حس می کنم به بخشی از خودم نامحرم شده ام. نشان به این نشان که تازگیا هر وقت می روم جلوی آینه، قبلش می گویم: «یا الله»! باید چشم هایم صیغه محرمیت بخوانند برای آن ۲ تار سپید. تازه مولودند؛ اخلاق هم را نداریم!

اما شاید نه! این بار حتما ۲ روز پیش بود که به من گفتند ویزایت آماده شده! ۵ شنبه عصر، جایی دور و بر «بیت»، زمان دقیق سفر را گفتند که شنبه راس ساعت فلان باید کجا باشی! و نگاه که کردم، دیدم؛ در جمهوری اسلامی، دولت هر کجا که باشد، دور و بر حکومت است و «پاستور»، خانه به خانه «بیت رهبری».

نمی دانم کجای نوشته هایم بود که نوشتم: حتی در نقد دولتین سازندگی و اصلاحات هم باید هوای ریشه را داشت. این که رسما دولت خودمان است! جریان انحرافی را نقد بکنیم، اما آنقدر جریان انحرافی، جریان انحرافی نکنیم که بعضی ها به ما طعنه بزنند؛ جریان انحرافی رای شما بود، نه اسفندیار! و از این هم بدتر؛ جریان انحرافی رای حکومت بود، نه راه دولت!

تا پیش از این ۲ بار همسفر احمدی نژاد بوده ام. باری بهار ۸۴ در اتوبوس تبلیغاتی دکتر که می رفت شمال. تا منجیل مهمان شان بودیم و گفت و گویی اتوبوسی که در «کیهان» چاپ شد. مصاحبه کار مهدی محمدی بود. در غذاخوری بین راه، مهدی گفت: این همونه که متن «جنایت های شهردار تهران…» را نوشت. احمدی نژاد خندید و دستی کشید روی ریشم! یعنی خیلی خندید! سر و صدایی به پا کرده بود متن طنزم. بار دیگر سفر استانی هیئت دولت بود به سمنان، در آن عصر کوتاه که در «روزنامه ایران» قلم می زدم.

گمانم حکمتی هست در این «تا ۳ نشه، بازی نشه!» آنهم چه ۳ ای! ۳ ی سازمان ملل، توی قلب آمریکا! از هم الان فکر جواب طعنه زنندگانم هستم؛ آدم با جریان انحرافی، آمریکا می ره دیگه، کربلا که نمی ره! اصلا تو فرض کن در این سفر، نماینده شخص شخیص سپاهم تا مبادا جریان انحرافی دست از پا خطا کند! یک همچین چیزهایی. مثلا اینکه؛ می خواهم بروم سازمان ملل تا حالی بپرسم از هاله نور!

اما عزیز! محمود احمدی نژاد رئیس جمهور جایی است به نام جمهوری اسلامی. رئیس جمهور قانونی. جز این، دکتر را در اصح عبارت، آش کشک رای خودمان می دانم. فقط بدی های دولت را دیدن، حماقت در حق خودمان است. نقد به جای خود، اما مسابقه نگذاریم در کوبیدن دولت. آن فحشی که قرار است به «ف. ه» و «م. ه» ندهیم، به محمود احمدی نژاد هم ندهیم. به قوه مجریه هم ظلم نکنیم.

امروز صبح داشتم اولین سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل را می خواندم. آیا این هم نقطه ضعف رئیس جمهور است که مطالبات دیروز نماینده ملت ایران در سازمان ملل، امروز، مکرر در مکرر از قول سران اغلب کشورها شنیده می شود؟!

سال پیش همین ایام از اینکه هر سال رئیس جمهور جمهوری اسلامی به بهانه یک تریبون بین المللی، رهسپار سازمان ملل شود، انتقاد کردم. خیالم بود ایرادی ندارد که یک سال هم در حد رئیس جمهور، راهی اجلاس عمومی نشویم. فکر نمی کردم تقدیر خدا مرا همسفر همین دیدار کند! دنیا پر از طنز است. می ترسم از جناب دکتر بپرسم؛ در این آخرین حضورتان در سازمان ملل، برنامه خاصی ندارید؟! که یک کلام جوابم دهد: از کجا می دانی این آخرین حضور من در سازمان ملل است؟!

