شهیــــــــــــــــــد

... هفتاد دو سر بریده؟ وا بیدادا! ...

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دولت نهم و دهم» ثبت شده است

دولت نهم و دهم در آینه ی کلام امام خامنه ای

بسماللهالرّحمنالرّحیم


خیلى جلسهى خوبى بود این جلسهى امروز؛ دوستان و مسئولان محترم، بخشى از تلاشهاى خودشان را با زبان آمار و ارقام و شیوههاى کارى بیان کردند. خب، این جلسهى ماه رمضان که ما هر سال با مسئولان دولتى و اعضاى هیئت وزیران و رئیس جمهور محترم و معاونینشان داریم، معمول ما در این جلسه، گزارش گرفتن نیست؛ یک نصیحتى، جملهاى از نهجالبلاغه را ما معمولاً در این جلسه براى دوستان ذکر میکردیم و متبرک میشدیم به کلام امیرالمؤمنین (علیهالسّلام).
 امسال و امروز من اصرار داشتم - خودم  به آقاى رئیس جمهور پیشنهاد کردم - که دوستان صحبت کنند و گزارش دهند؛ چون روزهاى آخر این دولت و ایام مناسبى است براى اینکه از مجموعهى کارهائى که در این دولت شده - البته بهعنوان یک نمائى، یک نمونهاى - گزارشى ارائه شود. و ما دوست داریم که این اظهاراتى که امروز اینجا شد، به سمع مردم عزیزمان هم برسد؛ هم خواص و  کسانى که اهل فنّند و آشنا هستند، مطلع شوند - چون بسیارى از این مطالبى که گفته میشود، دوستان اینها را نمیدانند؛ مىبینیم گاهى اوقات اطلاعات کافى و وافى ندارند - هم عموم مردم مطلع شوند و بدانند؛ اگرچه برخى از کارها جلوى چشم است. البته مخالفین و کسانى که بىاطلاعند - بعضى از دستگاههاى رسانهاىِ خارجىِ مغرض، و گاهى بعضى در داخل - برخى از چیزهائى را که جلوى چشم هم هست، انکار میکنند. یعنى کارى انجام گرفته، جلوى چشم است، همه مىبینند، منعکس شده، این را دوست دارند انکار کنند. کارى به این نداریم که حالا بعضىها ممکن است نگاه خوشبینانهاى یا دوستانهاى یا منصفانهاى نداشته باشند؛ بالاخره در فضاى عمومى کشور باید اینها گفته شود و ثبت شود؛ اینها بسیار مهم است.
 آنچه که من امروز باید به دوستان عرض کنم، در درجهى اول خداقوّتى است؛ انشاءالله که خسته نباشید. هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهاى خوبى انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانهروزى را شماها نشان دادید؛ یعنى دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیس جمهور محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همهى دورههاى دیگر بود و هست؛ این نقطهى برجستهاى است که نباید این را نادیده گرفت. همهى کسانى که میخواهند دربارهى دولتها، دربارهى کابینهها، دربارهى رؤساى جمهور قضاوت کنند - چه پیش خودشان، چه در منظر عموم - و نظرى بدهند، خوب است به این نکته هم توجه کنند: حجم کار بالا و تلاش خستگىناپذیر و اعراض از آسایشها و آسودگىها و امتیازاتى که معمولاً مسئولان کشورها در دنیا دارند؛ استراحت میکنند، تفریح میروند، امتیاز میگیرند؛ اینها را نخواستن، ندیدن، طلب نکردن، امتیاز بزرگى است که این دولت بحمدالله از این امتیاز برخوردار بود.
 یک نکتهى دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند. یکى از کارهاى مهمى که جبههى ضدانقلاب - چه انقلاب ما، و چه انقلابهاى دیگر - در طول تاریخ و در عرض دنیا داشتند و میکردند، این بوده است که سعى کنند ارزش های انقلاب را کمرنگ کنند. به اینجا هم محدود نمیشود؛ اول ارزشها را کمرنگ میکنند، بتدریج آنها را محو میکنند؛ اگر میدان پیدا کنند، آنها را تبدیل به ضدارزش میکنند؛ این کارى است که در دنیا معمول است؛ این را ما در تاریخ انقلابهاى دنیا مشاهده میکنیم؛ و در انقلابهائى هم که زمان خود ما - در طول این عمر طولانىاى که ما کردیم - دیدیم و خبر شدیم، این را مشاهده کردیم. جبههى مقابل انقلاب و ضدانقلاب، شعارهاى انقلاب را هرگز فراموش نخواهد کرد؛ یعنى میداند که در این رویاروئى، در این هماوردى، آن چیزى که توانست جبههى انقلاب را پیروز کند و جبههى ضدانقلاب را به هزیمت وادار کند، در درجهى اول این شعارها بود؛ که هرچه شعارها پرمغز و جذاب و واقعى و براى مردم مفهوم و ملموس بود، کمک آن به پیشرفت انقلاب بیشتر شد. سعى میکنند این شعارها را بتدریج محو کنند، کمرنگ کنند.
 در مورد کشور و انقلاب ما هم این کار را دشمن شروع کرد؛ البته موفق نشدند؛ خدا را شکر میکنیم. دشمن نتوانست شعارهاى انقلاب را کمرنگ و سپس محو کند. به نظر من یک بخش عمدهاى از این هم مربوط میشود به هوشیارى امام بزرگوارمان. آنچه که امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفتههاى خود، از نوشتههاى خود در میان ما باقى گذاشت، بیّنات است، محکمات است؛ متشابهات نیست که کسى آنها را نفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامه ی امام(ره) است. من همیشه به مسئولین و کسانى که در دولتهاى گوناگون یک کار مهمى دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامهى امام مراجعه کنند. وصیتنامهى امام، لبّ ارزشهاى مورد نظر امام است؛ اینها را امام باقى گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست. بله، ندیده گرفتن اینها امرى است که میسر است براى کسانى که بخواهند ندیده بگیرند.
 این دولت این شعارها را مطرح کرد، برجسته کرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار کرد؛ در مجامع جهانى، احساس شرم از انگیزههاى انقلابى و از اهداف انقلابى و از شیوههاى انقلابى نکرد؛ این خیلى کار بزرگى بود.
 آنچه که براى خدا کردید، خداى متعال آنها را در نامهى عمل شما ثبت کرده و کرامالکاتبین آنها را نگه داشتهاند و بلاشک به درد شما خواهد خورد. آنچه را که شما عمل کردید، چه حالا بنده و امثال بنده ببینیم، بدانیم و تشکر کنیم، چه نبینیم، ندانیم و تشکر نکنیم، "انّ الله شاکر علیم"؛(۱) خدا، هم میداند - علیم است - هم سپاسگزار است. امیدواریم انشاءالله خداى متعال به شماها توفیق دهد.
 کارى که باید بر آن همت بگمارید، این است که رشتهى خدمت را رها نکنید. همهى تلاشها منحصر نیست در فلان وزارتخانه یا فلان مسئولیت در دولت؛ نه، صحنهى کشور صحنهى تلاش است، صحنهى کار است، صحنهى فعالیت است؛ و این کار، دو جور میتواند انجام بگیرد: متوجه اهداف انقلابى، و غیرمتوجه به اهداف انقلابى. شما چه در دولت آینده و در دولتهاى آینده حضور داشته باشید، چه نداشته باشید، کارى که انجام میدهید و مسئولیتى که برعهده میگیرید - که طبعاً امثال شماها، مدیران شایسته و کارآمد، در هر بخشى از بخشها خالى از مسئولیت نمیمانند - سعى کنید آن را با توجه به اهداف انقلاب و با رویکرد هدفهاى انقلاب انشاءالله انجام دهید. خداى متعال شماها را مأجور خواهد داشت، ما هم در حد خودمان و به قدر خودمان تشکر میکنیم.
 من طبق معمول همیشهمان - دیگر حالا مجال هم نیست، وقت هم نیست - یک جمله از نهجالبلاغه براى شما بخوانم:«و اعلم انّ امامک طریقا ذا مسافة بعیدة و مشقّة شدیدة».(۲) این جزو وصایاى امیرالمؤمنین به امام حسن مجتبى (علیهالسّلام) است. در واقع باید گفت وصیت، صمیمانهترین حرفى است که هر کسى میزند؛ چون وقتى است که دیگر انسان در عالم ماده حضور ندارد و اغراض مادى قاعدتاً یا نیستند یا بالاخره ضعیفند؛ لذا در وصیتنامه صمیمىترین حرفها گفته میشود؛ آن هم وقتى که مخاطب وصیت، عزیزترین افراد نسبت به انسان است؛ فرزند انسان، آن هم فرزندى مثل امام حسن، فرزند بزرگ امیرالمؤمنین - که بلاشک احبّ افراد در دل آن بزرگوار و چشم آن بزرگوار است - مخاطب این وصیت است. البته امیرالمؤمنین فرمودهاند که این وصیت مخصوص شما نیست، مال همه است؛ لیکن مخاطب اصلى، امام حسن است. بنابراین، این لبّ لباب کلمات و معارف و ذهنیات امیرالمؤمنین است. البته بیانات امیرالمؤمنین، هر کلمهاش، هر جملهاش حکمت است؛ مخصوص این وصیتنامه نیست. اعماق و ژرفاى کلمات امیرالمؤمنین را واقعاً ماها نمیفهمیم؛ امثال ماها قادر نیستیم به آن ژرفا برسیم؛ یک چیزى را استفاده میکنیم. کسانى را ما دیدیم که هرچه حکمتشان برتر، اندیشهشان والاتر و عمق فکرىشان بیشتر بود، بیشتر توانستند نکاتى را از این کلمات دریابند. نهجالبلاغه یک چنین چیزى است. حالا این در نهجالبلاغه، وصیت امیرالمؤمنین است.
 میفرماید: بدان که پیش روى تو راهى وجود دارد که مسافت خیلى طولانى و مشقت شدیدى در آن هست. این راهى که پیش روى شما است - راه رسیدن به جزاى عمل و رسیدن به قیامت - راه طولانىاى است. «و انّه لا غنى لک فیه عن حسن الارتیاد»؛(۳) در یک چنین راهى، تو باید با منتهاى طلب حرکت کنى - «ارتیاد» یعنى خواست، طلب، تلاش همراه با اراده و نیت - چارهاى ندارى جز اینکه کار را جدى دنبال کنى. یعنى این راهى نیست که انسان بتواند آن را سرسرى بگیرد. بله، غفلت داریم، کار را سرسرى میگیریم؛ اما این سرسرى گرفتن کار، از روى غفلت است. بدانیم که حقیقت قضیه چیست، و کجا داریم میرویم، و سرنوشت ابدى ما در کجا تحقق پیدا میکند و عینى میشود؛ این را اگر توجه کنیم، جدى خواهیم گرفت. لذا شما در دعاى شریف کمیل - که باز از امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) است - ملاحظه میکنید: «و هب لى الجدّ فى خشیتک»؛(۴) دعا میکند، از خداى متعال میخواهد که خشیت ما در مقابل پروردگار، یک خشیت جدى باشد؛ از ظاهر قلب و همین احساسات زودگذر و ناشى از عوارض زندگى نباشد؛ به معناى واقعى کلمه، انسان در مقابل پروردگار احساس خشیت کند.
 «قدّر بلاغک من الزّاد مع خفّة الظّهر».(۵) حالا شما ناچارید از این راه سخت و طولانى که راه قیامت است، عبور کنید؛ شما به سمت قیامت از وسط دنیا دارید میگذرید، ناچارید از این گذرگاه ماده عبور کنید با همهى لوازم این ماده، با همهى خصوصیاتى که انسان در این محیط مادى و در فضاى مادى به طور طبیعى دارد؛ بنابراین کارى که باید بکنید براى اینکه آن نهایت براى شما آسان شود و مطلوب باشد، این است: «قدّر بلاغک من الزّاد»؛ آن مقدارى از توشه را که تو را به منزل برساند، تقدیر کن - یعنى اندازهگیرى کن - بدان چقدر کار لازم دارى براى اینکه بروى. این بخش اول است.

 بخش دوم: «مع خفّة الظّهر»؛ بار دوش خودت را هم سبک کن. این دو تا هدایت و راهنمائى است که امیرالمؤمنین میکند. اولاً بدان چه لازم دارى براى عبور از این راه. در پاسخ اینکه ما چه لازم داریم، خودشان بیان کردند: اجتناب از محرّمات و انجام واجبات. یعنى آن اندازهى لازم، و به قول پزشکان، آن دوز لازم از ذخیرهاى که شما لازم دارید براى اینکه بتوانید این راه را طى کنید، همین واجبات است؛ این واجبات را که انجام دهید، آن مقدار لازم از ذخیره را دارید. هرچه بیشتر کردید و بر این واجبات افزودید، امکانات بیشترى خواهید داشت، استفادهى بیشتر و بهرهى بیشترى خواهید برد. لیکن مقدار فرائضى که بر ما واجب است، آن حداقل نیازى است که ما براى عبور در این راه داریم. محرّمات هم همین جور است. یعنى اجتناب از محرّمات، حداقلِ آن پرهیز از آسیبهائى است که در این راه ممکن است براى ما پیش بیاید. بنابراین اگر از محرّمات اجتناب کردیم و واجبات را انجام دادیم، این همان پرواز مورد نظر را براى من و شما ممکن و فراهم میکند؛ چیز بیشترى لازم نیست. بعضىها دنبال برخى از خصوصیاتند؛ کسى را پیدا کنند، از او ذکرى بگیرند، از او ریاضتى فرا بگیرند. اینها لازم نیست؛ ریاضت شرعى، مشخص است. اگر همین نمازها را بخوانیم، درست بخوانیم، بوقت بخوانیم، ارکانش را درست بهجا بیاوریم، با توجه بخوانیم، یا روزه را درست بگیریم - همین واجبات و فرائضى که در اختیار ما است - همینها انسان را پرواز میدهد.
 و من به شما عرض بکنم؛ ما اگر چنانچه همین مقدار را انجام دهیم، خود این زمینهاى خواهد شد براى جذب انوار الهى به میزان زیاد. یعنى این حداقلى که براى ما لازم است، هنرش فقط این نیست که ما را قادر خواهد کرد بر این که این راه را طى کنیم؛ بلکه هنر دیگرش این است که زمینهى ما را براى جذب بیشتر نور الهى و تفضل الهى فراهم خواهد کرد. وقتى انسان نماز فریضه را خوب بخواند، به طور طبیعى میل به نوافل پیدا خواهد کرد. وقتى انسان از دروغ، از غیبت، از قول به غیر علم، از تهمت، از افساد، از مال مردم خورى، از خیانت در امانت پرهیز کند، خود این، دل انسان را آمادهى تلقى هدایت الهى و معرفت الهى خواهد کرد؛ ما را پیش خواهد برد. این توصیهى اول.
 توصیهى دوم هم اینکه فرمودند: «مع خفّة الظّهر»؛ بار دوش خودت را سبک کن. ماها که بارهاى سنگینى را بر دوش گرفتیم، امیدواریم انشاءالله خداى متعال توفیق دهد که بتوانیم این بارها را حمل کنیم. اگر شماها انشاءالله بتوانید این بارها را حمل کنید و بسلامت به منزل برسانید، اجر فراوانى هم خواهد داشت. یعنى این مسئولیتهاى سنگین همچنان که دغدغهى فراوانى براى خود انسان ایجاد میکند، اما از آن طرف هم اگر خوب انجام بگیرد، فضیلت بسیارى خواهد داشت.
 امیدواریم انشاءالله خداى متعال همهى شماها را موفق و مؤید بدارد و همیشه در خدمت اسلام و در خدمت انقلاب قرار داشته باشید.
    والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 

1)بقره:158

2)نهجالبلاغه، نامهى31

3) همان

4) مفاتیح‌الجنان، دعاى کمیل

5) نهجالبلاغه، نامهى31

۰۵ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۳ ۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

انتقاد پذیری، تشویق کسانی که خوب کار می کنند،تعیین اولویت های کاری، استقلال وزرا


بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1. از انتقاد هم اصلاً عصبانى نشوید. بعضى از انتقادکن‌هاى از دولت، هدفشان این است که شما را عصبانى کنند، خسته کنند و از جا در ببرند؛ اصلاً انتقاد با این هدف انجام مى‌گیرد. یا عیبجویى‌هاى بیخود؛ دیده‌اید گاهى یک خبرى را تیتر مى‌کنند، بزرگ مى‌کنند؛ فردا، پس‌فردایش معلوم مى‌شود اصلاً دروغ است و اصل ندارد! اینها هم کارهایى است که بعضیها انجام مى‌دهند. مطلقاً حالت عصبانیت و بى‌تابى نباید به شما دست بدهد.

(4 / 6 / 86)

2. به انتقادها هم توجه کنید؛ البته ... انتقاد با تخریب فرق دارد. متأسفانه خیلیها تخریب میکنند، ولى اسمش را میگذارند انتقاد. آن جایى که واقعاً انتقاد است و کسانى با نظر خیرخواهانه، نقاط مثبتِ کارى را توجه میکنند و نقاط اشکالش را هم ذکر میکنند، اینها را با سعه‌ى صدر گوش بدهید؛ نه این که همه جا قبول کنید - چون ممکن است آن منتقد اشتباه کرده باشد - اما گوش کنید تا آن جائى که واقعاً درست است از شما فوت نشود.

(2 / 6 / 87)

3. براى شنیدن نقد، سینه‌‌‌‌‌‌ى گشاده و روى باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمیکنید از اینکه از شما انتقاد کنند. البته این انتقادهائى که میشود، همه یک جور نیست. بعضى‌‌‌‌‌‌ها به قصد اصلاح نیست، بلکه به قصد تخریب است؛ داریم مى‌‌‌‌‌‌بینیم دیگر؛... لیکن در کنار اینها، نقد هم وجود دارد؛ نقدهاى مصلحانه، خیرخواهانه. گاهى از سوى دوستان شماست، گاهى حتّى از سوى کسانى است که دوست شما و طرفدار شما هم نیستند؛... این چند سال، خیلى اهانتها به شما شد، کینه‌‌‌‌‌‌توزى شد، اهانت شد. اینها را تحمل کردید. این تحملها هم پیش خداى متعال اجر دارد. لیکن این موجب نشود که حالا ما سینه‌‌‌‌‌‌مان تنگ بشود، بگوئیم ما دیگر انتقاد را گوش نمیکنیم، یا اگر کسى اندک انتقادى در فلان گوشه از ما کرد، این را حمل بر دشمنى بکنیم؛ نه، نخیر؛ انتقاد را گوش کنیم؛ انتقاد خوب است. همین طور که گفته شده، این یک هدیه‌‌‌‌‌‌اى است که به انسان داده میشود؛ نقدهاى غیر مغرضانه‌‌‌‌‌‌ى بخصوص برخى نخبگان .