احمدی نژاد هم مثل هر رئیس جمهور دیگری، خصوصیات منحصر به فردی دارد. پاره ای را می پسندم، پاره ای را نه. اما اینقدر هست که نویسنده سفرنامه آخرین سفرش به سازمان ملل، بی هیچ هراسی و ترس و لرزی، بی نیاز به «دامت برکاته»، محمود صدایش می زند.

*** *** ***

رئیس جمهور در سازمان ملل، نماینده ملت ایران، وکیل مدافع جمهوری اسلامی است. دوست می دارم نوشتن چنین سفرنامه ای را. و اندوختن چنین تجربه ای را. اندکی بر احساس، غلبه کنم، محرم می شوم به این ۲ تار موی سپید. ما در جمهوری اسلامی، «دولت ها» داریم، اما فقط «یک حکومت» داریم. دولت من، آن دولتی است که بیش از همه دولت ها، نماینده انقلاب اسلامی باشد. هر که می خواهد باشد. قالیباف هم اگر رئیس جمهور بود و بچه های نهاد ریاست جمهوری چنین تقاضایی ازم می کردند، حتما می رفتم. که من خود «سرباز انقلاب اسلامی» ام، نه نماینده این و آن… و اینک خوب که نگاه می کنم، می بینم؛ هر سفری از روزی شروع می شود. سفر من به مقر سازمان ملل، شاید از همان روز شروع شد که برای اول بار گفتم «مگ مگ مامریکا»!

به امید آن روز که در قدس شریف، به جای قلم، قدم بزنیم… دیر نیست «سفرنامه ظهور».

۰۴ مهر ۹۱ ، ۱۱:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سبکبالان3

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۳۱ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۲۱ ۰ نظر

تقویم تاریخ: 29 و 30 شهریور 1359


بسم الله الرحمن الرحیم
نقل از http://www.military.ir:

بیشتر سایتها و وبلاگهایی که جنگ بین ایران و عراق می پردازند خود را بر روی وقایع پس از روز 31 شهرویور 1359 متمرکز می کنند. برای بررسی عمیق تر جنگ 8 ساله بین دو کشور نیاز است تا بسیاری از وقایع قبل از انقلاب تا زمان حکومتهای عثمانی و صفویه نیز پیگیری شوند. این مجال کوتاه البته مناسب برای چنین تحقیقات عمیقی نیست اما گاهی می توان سری به روزهای قبل از جنگ زد. این مجال را مناسب دیدیم تا به مناسب سالگرد جنگ ایران و عراق وقایع روز 29 شهریور 59 ،یعنی دو روز مانده به آغاز تهاجم عراق، را فهرست وار یادآوری کنیم. منبع ما کتاب تقویم تاریخ دفاع مقدس جلد اول مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ اول زمستان 84 می باشد. این کتاب زیر نظر فرهاد بهروزی و به وسیله مرکز پژوهشهای دفاع مقدس نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است.


شبنه 29 شهریور 59


نیروی زمینی کردستان(لشکر 28 پیاده سنندج)

  • نیروهای رزمی عراق در منطقه خانم شیخان(مریوان) وارد خاک ایران شده و مشغول جاده سازی شدند.

نیروی زمینی کرمانشاه (لشکر 81 زرهی)

  •   در ساعت 25 دقیقه بعد از نیمه شب، واحدهای ارتش عراق اطراف هنگ ژاندارمری قصرشیرین را زیر آتش شدید قرار دادند.
  • اخیرا عده زیادی به پاسگاه زالوآب عراق، در مقابل مهران که در اثر درگیری نیروهای ایران و عراق از عناصر عراقی تخلیه شده بود، وارد شده و در داخل سنگرهای آن موضع گرفتند.
  • نیروی هوایی اعلام کرد تعداد 6 فروند اف-4 و اف-5 جهت پشتیبانی نزدیک نیروهای خودی به  منطقه ایلام اعزام گردید.
  • یک فروند اف-4 که جهت انهدام یک ستون در حوالی ایلام اعزام گردیده بود پس از مراجعت با گلوله های ضد هوایی آسیب دید.

نیروی زمینی خوزستان(لشکر 92 زرهی اهواز)

  • ژاندارمری گزارش داد یک نیروی پیاده و زرهی عراقی در مقابل پاسگاه چلات مستقر شده اند. مرزبانی دهلران براق مقابله با حمله دشمن تقاضای نیروی کمکی کرده است.
  • ارتش عراق استعداد یگان مستقر در حوالی بستان را به یک تیپ تقویت شده رسانده است. 80 ساعت است که نیروهای ایرانی در این منطقه با عراقی ها درگیر هستند.
  • در 50 مایلی شمال غربی اهواز در خاک عراق سلاح های کالیبر بزرگ ضدهوایی مستقر شده و به طرف هواپیماهای ایرانی تیر اندازی  کرده اند.
  • در ساعت 17:00 نیروهای لشکر 92 زرهی به وسیله آتش توپخانه پاسگاه و انبار مهمات عراق واقع در روبروی پاسگاه خین را منهدم کردند. در این درگیری دو نفر از نیروهای خودی شهید و یک نفر مجروح شدند.
  • در ساعت 17:00 یک فروند ناوچه عراقی در محل تلاقی اروند رود به نهر خین با آرپی جی-7 مورد هدف نیروهای ایرانی قرار گرفت. به گزارش واصله ناوچه به کلی منهدم گردید. یک فروند کشتی عراقی حامل مهمات از منطقه بصره به محل درگیری رهگیری شده است.
  • در ساعت 15:30 یک فروند ناوچه جنگی عراقی با تمام تجهیزات د رحال حرکت از خرمشهر به سمت آبادان مشاهده شد.
  • ژاندارمری گزارش داد تعدادی ناوچه و یک کشتی غواصی عراقی در پایگاه ابوفلوس وجود دارد. تعدادی ناوچه عراقی هم در اسکله المغاصر مستقر و مشغول گشت زنی هستند.

نیروی دریایی

  • امروز دو فروند ناوچه موشک انداز و دو فروند ناوچه توپدار عراقی در کنار دهانه فاو مستقر شده و یک فروند کشتی به گل نشسته عراقی و یک ناوچه در کنار آن و دو ناوچه ی دیگر در کنار بوییه شماره 10 مشاهده شده اند.
  • در ساعت 22:45 کلیه چراغهای بصره و شعله های نفت پالایشگاه این شهر خاموش شده اند.
  • در اثر تیراندازی ماموران عراقی به کشتی تجاری ایران بدر ، تعدادی شهید و مجروح شدند. پل فرماندهی کشتی مزبور صدمه دیده و به گل نشست. این کشتی پس از مرمت و خارج شدن از گل به آبادان مراجعت کرد.