(18 / 6 / 88)

4. البته در کنار علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مندان به رئیس جمهور محترم - که ایشان علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مندان زیادى در داخل کشور، حتّى در خارج از کشور دارند - دو دسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دیگر هم هستند که باید به اینها توجه کرد؛ یعنى حضور آنها را بایستى محاسبه کرد: یک دسته مخالفان عصبانى و زخم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورده هستند. مطمئناً اینها در این دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى چهارساله، در مقام معارضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى با دولت برخواهند آمد. مخالفت کردند، باز هم مخالفت خواهند کرد. لیکن یک دسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دیگر هم هستند که اینها جزو نظامند، با رئیس جمهور، با نظام هیچ دشمنى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى ندارند؛ ممکن است منتقد باشند. این منتقدان را بایستى به حساب آورد؛ نظرات آنها را باید شنید؛ آنچه که قابل فهم است، قابل قبول است، آن را پذیرفت. و من امیدوارم که همین جور عمل بشود و ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه خواهد شد.

(تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)

5. در عین حال که ممکن است یک موارد بیشترى را شما محق باشید، یک جاهائى هم ممکن است انتقاد وارد باشد؛ بنابراین انتقادپذیرى را در خودتان نهادینه کنید. باید جورى باشد که مسئولین دولتى انتقادپذیرى را در نفس خودشان پذیرا باشند. البته این کار، سخت هم هست، اما باید با سعه‌ى صدر برخورد کرد.

(8 / 6 / 89)

6. البته در برخورد با انتقادهائى که احیاناً در رسانه‌ها و روزنامه‌ها یا بعضى از مراکز قانونى نسبت به دولت انجام میگیرد، دو جور رویکرد میشود داشت: یک رویکردِ توجیه و تبیین کننده است، این خوب است؛ یک رویکردِ مخاصمه است، این خوب نیست. اینجور نباشد که شما بگوئید چون به دولت حمله میکنند، چون انتقاد مغرضانه میکنند، پس ما هم بایستى اینجورى برخورد کنیم؛ نه، تبیین کنید. بله، تبیین کار لازمى است. راه تبیین هم همین است که در جلسات عمومى با مردم، بیان کنید، روشن کنید؛ سؤالات را مطرح کنند، شما جواب بدهید، اینها تبیین میشود؛ در رسانه‌ها هم پخش شود. اگر چنانچه تبیینِ خوب انجام بگیرد، غرض‌ورزىِ غرض‌ورزان به جائى نخواهد رسید.

(6 / 6 / 90)
----

1)آن چیزى را که من اینجا میخواهم توصیه کنم، این است که، اخم به ضعفها و عملکردهاى ضعیف را ما در عملکرد مسئولان و رئیس‌جمهور و بعضى دیگر مشاهده میکنیم؛ اما لبخند و تشویق و توجه به آن کسانى هم که خوب عمل کرده‌اند، این هم باید حتماً در کنارش باشد. پس ارزیابى و مترتب بر ارزیابى و تقویم عملکردها، باید برخورد متناسب با نوع و سطح عملکرد باشد.

(6 / 6 / 85)
----

1. اولویتهاى کارى را مشخص کنید؛ معنایش این نیست که به کارهاى غیراولى‌ نپردازید؛ نه، چند نقطه‌ى برجسته را که میتواند در بخشهاى دیگر اثر بگذارد و حالت سرفصل و چهارراه به خود میگیرد، اینها را مشخص کنید - چه در زمینه‌هاى اقتصادى، چه در زمینه‌هاى فرهنگى و چه در بقیه‌ى زمینه‌هایى که موجود است - و به طور مداوم روى آنها تکیه کنید؛ اگر امر دائر شد بین آنها و غیر آنها، آنها را مقدّم بدارید.

(6 / 6 / 85)

2. یکى از ضعفها این است که ما در کارها اولویتها را نبینیم. یکى از آقایان اشاره کردند - که اشاره‌ى درستى است - به این که طرحهاى نیمه‌تمام را باید دنبال کنیم. این خیلى خوب است؛ این کار، کار لازمى است؛ من همیشه تأکیدم بر این است؛ منتها مشخص کنید، یک مجموعه‌ى کارى درست کنید، بنشینند واقعاً طرحهاى نیمه‌تمام را - حالا یک رقمى هم ذکر کردند که فلان تعداد طرحهاى نیمه‌تمام داریم - اولویت‌بندى کنند.

(6 / 6 / 90)
----

1)نظارت رئیس‌جمهور نسبت به وزرا، با استقلال وزرا در کارشان نباید تنافى پیدا کند. چون وزرا مسئولیت قانونى دارند و از مجلس رأى اعتماد گرفته‌اند و باید استقلال داشته باشند. لیکن این نظارت حتى در مورد وزرا هم وجود دارد. استقلال عمل آنها محفوظ، اما نظارت رئیس‌جمهور هم با شدت تمام بایستى انجام بگیرد.

(2 / 6 / 87)

2)وزرا اختیاراتى دارند، باید هم به آنها اعتماد کرد. باید به کسانى که در قوه‌ى مجریه در رأس هستند - وزرا - اعتماد کنند و مسئولیتهاى وزرا را بایستى به رسمیت بشناسند؛ جورى نباشد که لوث بشود.

(8 / 6 / 89)

۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۵ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رفع مظلومیت از بخش فرهنگ