متفرقه

  • یکی از خلبانان عراقی که در تاریخ 19 شهریور توسط ضدهوایی ایران در بان میل خانقین سقوط کرده اردنی بوده است.
  • در ساعت 15:00 یک ستون موتوری به تعداد 66 دستگاه خودرو حامل نظامیان تیپ 113 گارد مرزی عراق از بغداد به سمت بصره در حرکت بوده است. تصور می رود سلاح و تجهیزات سنگین این تیپ قبلا به وسیله قطار به بصره حمل شده اند.
  • ژاندارمری گزارش می دهد در ساعت 22:30 یک ستون ارتش عراق از زرباطیه به طرف پاسگاه دوراجی در حال حرکت بوده اند.
  • گردان 104 توپخانه لشکر 12 عراق از عماره به کوت حرکت کرده است.
  • تمام یگانهای رزمی ارتش امارات عربی متحده به دلیل نامعلومی در آماده باش کامل بوده اند.
  • حزب دموکرات عراق لغو قرارداد الجزایر توسط صدام را تایید کرد.
  • با صدور دستور تخلیه اروند رود از شناورهای ایرانی در ساعت 12:30 تعداد 3 فروند کشتی لایروب و ساعت 15:00 تعداد 3 فروند کشتی تجاری در اروند رود به راه افتادند تا از دهانه ان خارج شوند.
وقایع30 شهریور
کردستان (لشکر28 پیاده سنندج)
  • تعداد 18 دستگاه تانک عراقی در آبدای خانم شیخان در نزدیکی مریوان مستقر گردیدند و از همان موضع محل مواضع نیروهای خودی را در کنار دریاچه مریوان زیر آتش گرفتند.
خراسان (لشکر 77 پیاده مشهد)
  • گروه رزمی 110 لشکر 77، در ساعت 13:15 دقیقه به کرمانشاه وارد گردید و در پادگان بیستون مستقر شد.
کرمانشاه (لشکر 81 زرهی)
  • در ساعت 21:00 امشب پاسگاه کیسکه در منطقه سومار مقابل شهر مندلی عراق سقوط نمود و درگیری شدیدی که با تهاجم نیروهای زرهی عراق به پاسگاه های کانی شیخ، بازرگان و سومار و پاسگاه های خسروی و ولد کشته در قصر شیرین آغازشد، تا ساعت 22:00، ادامه داشت.
  • در ساعت 23:00 نیروهای عراقی به پاسگاه کیسکه (سومار) تیراندازی و در نتیجه 3 نفر سرباز مجروح گردیدند. هم چنین همان منبع در گزارش دیگری اظهار داشت که پاسگاه خسروی و ولد کشته زیر اتش شدید توپخانه نیروهای عراقی قرار گرفتند
  • در ساعت 21:00 در اثر گلوله باران ارتش عراق به قصر شیرین، تعداد 3 نفر درجه دار ارتش مجروح گردیدند. هم چنین خساراتی به ساختمانها من جمله ساختمان شهرداری وارد شد.
  • ژاندارمری اعلام کرد که تا کنون 13 پاسگاه مرزی ژاندارمری در اثر فشار دشمن سقوط نموده و 4 پاسگاه دیگر تحت فشار دشمن می باشند.
  • پاسگاه های انجیره و ولد کشته و خسروی تا ساعت 23:30 امشب با نیروهای ارتش عراق هم چنان درگیر هستند.
  • آتشبار 130 میلیمتری از گروه 44 توپ خانه اصفهان امروز وارد کرمانشاه شد.
خوزستان(لشکر 92 زرهی اهواز)
  • تانک ذخیره ی نفت شماره 512 پالایشگاه آبادان ، در اثر اصابت گلوله توپخانه دشمن به آتش کشیده شد که بر اثر تلاش ماموران آتش مهار گردید.
  • در ساعت 8:40 امروز پاسگاه های سوبله و دویرچ زیر آتش توپخانه دشمن قرار گرفت که با پاسخ مناسب و به موقع نیروهای خودی مواجه گردید.
  • در جبهه طلائیه اخبار واصله حاکی است که نیروهای دشمن از محل های قبلی خود تغییر موضع داده و در یک کیلومتری مرز گسترش یافته اند.
  • از ساعت 12:00 گروه رزمی 137 لشکر 92 زرهی زیر آتش شدید دشمن قرارگرفته که به وسیله گروه مزبور با شدت هر چه تمامتر به آتش دشمن پاسخ داده شد.
  • در روز جاری ماموران پاسگاه ژاندارمری فکه در اثر درگیری با دشمن یک دستگاه نفربر آنها را منهدم نمودند.
  • در ساعت 22:00 لوله نفت بیات موسیان در 20 کیلومتری غارب پاسگاه بیات بر اثر مین قطع شد و به علت جاری شدن مواد سوختی منطقه به آتش کشیده شد.
  • توپخانه ارتش عراق شدیدا پاسگاه دهانه فاو را زیر آتش قرار داده و متقابلا آتشبار 130 میلیمتری مستقر در اروند کنار پادگان اشله عراق را زیر آتش سنگین خود قرار داده و خسارات زیادی به دشمن وارد نموده است.
  • یگاه ارتش مستقر در فکه، زیر آتش شدید توپخانه عراق قرار گرفت که به این آتشباری به موقع و قاطع پاسخ داده شد.
نیروی هوایی
  • امروز 4 فروند هواپیمای اف-4 به منظور انهدام ناوچه های عراقی مستقر در دهانه اروند رود اعزام شدند.
  • چهار فروند هواپیمای اف-5 به منظور شناسایی، به منطقه استحفاظی لشکر 64 ارومیه اعزام گردید.
  • 4 فروند هواپیمای اف-4 به منظور شناسایی نزدیک هوایی به منطقه غرب اعزام گردید.
ترابری هوایی
  • جابجایی تعداد 20 نفر از پرسنل هوابرد شیراز با وسائل و تجهیزات و یک قبضه تنفگ 106 میلیمتری از شیراز به دزفول برابر خواست نیروی زمینی هم چنین در خواست یک فروند سی-130 به منظور ترابری یک تن دارو و تجهیزات پزشکی مربوط به هلال احمر برای ساعت 10:00 فردا صبح.
نیروی دریایی
  • پایگاه های دریایی خرمشهر، خسروآباد، ترمینال خرمشهر و اسکله 11 و 12 آبادان زیر آتش شدید دشمن قرار گرفت که در نتیجه 2 نفر از پرسنل نیروی دریایی شهید شدند، در ضمن پاسگاه های خین و مومنی نیز زیر آتش شدید دشمن قرار داشت.
  • از ساعت 11:00 الی 12:00 امروز پایگاه نیروی دریایی خرمشهر زیر آتش شدید دشمن قرار گرفت که خسارات جزئی به آن وارد گردید.
  • یک فروند ناوچه نیروی دریایی مورد اصابت گلوله قرارگرفت و در نزدیکی جزیره مینو غرق شده که در نتیجه 7 نفر مجروح و 5 نفر درجه دار مفقود گردیدند.
  • دو ناوچه عراقی روبروی پایگاه دریایی خرمشهر در نزدیک جزیره بیس علی مستقر و مبادرت به تیراندازی به سمت نیروهای ایرانی نمودند.
  • جهت بستن دو فروند یدک کش بزرگ، تعداد  6 نفر نماینده گمرک، 16 نفر از افراد گارد ساحلی و 5 نفر غواص به دهانه اروند رود اعزام که همگی زیر اتش سلاح های سنگین قرارگرفتند، در اثر این تهاجم چند نفر از نفرات اعزامی شهید و تعدادی زخمی شدند.
  • یک قایق تندرو سپاه پاسداران در اثر تیراندازی عراقی ها غرق و تعدادی از پاسداران زخمی شدند.
  • یک فروند ناوچه ژاندارمری که در ساحل آبهای ایران در حد فاصل بین پاسگاه های علی شیر و ابتر متوقف بود مورد اصابت گلوله  عراقی ها قرارگرفت و پنج نفر از سرنشینان آن زخمی شدند. لازم به ذکر است که قایق مزبور خود را به ساحل ایران رسانیده است.
  • یک فروند کشتی تجاری به نام آزادی در حوالی خور موسی مورد اصابت گلوله سلاح سنگین دشمن قرارگرفت که توسط ناوبایندر از نیروی دریایی ارتش با یک فروند یدک کش از منطقه خارج گردید.
  • امروز یک فروند ناوچه اوزا مربوط به یگانهای دریایی عراق که در دهانه فاو مستقر بود مورد اصابت موشک هواپیماهای اعزامی از نیروی هوایی ارتش قرار گرفت و منهدم شد.
متفرقه
  • لشکر 5 مکانیزه عراق دستور سکوت رادیویی داده است.
  • در ساعت 20 توپخانه ارتش پاسگاه صدام را زیر آتش شدید قرار داد.
  • تعداد 24 دستگاه تانک بر عراقی 24 دستگاه تانک را از منطقه خسره به عماره منتقل نمودند و تیپ 3 لشکر 2 ا زمحل استقرار خود حرکت نمود. این تیپ در عماره مستقر خواهدشد.
  • تعداد 10 دستگاه خودرو حامل افراد کماندو از پادگان التاجی از طریق دیوانیه به مناطق مرزی اعزام گردیدند.
  • افراد عراقی مستقر در ام الرصاص که در اثر تیراندازی نیروهای ایران صدمه دیده اند محل استقرار خود را تغییر داده اند.
  • یک فروند ناوچه عراقی امروز جهت بررسی اوضاع منطقه پاسگاه ابوالفلوس به طرف آن منطقه حرکت نمود.
  • به دستور نیروی هوایی فرودگاه آبادان تا اطلاع ثانوی مسدود اعلام می شود.
۳۰ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