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1. از بخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. الان در گزارش آقاى رئیس‌جمهور، اصلاً اسمى از فرهنگ نیامد؛ یا در اولویت‌بندیها این اولویت فداى اولویتهاى دیگر شد و آنها تقدم پیدا کرد که در کوتاهى وقت، بیان بشود! این مظلومیت است دیگر... از جمله‌ى کارهایى که مسؤولین فرهنگى دولت خیلى باید به آن بپردازند و واقعاً یک دقیقه را در آن فروگذار نکنند، این است که به فرهنگ عمومى جامعه و ابزارها و وسائل فرهنگى، جهت ارزشى بدهند. چون تلاش زیادى شده تا جریانهاى فرهنگى و عاملهاى فرهنگى - هنر و ادبیات و شعر و سینما و بقیه - در جهت غیر ارزشى حرکت کنند و راه بیفتند.
(4 / 6 / 86)
2. یکى هم توجه به مقوله‌ى فرهنگ است که خیلى مهم است. البته خب، کارهایى شده؛ گزارشى هم که دادند، اشاره‌اى به این معنا داشت؛ بنده هم در جریان بسیارى از کارها هستم؛ اما در عین حالا مقوله‌ى فرهنگ، بسیار مقوله‌ى مهمى است؛ همان طور که بارها گفتیم مثل هوایى است که انسان در آن تنفس میکند. همه - بزرگ، کوچک، بالا، پائین، قشرهاى مختلف، مسئول، غیرمسئول - در فضا تنفس میکنند. این فضا را درست کنید، تا همه سالم تنفس کنند.
(2 / 6 / 87)
3. تکلیف این را روشن کنیم. یک وقت هست که یک دستگاهى به امور فرهنگى بى‌‌‌‌‌‌اعتناء است، یک وقت نه، یک دستگاهى اعتناء و اهتمام به امور فرهنگى دارد، لیکن هدفگذارى‌‌‌‌‌‌هاى فرهنگى‌‌‌‌‌‌اش دچار اختلال یا دچار خدشه است. این هدفگذارى‌‌‌‌‌‌ها خیلى مهم است؛ از این نبایستى غفلت کرد. ما چه میخواهیم بکنیم با اخلاق مردم، با فرهنگ مردم؟ آیا ما به عنوان دولت اسلامى میتوانیم هدایتِ فرهنگى جامعه‌‌‌‌‌‌ى خودمان را رها کنیم؟ قطعاً نه، جزو وظائف ماست.
(18 / 6 / 88)
4. یکى دو سال پیش که همین مجموعه اینجا حضور داشتید، من راجع به مسئله‌ى فرهنگى از دستگاه دولتى یک گله‌اى کردم. حالا خوشبختانه انسان احساس میکند که در دولت به کار فرهنگى اهتمام ورزیده میشود. بودجه‌هاى فرهنگىِ بزرگ و کلان و در واقع کارهاى گوناگون و تکرار مسائل فرهنگى و اینها خوب است؛ انسان این اهتمام را مشاهده میکند، خرسند میشود؛ منتها اوائل امسال بود یا پارسال بود - یادم نیست - که وقتى راجع به همین بودجه‌ى فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئیس جمهور گفتم که من وقتى شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگى را تصویب کردید، از نحوه‌ى مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتى که بودجه‌ى فرهنگى زیاد میشود. مدیران ما دوست دارند که بودجه‌اى که به آنها داده میشود، جذب کنند؛ چون میدانند که اگر امسال جذب نکردند، سال دیگر خبرى نیست؛ لذا ناچارند جذب کنند. خوب، جذب بودجه‌ى فرهنگى در جاى مناسب، خیلى کار سختى است؛ کار آسانى نیست. کار فرهنگى مثل ساخت‌وساز نیست که آدم بگوید خیلى خوب، این زمین، این هم مصالح، حالا بروید بسازید. کار فرهنگى مصالحش خیلى سخت گیر مى‌آید؛ معمار و استادکارش خیلى دشوار به دست مى‌آید. لذاست که به نظر من توى کار فرهنگى یک مقدارى بایستى اهتمام ورزید. اولاً ببینیم ما چه قلم از قلمهاى کار فرهنگى را اهمیت میدهیم. در بعضى از آن دوره‌هاى قبل - که حالا نمیخواهیم خیلى مشخص کنیم و اسم بیاوریم، لیکن چاره‌اى هم نیست؛ انسان براى مقایسه مجبور است بگوید - میخواستند کار فرهنگى بکنند، گفتند بودجه‌ى فرهنگى؛ بنا کردند کاروانسراهاى شاه عباسىِ بین راه را به عنوان کار فرهنگى، آباد کردن! بله، آباد کردن کاروانسراى شاه عباسى چیز خوبى است، اثر باستانى هم هست؛ اما آیا کار اولویت‌دار فرهنگى ما همین است؟ ما که اینجور در مواجهه‌ى با فشار عظیم تبلیغات جهانى قرار داریم؛ سیاست در خدمت فرهنگ است، اقتصاد در خدمت فرهنگ است، هنر در خدمت فرهنگ است، براى فشار آوردن به فرهنگ داخلى ملت ما. آنها میدانند که اگر فرهنگ را عوض کردند، دیگر مبارزه‌اى باقى نمیماند. اگر مبارزه‌ى با استکبار هست، اگر میل به ایستادگى و مقابله‌ى با دخالت اجنبى هست، به خاطر فرهنگ است. انسان یک فرهنگى دارد، همین فرهنگ را بیایند عوض کنند، همه چیز میشود مال خودشان؛ لذا همه‌ى فشار روى فرهنگ است.
(8 / 6 / 89)
5. حالا بعد از آنکه مصرف فرهنگى را پیدا کردیم، قلمى که باید این بودجه صرف آن بشود، پیدا کردیم، برویم سراغ محتوایش. بالاخره میخواهیم فیلم بسازیم. مثلاً میخواهیم ده تا فیلم انقلابى بسازیم؛ ده تا فیلمى که حامل ارزشها باشد. یا میخواهیم فلان تعداد کتاب منتشر کنیم؛ محتواهایش چه باشد، چه جورى باشد، با چه قوّتى، با چه استحکامى، با چقدر مایه‌ى علمى و هنرى که در آنجا به کار برده میشود؟ اینها خیلى کارهاى سخت و ظریفى است. در زمینه‌هاى فرهنگى، دنبال کارهاى تشریفاتى و ویترینى نباشید. نمایش دادن کار فرهنگى، نه اینکه فایده‌اى ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینه‌ى فرهنگ باید دنبال کارهاى محتوائى و اصیل و واقعى رفت، که امروز نیاز عمده‌ى کشور هم این است.
(8 / 6 / 89)
6. آنچه که من لازم میدانم به دوستان دولت توصیه کنم، این است که مسئله‌ى فرهنگ را خیلى جدى بگیرید. اگر چنانچه ما کارهاى اقتصادى را - همچنان که در برنامه هست و آرزوهاى ما متوجه به آن است - انجام بدهیم، اما در زمینه‌ى کار فرهنگى عقب بمانیم، بدانید کشور لطمه خواهد دید. دشمنان ما یکى از چشمه‌هاى دشمنى‌شان کار اقتصادى است؛ یک چشمه‌ى مهم دیگر، کار فرهنگى است. البته نه وقت و نه ظرفیت جلسه اجازه نمیدهد که انسان در این زمینه وارد بشود؛ لیکن فى‌الجمله دوستان توجه داشته باشند که کار فرهنگ، کار بسیار مهمى است؛ با ملاحظه‌ى جهتگیرى‌هاى انقلابى و اسلامى. در زمینه‌ى فرهنگ، دچار رودربایستى نشوید. در همه‌ى شعبه‌هاى فرهنگى - چه در موضوع کتاب، چه در کارهاى هنرى، چه در مؤسسات فرهنگى - جهتگیرى‌ها را انقلابى و اسلامى قرار بدهید. اولویتها را در اینجا هم ملاحظه کنید، چون منابع بالاخره محدود است. البته مصوبه‌ى دولت در زمینه‌ى بودجه‌ى فرهنگى، مصوبه‌ى خوبى است؛ اگرچه حالا شنیدم که خیلى از مبالغ این مصوبه تخصیص داده نشده.
(6 / 6 / 90)
7. در زمینه‌‌ى فرهنگ فرصت نشد آقایان گزارشى بدهند. من یک جمله عرض بکنم: به کارهاى سطحى نباید اکتفاء کرد. به کارهاى عمیق‌‌تر، کارهاى بنیانى‌‌تر، کارهائى که از یکى‌‌شان دهها کار صادر میشود و نشئت میگیرد، توجه کنید. من یک وقتى نسخه‌‌اى از آن کارهاى عمیقِ لازم را به آقاى رئیس‌‌جمهور دادم؛ همانها باید دنبال شود و باید دنبال میشد. در باب فرهنگ باید بشدت مراقبت شود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومى کشور و فرهنگى که نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت یک هدفى هدایت میکند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلى مشکل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصمیم بگیرید، اینها مى‌‌آیند خرابش میکنند و جور دیگرى منعکس خواهد شد.
(2/ 6 / 91)

۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بهانه ندادن دست دیگران

بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.
1. یک توصیه‌ى دیگر این است که بهانه هم دست دیگران ندهید. من مى‌بینم متأسفانه گاهى بهانه‌هایى هم از طرف خودِ شما داده میشود که این را هم بایستى توجه کنید که بهانه هم دست دیگران ندهید ... خلاصه اینکه مواظب باشید، مراقبت کنید؛ «اتّقوا من مواضع التّهم»؛ براى خودتان و براى دولت مسئله درست نکنیدو براى جنجال‌آفرینى‌ها - که کسانى دنبالش هستند - بهانه ندهید.

(2 / 6 / 87)

2. مسئله‌ى دیگرى هم که باز مطرح میشود و من به طور کلى عرض میکنم، این است: با این همه کارى که دولت دارد، سعى کنید دچار حاشیه‌سازى‌هاى مسئله‌دار نشوید. دولت دارد کار میکند، تلاش میکند، میدان هم براى کار بحمداللَّه هست، نیاز هم به کار هست. خب، یک میدان کارى وجود دارد، نیاز فراوانى هم وجود دارد، دولت هم نشان داده که اهل خطرپذیرى و وارد شدن در میدانهاى کار و با همه‌ى وجود کار کردن و وارد میدان شدن است؛ خیلى خوب، با این اوضاع و احوال، واقعاً شایسته و سزاوار نیست که حواشى‌اى به وجود بیاید؛ حالا چه حواشى‌اى که خود شما گاهى اوقات بى‌توجه به وجود مى‌آورید، چه آنهائى که دیگران به وجود مى‌آورند و شما هم تسلیم آنها میشوید؛ از این حواشى باید پرهیز کرد. نگذارید در فضاى کشور، در فضاى بین دولت و مردم، درگیرى‌ها و دلهره‌هائى به وجود بیاید که شماها را از کار باز بدارد... مسائل گوناگونى مطرح میشود. توصیه‌ى من این است که در زمینه‌ى علاقه‌ى به ایران، علاقه‌ى به کشور و گرایش به ایران، چند نکته را توجه داشته باشید... روى ایرانِ بعد از اسلام تکیه شود. افتخاراتى که ایرانِ دوره‌ى اسلامى دارد، در هیچ دوره‌ى دیگرى از دوره‌هاى تاریخىِ ما این افتخارات وجود ندارد؛ من این را با استدلال به شما عرض میکنم و این قابل اثبات است. گسترش کشور، پیروزى‌هاى بزرگ نظامى کشور، پیشرفتهاى عظیم علمى کشور در زمینه‌هاى گوناگون، همه‌اش مال دوره‌هاى بعد از اسلام است. نه اینکه قبل از اسلام از این چیزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دوره‌ى اسلامى، آنها ناقص است، کم است.

(6 / 6 / 90)
۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رعایت قوانین،تعامل با نخبگان

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.


1. یکى مسأله‌ى رعایت قوانین است. قانون را اهمیت بدهید. قانون - وقتى که با ساز و کار قانون اساسى پیش رفت - حتمیت و جزمیت پیدا میکند. ممکن است همان مجلس یا دولت یا دیگران مقدماتى فراهم کنند که آن قانون عوض بشود - با طرحهایى که در مجلس مى‌آید، با لوایحى که دولت میدهد، با تصمیم‌سازیهایى که در بخشهاى مختلف انجام میگیرد - عیبى ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامى که قانون، قانون است، حتماً بایستى به آن عمل بشود و به آن اهمیت داده بشود.
(2 / 6 / 87)
2. دولت به قانون اهمیت بدهد. بله اینى که آقاى رئیس جمهور گفتند که همه باید قانون را رعایت کنند، بله مسلم است؛ مجلس، قوه‌‌‌‌‌‌ى قضائیه، دستگاه‌‌‌‌‌‌هاى گوناگون، باید قانون را رعایت کنند؛ به آنها هم ما توصیه‌‌‌‌‌‌ى این را میکنیم، به شما هم توصیه میکنیم. قانون را دقیق رعایت کنید. خوب، حالا بعضى از منتقدین دولت گفتند که دولت قانون را رعایت نمیکند. آقاى رئیس جمهور هم در جواب گفتند که نه، این دولت قانون‌‌‌‌‌‌گراترین دولتهاست. این، دو تا ادعا شد؛ دو طرف قضیه. باز من این جا کار ندارم که کدام طرف ترجیح دارد، کدام طرف ترجیح ندارد. من میخواهم به شما عنوان مسئولین مجریه‌‌‌‌‌‌ى کشور سفارش اکید بکنم که به قانون اهمیت بدهید.
(18 / 6 / 88)
3. تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بر برنامه، تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بر قانون، همکارى قواى سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گانه با یکدیگر، جزو وظائف اصلى است.
(تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)

----

1. نکته‌ى بعدى، تعامل با نخبگان همفکر و بااخلاص است. آقاى رئیس‌جمهور اشاره کردند در سرتاسر کشور نخبگان زیادى هستند - در تهران هم خیلى هستند، در جاهاى دیگر هم هستند - باید با اینها تعامل کنیم. البته نشست و برخاست با نخبگان در سفرها خوب است؛ لیکن این کافى نیست، بیش از این لازم است. کسانى هستند که با شما همدلند و از جنس شمایند و حقیقتاً هم نخبه‌ى فکرى و داراى نظر صائب هستند. اصلاً نباید خود را از تعامل با اینها و استفاده‌ى از وجود اینها محروم کرد؛ همچنان که از ظرفیت مدیریتى کشور نباید غافل شد. ما الان در طول این سالهاى متمادى، بالأخره افراد زیادى داشته‌ایم که در این چرخه‌ى مدیریتى کشور ورز خورده‌اند؛ این ورز خوردن نیروها و ورزیده شدن آنها خیلى چیز باارزشى است. این ظرفیتى است و از این ظرفیت باید استفاده کرد. در هر رده‌اى از مسئولیتها که میتوانید اعتماد کنید، حتماً از این مدیریتها استفاده کنید؛ اینها به درد بخورند. البته یک وقتى آدمى است که عناد و دشمنى دارد، بناى بر اخلال و کارشکنى دارد، خوب، بدیهى است که از او نمیتوان استفاده کرد. اما وقتى یک مدیر شایسته و آدم بااخلاصى است و به کشور و اهداف کلان نظام و اینها علاقه‌مند هم است، از این ظرفیت مدیریتى حتماً استفاده کنید. اینها به تدریج جمع شده‌اند و نباید آسان از دست داد.
(6 / 6 / 85)
2. از نخبگان استفاده کنید. نخبگان کشور زیادند و در این جمع و جمعهاى مرتبط با این جمع هم منحصر نمى‌شوند. ما انصافاً آدمهاى نخبه در کشور کم نداریم؛ در دانشگاهها هستند، در محیطهاى کارى و تحقیقاتى هستند. گاهى که انسان با افراد نخبه برخورد مى‌کند، مى‌فهمد که همه هم آماده و مشتاقند و دلشان مى‌خواهد کمک کنند؛ جویا و خواهان اینها باشید. البته این باید در عمل نشان داده بشود تا نخبگان بیایند و خودشان را عرضه کنند که یک مسئله‌ى مهمى است.
(4 / 6 / 86)
3. مسأله‌ى بعدى، تعامل نظام‌مند با نخبگان و اهل نظر - حتى مخالفین - است؛ با اینها هم باید تعامل کرد. نخبگان جامعه را نباید فراموش کرد. من اعتقادم این است که بر طبق فرمایش مولاى متقیان، آن جایى که بین خواست نخبگان و خواست مردم - عامه‌ى مردم - تعارض وجود دارد، خواست عامه‌ى مردم مقدم است؛ این همانى است که در نامه‌ى معروف حضرت و فرمان معروف حضرت به مالک اشتر، به این معنا تصریح شده؛ اما همیشه از این قبیل نیست. گاهى نخبگان نظرات اصلاحى‌اى دارند که بایستى از اینها استفاده کرد. یعنى همچنانى که گفته میشود که «همه چیز را همگان دانند»، «همه کار را هم همگان توانند»؛ واقعش این جورى است. از نظرات و از نیرو و از کار همه‌ى نیروها استفاده بشود.
(2 / 6 / 87)
4. بعضى از نخبگان دانشگاه‌‌‌‌‌‌ها مردمان خیرخواهى هستند؛ ما مى‌‌‌‌‌‌بینیم. به بنده گاهى نامه‌‌‌‌‌‌هائى مینویسند، من هم بحمداللَّه توفیق دارم، خیلى از این نامه‌‌‌‌‌‌هائى که نخبگان و فرزانگان حوزه و دانشگاه به من مینویسند، نگاه میکنم و خودم میخوانم. ... انتقاد دارند؛ به بنده، به شما، به فلان کار، به فلان اقدام، به فلان تصمیم. ممکن است ایراد داشته باشند، اعتراض داشته باشند. ممکن است آن اعتراض به نظر ما وارد هم نباشد. ... اما یک جا هم در خلال حرفها انسان مى‌‌‌‌‌‌بیند که نه، یک نکته‌‌‌‌‌‌ى روشنى، یک حرف خوبى هست، انسان استفاده میکند. این ذهن فعالِ این انسان نخبه را، انسان براى خودش نگه دارد. شما وقتى از انتقاد او، از تذکر او استقبال کردى، در واقع ذهن او و فکر او را به عنوان یک پشتوانه‌‌‌‌‌‌اى براى خودتان نگه میدارى. او احساس میکند که میتواند کمک فکرى براى شما باشد. این همان راهى است که ما همیشه گفتیم بین خودتان و نخبگان باز کنید.
(18 / 6 / 88)
5. نکته‌اى که من میخواهم اضافه کنم، این است که در ملاقاتهاى متعددى که من با نخبگان و زبدگان کشور - دانشگاهى، حوزوى - در سطوح مختلف دارم، مکرر از شما مسئولان محترم گله میکنند که اینها در بین ما نمى‌آیند و با ما در این زمینه‌ها صحبت نمیکنند. این اشکال بر شما وارد است. من چند روز پیش هم در دیدار اساتید دانشگاه همین را مطرح کردم. آنها بارها به من گفتند، در آن جلسه هم گفتند؛ من هم مطرح کردم.
(6 / 6 / 90)
6. این (برنامه های اقتصادی) را ببرید در مجموعه‌ى نخبگان؛ تشریح کنید، توجیه کنید، بیان کنید. فرض بفرمائید وزیر محترم اقتصاد یا رئیس کل بانک مرکزى وقتى که در جمع بزرگى از دانشگاهیان بروند، ممکن است در بین سؤالاتى که انجام میگیرد یا انتقادهائى که میشود، احیاناً سؤالهاى جهتدار و انتقادهاى داراى علل غیر فنى هم وجود داشته باشد؛ باشد، اشکالى ندارد. شما بروید... احیاناً ممکن است برخى از انتقادها صورت بگیرد که براى شما مفید باشد. یعنى در زمینه‌ى کارهاى زیربنائى، در زمینه‌ى کارهاى اقتصادى، در زمینه‌ى مسائل مربوط به کار و اشتغال و غیره، این هم‌افزائى به وجود خواهد آمد. به نظر من این کار، کار لازمى است؛ من توصیه‌ام این است.
(6 / 6 / 90)
7. من به شما بگویم، این آمارهاى رقمى و عددى در ذهن متعارف مردم باقى نمیماند؛ خواص و اهل فن بیشتر از این آمارها استفاده میکنند و روى آنها محاسبه میکنند و نتیجه‌گیرى میکنند. خب، سراغ اینها بروید، اینها را در میان بگذارید و مطرح کنید. اینها احیاناً بازخوردى خواهد داشت؛ ممکن است اشکالى بکنند، اشکال واردى هم باشد؛ این به شما کمک خواهد کرد. من این توصیه‌ى مؤکد را دارم. فقط هم منتظر نشویم که رئیس جمهور این کار را بکند؛ وزرا هم میتوانند این کار را بکنند. البته اگر چنانچه خود رئیس جمهور محترم هم در مجامع نخبگانى حضور پیدا کنند و اینها را مطرح کنند، بسیار خوب است.
(6 / 6 / 90)
8. همه‌‌ى توان هم باید به میدان و به صحنه بیاید. کشور ظرفیتهاى خوبى دارد، توانهاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفیتهاى بالائى هست، هم در بیرون دولت. من مى‌‌بینم گاهى اوقات بعضى از مسئولین بخشها، از افرادى که خارج از تشکیلات دولتند، کمک فکرى میگیرند؛ این کار خوبى است؛ این را توسعه بدهید، از این ظرفیت استفاده کنید. افرادى هستند که دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در کنار دولت باشند و با دولت همکارى کنند؛ از نیروهاى اینها استفاده شود؛ اینها جزو ظرفیتهاى کشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفیتها زیاد است.
(2/ 6 / 91)

۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رسیدگی به اشتغال،مدیریت واردات،کوتاهی در قبال سند چشم انداز

بسم الله الرحمن الرحیم


آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1)مسئله‌ى اشتغال هم مسئله‌ى مهمى است. طرحهائى که از چند سال پیش به این طرف براى اشتغال پیش‌بینى شده، آنچنان که انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا کارهائى انجام گرفت و خوب بود، بد نیست؛ لیکن ما را مستغنى نمیکند از اینکه نسبت به مسئله‌ى اشتغال یک اهتمام ویژه‌اى داشته باشیم. مسئله‌ى ارتقاى بهره‌ورى هم همین طور.