هفته ی دفاع مقدس گرامی باد

بسم الله الرحمن الرحیم


به گزارش خبرنگار بسیج پرس از ناحیه مقاومت بسیج ابوذر، لحظاتی پیش و با حضور  فرمانده ناحیه بسیج ابوذر نمایشگاه ویژه دفاع مقدس در پایگاه مقاومت بسیج شهدای 72تن واقع در محله خانی آبادنو افتتاح گردید.

این نمایشگاه که در سه بخش دفاع مقدس، جنگ نرم و حجاب و عفاف دایر گردیده است و تا پایان هفته دفاع مقدس جهت بازدید علاقمندان برپا خواهد بود.



۳۰ شهریور ۹۱ ، ۰۹:۳۱ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نامه ای به هم وطنم؛ به امید گوشه چشمی نگاه...

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خواهر مهربانم.
سلام برادر بزرگوارم.
راستش قدری صدایم گرفته می بخشی ام؟ آخر از دیشب در درونم فریادها زده ام. بس که زهرآگین بوده خون جگری که تا کنون خورده ولی سکوت کرده ام.
--
میخواهی امروز، خودت و کشورت را خودت بسازی نه آرمان پدرت؟ باشد بساز اما حواست باشد، ما خیلی هامان نه همت پدرانمان را داریم نه تجربه شان را. هنوز خیلی جوانیم. ساختن، چندان آسان نیست. تو می خواهی تنها بسازی؛ باشد بساز، اما مردانه بساز؛ تباه نساز.
--
خواهر خوبم که زلف آشفته تر از معشوق شبانه ی حافظ، ناخواسته معشوق نگاه صد بیگانه می شوی، یک نیم شب، به اندیشه ی آنها که در روز قاپ نگاهشان را حتی ناخواسته و ناآگاهانه می دزدی، رسوخ کن. اگر شرم بر گونه هایت ننشست از این بلایی که ناخواسته بر سر آن بیگانگان می آوریم، اگر شرم بر گونه ات ننشست، بیا و به سخنم ایراد بگیر.
برادر بزرگوارم که پیراهن چاک، برهنگی را ذره ذره به آداب پوشیدنت الصاق می کنی، یک روز، فقط یک روز شرم را در نگاه ناخواسته ی من که به تو افتاده است، ببین.
خدا دو چشم را به من نداده برای فرو بستن در شهر.
اما شرم مجال باز کردنش را نمی دهد.
دیگر گاهی آرزو می کنم کاش میشد شهر را چشم بسته رفت!!!!
--
خواهرم، برادرم، نه سخندانم، نه جانماز آب کشم، نه مدعی.
من فقط باور کرده ام که پیکر دایی من، در جبهه های غرب، بی دلیل برروی نارنجکی نیفتاد تا هزار قطعه شود.
من فقط باور کرده ام پایمردی بر سر آرمان او، مرا هم به خدا خواهد رساند.
هرچند در پایمردی، بسیار ضعیفم. اما در کنار این ضعف درونی، بی اعتنایی بیرونی تو، خون به جگرترم هم می کند.
خندان لب و مست، با آن نرگس عربده جوی، با من سخن بگو. اعتراض کن. اما بی اعتنا مگذر.
خوب من، خوابت هست؟ عاشقی را که چنین نامه ی دلگیر دهند، حق است که بی اعتنا بگذرد؟
--
خوب من، حسرت نگاهم را می بینی؟ می فهمی؟ نگاهی که سالهاست بر شیشه ی قاب عکس دایی، خشکیده است، و شرم دارم از آن نگاه برگیرم و به شهری چشم بدوزم که آرمانش را آسفالت خیابان هایش کرده اند.
شرم دارم بگویم دایی اینها همان هایند که تو تکه تکه سپر بلایشان شدی. تنت سپر شد تا اجنبی خارجی، به حریم ناموست، چپ نگاه نکند تا جسم و جان هم وطنانت آسوده باشد. اما...
آزرده ات کرده ایم؛ نه؟
آه، کجایی دایی؟
که خودمان اجنبی همدیگر شده ایم. سرد است فاصله های بسیار، میانمان، که از میان، برنمی داریمشان.
کجایی دایی؟
که اجنبی چپ نگاه می کند و در اندیشه اش چه خیال هایی که با ناموسمان نمی پروراند و ما فقط به اجنبی لبخند می زنیم...
آه، کجایی دایی؟
دلتنگی ام را می بینی؟
دریاب مرا که دوباره دلم، هوای تو را کرده است.

التماس دعا از تمام دوستان عزیز
۱۶ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۲۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یک اقرار تاریخی


بسم الله الرحمن الرحیم

نتانیاهو:

امروز می خواهم خطر پیچش تاریخ به نفع ایران را گوشزد کنم!


خامنه ای از تنگه ی خیبر در عربستان تا تنگه ی جبل الطارق در مراکش را به لرزه انداخته و ملتها را به سوی خود جلب کرده است...


سلامتی وجود امام خامنه ای صلوات

(منبع:سامانه پیامکی شارع)
۱۲ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۳۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