(8 / 6 / 89)
----

1)مسئله‌ى واردات را هم که گزارش دادند، البته جزو نگرانى‌هاى من است. حالا این گزارش هم هست؛ لیکن آنچه که انسان مشاهده میکند، یک قدرى نگرانى‌آور است. درست است؛ ممکن است رشدِ نسبت واردات به صادرات غیر نفتى ما کاهش پیدا کرده، این رشد کم شده - این خودش چیز مثبتى است - اما به این اکتفاء نکنید. بخصوص در همین زمینه‌هاى زراعى و باغى و اینها که ذکر کردند، اینها چیزهائى است که بایستى هرچه میتوانیم، از واردات اینها پرهیز کنیم. بروید سراغ همان صنعتى‌سازى صادرات کشاورزى؛ همین چیزى که در گزارشها هم بود. اینها چیزهاى مهمى است؛ ان‌شاءاللَّه روى اینها تکیه شود. مردم هم تحمل میکنند و میپذیرند. بنابراین در زمینه‌ى سیاستهاى واردات، یک بازنگرى جدى بکنید؛ بخصوص در کالاهائى که ما مزیت تولیدى داریم؛ چه صنعتى، چه کشاورزى. از نگاه بخشى به واردات - که حالا هر بخش دولتى طبق نیازهاى خودش دنبال واردات برود - حتماً پرهیز شود.

(6 / 6 / 90)

----

1. دولت محترم و خدمتگزار با برنامه‌ریزى صحیح، به همان کیفیتى که در سند چشم‌انداز بیست ساله تصویب شده و سیاست‌هایى که اعلام شده است - که جهت این سیاست‌ها هم عدالت، رفاه عمومى و توسعه‌ى علمى و فنى و همه‌جانبه و عدالت‌محور است - در این جهت حرکت کند. دستیابى به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیه‌ى به مردم، با استفاده از نیروهاى بانشاطى که در جامعه‌ى جوان ما بحمداللَّه فراوانند، مى‌توان به این هدفها دست یافت.
(تنفیذ حکم ریاست جمهوری نهم)
2. آن کارِ واحدِ بزرگ عبارت است از پیشرفت و ارتقاء کشور به سمت و سوى اهدافى که براى خودمان ترسیم کرده‌ایم، که همان اهداف انقلاب اسلامى است و ریزتر شده، آنچه در سند چشم‌انداز بیست‌ساله تبیین شده است. براى این کار بزرگ، همه‌ى این مدت را قدر بدانید. شما چهار سال، یعنى حدود 1450 روز وقت دارید.
( 8 / 6 / 84)
3. نکته‌ى بعدى توجه دائم به سند چشم‌انداز است. این سند چشم‌انداز، مسئله‌ى مهمى است. نباید هم تصور شود که این سند یا سیاستهاى کلى را کسانى نشسته‌اند و دارند تنظیم میکنند؛ نه. درست است که اینها یک فرایندى دارد و از یک جاهایى شروع میشود؛ لیکن آن کسى که در این زمینه کار و فکر میکند و تصمیم مى‌گیرد، خودِ رهبرى است؛ این سیاستها، سیاستهاى رهبرى است. اینها چیزهایى است که با توجه به همه‌ى جوانب ملاحظه شده و این سند چشم‌انداز درآمده است و بر اساس سیاستهاى کلى‌اى که در این مدت وجود داشته، اعلام شده است. اینها باید در برنامه‌ها رعایت شود و نباید تخلف شود.
( 6 / 6 / 85)
4. در گزارش آقاى رئیس‌جمهور یک جمله‌ى کوتاهى گفته شد و اسم سند چشم‌انداز آمد؛ لکن این کافى نیست. سند چشم‌انداز، یک مسأله‌ى فرادولتى است؛ مال این دولت و آن دولت و این سیاست و آن سیاست و این جریان و آن جریان نیست؛ محصول یک کار فشرده و متراکم است؛ کارِ کارشناسى شده است؛ و درست هم هست. این سند، در واقع برنامه‌ى کلان بیست‌ساله‌ى ماست و یک سند به معناى حقیقى کلمه است.
(4 / 6 / 86)
5. سند چشم‌انداز را هیچ نبایستى مورد غفلت قرار داد. این حقیقتاً یک سند واقعى و یک نقشه‌ى راهِ حقیقى است. باید دستگاههاى نظارتى خودتان را محاسبه کنید.
(2 / 6 / 87)
6. جهتگیرى‌‌‌‌‌‌هاى برنامه‌‌‌‌‌‌اى و کارى دولت را با شاخص سند چشم‌‌‌‌‌‌انداز بسنجید. این سند چشم‌‌‌‌‌‌انداز چیز مهمى است؛ این را دست‌‌‌‌‌‌کم نباید گرفت. شاید بتوان گفت که بعد از قانون اساسى، ما هیچ سندى را در کشور به این اهمیت نداریم.
(18 / 6 / 88)
7. یکى از مواردى که به نظر ما باید در جهتگیرى‌هاى کلى دولت مورد توجه قرار بگیرد، مسئله‌ى سند چشم‌انداز است. این سند چشم‌انداز یک کار اساسى بود که در کشور انجام گرفت؛ بررسى شد، مطالعه شد، جوانبش سنجیده شد. آنچه که در این سند هم آمده، شعار نیست. با توجه به امکانات و واقعیات، این سند تنظیم شده. این سند در واقع نقشه‌ى راه بیست ساله‌ى ماست.
(8 / 6 / 89)
8. این چشم‌انداز هدفگذارى شده است، یک سند بالادستى است؛ باید ما این را حتماً رعایت کنیم. بدون جهاد اقتصادى، به چشم‌انداز نخواهیم رسید. در چشم‌انداز، قدرت اول اقتصادى منطقه هم مطرح شده. در این میدان - که میدان مسابقه است - اگر چنانچه عقب ماندیم، ضربه خواهیم خورد. آن روز در آن جلسه هم مطرح شد که مسئله‌ى چشم و همچشمى مطرح نیست؛ مسئله این است که در این چالش عمومى و میدان تحرکات عمومىِ دولتها در این برهه‌ى از زمان، اگر کسى عقب ماند، پامال خواهد شد. پیشرفت اقتصادى ما و رسیدن به اهداف چشم‌انداز، به خاطر این است که اگر چنانچه به آنجا نرسیدیم، ملت ما و کشور ما دچار ضربات سختى خواهد شد.
(6 / 6 / 90)

۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جدیت در اجرای سیاستهاى اصل 44،تأکید بر تولید، جلوگیری از تورم و فعال نمودن بخش خصوصی

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.


1. یک مسئله هم مسئله‌ى سیاستهاى اصل 44 است که حالا به‌طور موردى من این را عرض مى‌کنم؛ سیاستهاى اصل 44 خیلى مهم است. لایحه‌اى که به مجلس داده شد، نواقصى داشت؛ در مجلس هم بعضى از نواقص آن را برطرف کردند؛ من مى‌خواهم توصیه کنم به گونه‌اى رفتار شود که این لایحه با اهداف ذکر شده‌ى در این سیاستها تطبیق کند؛ یعنى حقیقتاً این خط غلطى که در سالهایى از اوائل انقلاب به ناحق در امر اقتصاد کشیده شده و همینطور هم ادامه پیدا کرده، این خط را کور کنید و به خط درست بروید! این با مسئله‌ى عدالت‌خواهى و آن چیزى که ما در سیاستهاى اصل 44 ذکر کردیم، هیچ منافاتى هم ندارد.
(4 / 6 / 86)
2. یک نکته‌ى دیگر مسئله‌ى سیاستهاى اصل 44 است. خب، همه اعتراف دارند که سیاستهاى اصل 44 اگر اجرائى بشود، یک تحول در پیشرفت کشور - در زمینه‌هاى اقتصادى و به تبع او در زمینه‌هاى دیگر - بوجود مى‌آید. این هم مسئله‌ى بسیار مهمى است. خب، حالا آمارهاى خوبى داده شد؛ کارهاى خوبى هم انجام گرفته. قبل از آن که این قانون اخیر هم تصویب بشود، دولت اقداماتى در این زمینه انجام داده بود، لیکن حالا خوشبختانه قانون هم تصویب شده و در اختیار شماست؛ قوى و کاملاً جدى این سیاستها را دنبال کنید.
(2 / 6 / 87)
3. این سیاستهاى اصل 44 آن روزى که مطرح شد، همه‌‌‌‌‌‌ى دست‌‌‌‌‌‌اندرکاران اقتصادى و خبرگان مسائل گوناگون مدیریتى کشور اعتراف کردند، اقرار کردند که اگر چنانچه این کار انجام بگیرد، یک تحول عظیم اقتصادى در کشور انجام خواهد گرفت. خوب، باید این سیاستها به طور کامل اجرا بشود. کارهائى شده، من گزارشهائى هم از آقاى رئیس جمهور، هم از بعضى از مسئولین دیگر شنفته‌‌‌‌‌‌ام، لکن آنچه که انجام گرفته، همه‌‌‌‌‌‌ى ظرفیت سیاستهاى اصل 44 نیست.
(18 / 6 / 88)
4. باز از جمله‌ى چیزهائى که ما در باب مسائل اقتصادى رویش تکیه میکنیم و به عنوان توصیه‌ى جزمى مطرح میکنیم، مسئله‌ى سیاستهاى اصل 44 است. خیلى بایستى به این سیاستها اهتمام ورزید. خوب، حالا در مقایسه‌ى خصوصى‌سازى در سالهاى طولانىِ گذشته با این چند سال، آمارى ذکر میشود؛ این آمار، آمار درستى است؛ منتها آن زمان سیاستهاى اصل 44 ابلاغ نشده بود. یعنى آن زمانى که اصلاً بحث سیاستهاى اصل 44 نبود، آن وقت را نباید ملاحظه کرد؛ بعد که آن سیاستها ابلاغ شد، اصلاً وضع مسئله‌ى اقتصاد عوض شد؛ در واقع حرکت جدیدى در اقتصاد کشور آغاز شد. لذا مقایسه‌ى با قبل از آن دوران، مقایسه‌ى تعیین‌کننده‌اى نیست.
(8 / 6 / 89)
5. البته در برخى از سرمایه‌گذارى‌ها بخش خصوصى ناتوان است؛ یعنى واقعاً توانائى سرمایه‌گذارى ندارد. خوب، علاجش چیست؟ اگر بخش خصوصى همین طور ناتوان بماند، هیچ گرهى باز نخواهد شد؛ باید سیاستها برود به این سمت که شما بخش خصوصى را قادر کنید بر اینکه بتواند زیر بار برخى از سرمایه‌گذارى‌هاى بزرگ برود. این هم میشود یکى از سیاستها. البته دولت وقتى که شانه‌ى خودش را از فعالیتهاى اقتصادى خالى میکند، معنایش این نیست که از اقتصاد کناره میگیرد؛ نه، سیاستگذارى‌ها باز هم در اختیار دولت است، دست دولت است؛ یعنى بایستى سیاست را دولت بگذارد، بایستى نظارت را دولت بکند.
(8 / 6 / 89)
----

1. من در زمینه‌ى کمک به تولید سؤال دارم. حالا آقایان در گزارش گفتند؛ لیکن آن چیزى که مصوبه‌ى قانونى بود براى کمک به تولید، تحقق پیدا نکرده. باید به تولید کمک کنید. البته در بلندمدت خود این دستگاه‌هاى تولیدکننده روى پاى خودشان خواهند ایستاد و ان‌شاءاللَّه خودشان خواهند توانست روزبه‌روز قوى بشوند و جواب بدهند؛ اما در کوتاه‌مدت حتماً باید به اینها در موارد لازم تزریق منابع بشود.

(6 / 6 / 90)
2. از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما میگویند که بعضى کارخانه‌‌ها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطیلى صنایع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنى من گزارشهاى دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهاى دیگران نیست؛ گزارشهاى خود شما هم هست که به دست ما میرسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنى آن نیمه‌‌ى خالى لیوان - نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در کشور ارائه میکردید و کمکهاى بیشترى به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به این بایستى تکیه کرد.
(2/ 6 / 91)
3. روى مسئله‌ى نرخ رشد واقعاً کار بشود. آن چیزى که به عنوان نرخ رشد در برنامه یا در چشم‌انداز دیده شده، با آنچه که در واقعیت اتفاق افتاده، خیلى فاصله دارد. البته از عوامل رکود اقتصادى جهانى و مشکلات اقتصادى جهانى غافل نیستیم - اینها مسلّماً تأثیر دارد - لیکن بالاخره باید تلاش کرد تا به آن چیزى که به عنوان شاخص معین شده و ذکر شده، نزدیک شویم.
(8 / 6 / 89)
----

1. آن کسانى که از لحاظ اقتصادى صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بیرون دولت، به بنده میگویند که این مسئله مربوط به افزایش نقدینگى است؛ یعنى افزایش نقدینگى را مهمترین عامل میدانند. این را ما فقط از کسانى که بیرون دولتند، نمیشنویم، بلکه کسانى هم که در درون دولتند، وقتى از آنها سؤال میکنیم، همین را به ما میگویند و گزارش میدهند. باید راهى پیدا کنید که نقدینگىِ افزایش‌‌یافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگى تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلى را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگى بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند... شما افراد صاحب علمى هستید، صاحب تجربه هستید، دستتان در کار است؛ براى اینها راه پیدا کنید. این نقدینگىِ افزایش‌‌یافته را هدایت کنید به سمت مراکزى که کمک کند به گشایش کار مردم؛ مثل تولید.

(2/ 6 / 91)
2. نکته‌‌‌‌‌‌ى بسیار خوبى توى بیانات آقاى رئیس جمهور بود که من هم روى آن تکیه میکنم؛ دولت بایستى جورى برنامه‌‌‌‌‌‌ریزى کند که از ناحیه‌‌‌‌‌‌ى دولت، فشار تورمى روى مردم زیاد نشود. حالا یک وقت از ناحیه‌‌‌‌‌‌ى بیرون است، یک وقت از ناحیه‌‌‌‌‌‌ى بعضى از قوانین است. حالا مسئله‌‌‌‌‌‌ى خدمات را مطرح کردند. خوب، خیلى از خدمات به وسیله‌‌‌‌‌‌ى دولت انجام میگیرد؛ بسیارى از این خدماتى که میگوئید سهمش در تورم از سى درصد رسیده به هفتاد درصد، این خدمات را خود دولت دارد انجام میدهد. بنابراین، سهم خودتان را در ایجاد فشار تورمى کم کنید؛ هر چه که ممکن است. این جزو کارهاى اساسى و مهم است.
(18 / 6 / 88)
----

1)بخش خصوصى را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیه‌‌ى به مردم است؛ همین سیاستهاى اصل 44 با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولین کشور میشنوم که بخش خصوصى به خاطر کم‌‌توانى‌‌اش جلو نمى‌‌آید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود.

(2/ 6 / 91)

۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پرهیز از موازی کاری،کار برای خدا،پرهیز از شتابزدگی

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1)یک مسئله‌ى دیگر هم در مدیریتهاى دولتى، کار موازى است. در دولت نباید کارهاى موازى انجام بگیرد. کار موازى چند عیب دارد: اولاً هزینه‌ى انسانى زیادى بیجا مصرف میشود، ثانیاً هزینه‌ى مالى زیادى مصرف میشود، ثالثاً تناقض در تصمیم‌گیرى‌ها به وجود مى‌آید - وقتى دو دستگاه مسئول یک کارى هستند، این یک تصمیم میگیرد، آن هم یک تصمیم دیگر میگیرد - و رابعاً از همه بالاتر، مسئولیت لوث میشود. فرض کنید توى فلان مسئله‌ى اقتصادى یا مسئله‌ى فرهنگى یا مسئله‌ى سیاست خارجى یا هرچه، اگر چنانچه یک مشکلى پیش بیاید، مسئولیت لوث میشود. وقتى کار موازى انجام گرفت، مسئولیت لوث میشود. بین دولت - یعنى قوه‌ى مجریه - و بعضى از دستگاه‌هاى بیرون از قوه‌ى مجریه، یک جاهائى بعضى موازى‌کارى‌ها هست. همه‌ى تلاشمان این است که بلکه این موازى‌کارى‌ها را یک جورى حل کنیم، اصلاح کنیم، علاج کنیم. در داخل دولت، دیگر نبایستى از این موازى‌کارى‌ها به وجود بیاید. حالا یک موارد خاصى هست؛ اما کلى‌اش این است که موازى‌کارى خوب نیست.
(8 / 6 / 89)
----
1)کار را براى خدا بکنید. نه اینکه چون مردم دوست دارند، این کار را بکنید؛ نه. اگر هدف این شد که دل مردم را به دست بیاوریم، ناکام خواهیم ماند. «لَأُقَطِّعَنَّ أَمَلَ کُلِّ آمِلٍ (أَمَّلَ) غَیْرِی»؛ این حدیث قدسى است، که در ذهنم اینجور است که با سند معتبرى از قول خداى متعال نقل شده که فرموده: من قطعاً امید آن کسى را که به غیر من امید ببندد، قطع خواهم کرد. ما باید امیدمان به خدا باشد، براى خدا کار کنیم؛ منتها میدانیم که کار براى خدا جاذبه دارد. این شعارها، شعارهاى الهى است. اگر چنانچه این پایبندى‌ها سست شود، اگر نسبت به این شعارها تقید و پایبندى کم شود، توفیقات الهى هم سلب خواهد شد. بسیارى از این موفقیتهائى که شما در میدان عمل دارید، و از اول انقلاب تا امروز هرچه که موفقیت بوده، به خاطر این است که توفیقات الهى شامل حال بوده و این کمکِ الهى است. اگر کار براى خدا نباشد، این موفقیتها از ما گرفته خواهد شد. همان شور و نشاط و تلاش و خدمت صادقانه و بدون توقع مزد و منت باید ادامه پیدا کند. این یک نکته‌ى اصلى است.

(6 / 6 / 90)
----


1. سرعت را با دقت همراه کنید. سرعت غیر از شتابزدگى است؛ شتابزدگى بد است. سرعت وقتى با دقت همراه شد، کار معقول و صحیح است. سرعتِ بدون دقت، مى‌شود شتابزدگى. مواظب باشید در تصمیم‌گیریها و نوع کارها، شتابزدگى پیش نیاید و دست‌پاچه‌مان نکنند. گاهى اوقات دست‌پاچه کردنِ مسئولان به مسائل مختلف - گاهى بعضى از نخبگان، بعضى از آحاد مردم و بعضى از مرتبطین، آدم را سر یک کارى دست‌پاچه مى‌کنند - آنها را عقب مى‌اندازد... من تأکید میکنم، این سرعت عملى که در رفتار دولت مشاهده میشود، چیز ممدوحى است؛ اما مراقب باشید این سرعت عمل، شکل شتابزدگى به خودش نگیرد؛ یعنى همیشه با دقت همراه باشد.
(6 / 6 / 85)
2. همین مسئله‌ى هدفمند کردن یارانه‌ها، واقعاً چیز خیلى مهمى است؛ در دولتهاى قبل هم مطرح بوده - بارها صحبت شده بود و گفته شده بود - منتها پیشرفت نمیکرد. یا مشکلاتى که در قضیه‌ى بانکها و مالیات و بیمه و گمرک و سایر چیزهایى که در بخشهاى مختلف این طرح تحول وجود دارد، کارهاى بسیار بزرگ و مهمى است؛ حتماً هم باید انجام بگیرد. من توصیه میکنم در این کار حزم به خرج بدهید؛ یعنى مطلقاً نگذارید در این قضیه‌ى بزرگ، شتابزدگى به وجود بیاید. این کار، کار مهم و کار بزرگى است؛ اگر ان‌شاءاللَّه بتوانید این را خوب انجام بدهید، یک قدم بلند براى پیشرفت کشور برداشته‌اید؛ البته اگر خوب انجام نگیرد، آن وقت خطرها و ضررهایى هم دارد. یعنى مراقبت بکنید که هیچ عجله و شتابزدگى نباشد. توقف و ترسیدن از ورود در این میدان را به هیچ وجه توصیه نمیکنم؛ اما نگاه کردنِ جلوى پا، نگاه کردن به چشم‌اندازهاى دوردست و تبعاتى که ممکن است به وجود بیاید و راه جلوگیرى از آن تبعات را توصیه میکنم.
(2 / 6 / 87)
3. در طرحهاى اقتصادى مراقب باشیم - این، دنباله‌‌‌‌‌‌ى همین مسئله‌‌‌‌‌‌ى حل مشکلات اقتصادى مردم است - که شتاب‌‌‌‌‌‌زدگى گریبانگیر دولت نشود. شتاب‌‌‌‌‌‌زدگى در تصمیم‌‌‌‌‌‌گیرى‌‌‌‌‌‌ها یا احیاناً عدم بهره‌‌‌‌‌‌گیرى مناسب از نظرات کارشناسى اقتصادى، ممکن است ضربه‌‌‌‌‌‌هائى وارد کند. البته ادعاى دولت این نیست. مخالفین دولت ادعا میکنند، دولت هم انکار میکند. آنها میگویند که از کارشناسان اقتصادى استفاده نمیشود، دولت هم میگوید چرا، ما استفاده کردیم. لیکن به‌‌‌‌‌‌هرحال فارغ از این هیاهوئى که مدعى و منکرى دارد، توصیه‌‌‌‌‌‌ى من به دولت این است: این کار را بکنید؛ از حداکثر نظرات کارشناسى استفاده کنید. من توصیه نمیکنم همه‌‌‌‌‌‌ى آن فرمولها و شیوه‌‌‌‌‌‌هاى اقتصادى را که امروز اقتصاد بین‌‌‌‌‌‌المللى دارد به کشورها دیکته میکند، شما از آنها پیروى کنید؛ نه، اینکه درست عکس نظر ماست. نه، دنبال راه‌‌‌‌‌‌هاى درست باشید، اما از نظرات کارشناسى علمى و دقیق حتماً باید پیروى بشود؛ بخصوص در مسائل پولى و بانکى.
(18 / 6 / 88)
۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نصیحت پذیری،بهره گیری از انقلاب های منطقه،نپرداختن به ایران قبل از اسلام،عدالت با نزدیکان

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1)نصیحت علماى دینى را قدر بدانید، مغتنم بشمارید. گاهى علماى دین، بزرگان دین، مراجع حتّى، نصایحى میکنند، درباره‌‌‌‌‌‌ى مسائلى توصیه‌‌‌‌‌‌هائى میکنند؛ این را مغتنم بشمرید؛ اینها را حمل بر محبت و علاقه‌‌‌‌‌‌مندى بکنید. ما میدانیم، آقایان، بزرگان علمائى که هستند - حالا گوشه کنار کسانى بر خلاف این معنا باشند، او مورد محاسبه‌‌‌‌‌‌ى ما نیست - و امروز در مناطق مختلف، در مراکز حوزه‌‌‌‌‌‌هاى علمیه‌‌‌‌‌‌ى بزرگ و در شهرستانها هستند، اینها همه طرفدار نظام جمهورى اسلامى و قدردان نظام جمهورى اسلامى‌‌‌‌‌‌اند.
(18 / 6 / 88)
----

1)از این حوادث منطقه هم باید حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان طور که اشاره کردم - حوادث بسیار مهمى است و ضربه‌‌ى سنگینى بوده به جهتگیرى استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستى، بلکه تشکیلات قوى و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیبهاى این حرکت عظیمى که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معناى واقعى کلمه غافلگیر شدند. البته دارند تلاش میکنند فائق بیایند و موج‌‌سوارى کنند. در یک گوشه‌‌هائى هم ممکن است بتوانند، اما در کلان نخواهند توانست و نمیتوانند. این فرصت بسیار مهمى است براى جمهورى اسلامى که از این فضا و از این فرصت استفاده کند.

(2/ 6 / 91)

----

1)توصیه‌ى من این است که در زمینه‌ى علاقه‌ى به ایران، علاقه‌ى به کشور و گرایش به ایران، چند نکته را توجه داشته باشید. یکى اینکه مهمترین بخش مربوط به کشور، زبان و ادبیات است. علاقه‌ى به ایران، اینجورى تحقق پیدا میکند. ما در کشور زبانهاى مختلفى داریم؛ اما زبان ملى، فارسى است. آن کسانى که زبانهاى مختلف دارند، خودشان جزو مروّجین درجه‌ى یک زبان فارسى هستند. بهترین مقالات را در زمینه‌ى زبان فارسى، ترک‌زبانها نوشتند؛ این را من از روى اطلاع دارم عرض میکنم. ... ان‌شاءاللَّه کردها هم مینویسند؛ حرفى نیست، ما استقبال میکنیم. محققین برجسته‌ى ترک‌زبان کشور، در طول دهه‌هاى گذشته، بهترین و قوى‌ترین مقالات را در زمینه‌ى زبان فارسى نوشتند. بنابراین نباید تصور شود که زبان فارسى نماد ملیت ایران نیست؛ چرا، هست. روى این موضوع تکیه شود.

یا روى ایرانِ بعد از اسلام تکیه شود. افتخاراتى که ایرانِ دوره‌ى اسلامى دارد، در هیچ دوره‌ى دیگرى از دوره‌هاى تاریخىِ ما این افتخارات وجود ندارد؛ من این را با استدلال به شما عرض میکنم و این قابل اثبات است. گسترش کشور، پیروزى‌هاى بزرگ نظامى کشور، پیشرفتهاى عظیم علمى کشور در زمینه‌هاى گوناگون، همه‌اش مال دوره‌هاى بعد از اسلام است. نه اینکه قبل از اسلام از این چیزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دوره‌ى اسلامى، آنها ناقص است، کم است. البته یک چیزهائى به عنوان گفته‌ها مطرح میشود، اما چیزهائى نیست که مستند باشد و کسى بتواند آنها را اثبات کند؛ اینها قابل اثبات نیست. اما آنچه که در دوره‌ى اسلامى واقع شده، قابل اثبات است؛ روشن است. شما نگاه کنید ببینید پیشرفت نظامى و علمى و فرهنگى ایران در دوره‌ى دیلمى‌ها، در دوره‌ى سلجوقى‌ها، بعدها در دوره‌ى صفویه، و حتّى در این وسط، در بخشى از دوره‌ى حاکمیت مغول چگونه است. مغولها به ایران که آمدند، ایرانى شدند و تحت تأثیر فرهنگ ایران قرار گرفتند؛ کمااینکه به هند که رفتند، هندى شدند. چه کارهاى برجسته و عظیم علمى و فرهنگى و هنرى در این دوره انجام گرفته. اگر کسى میخواهد از ایران و ایرانى‌گرى حمایت کند، خب، ایران دوران اسلامى، هم مدون‌تر است، هم مستندتر است، هم قابل قبول‌تر است، هم جلوى چشم است؛ کتابش جلوى چشم است، معمارى‌اش جلوى چشم است، نشانه‌هاى علمى‌اش جلوى چشم است؛ تاریخش تدوین‌شده و روشن است.
(6 / 6 / 90)
----

1)در همه‌‌‌‌‌‌ى امور بایستى انسان از خداى متعال بخواهد که عادلانه عمل کند؛ با خودش هم انسان با عدالت رفتار کند؛ با نزدیکانتان با عدالت رفتار کنید؛ با زن و فرزندتان با عدالت رفتار کنید. گاهى بعضى از مسئولین دیدیم آنچنان غرق در کار میشوند که یادشان میرود از وجود همسرانشان و فرزندانشان؛ و این ضایعاتى را درست میکند. یعنى اینجور نیست که ما پاى تعارف باشد، بگوئیم: آقا! خواهش میکنیم بیشتر شما به خودتان برسید، شما هم بگوئید نه، اشکال ندارد. اینجورى نیست. این یک تکلیفى است که انسان بایستى همسرش، فرزندانش، خانواده‌‌‌‌‌‌اش و کانون خانوادگى را حفاظت بکند.

(18 / 6 / 88)

۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

وابسته نبودن به گروه ها،عزت ملی،شایسته سالاری، سرعت عمل، تمرکز زدایی، تحول گرایی،مقابله با فساد

بسم الله الرحمن الرحیم


1)بحمداللَّه عناصر دولت به هیچ گروه و دسته و باند و جریانى وابسته نیستند؛ این خیلى نکته‌ى مهمى است. مراقب باشید حرکت، اظهارنظر و حرف، انتساب به یک جریان، به یک باند و به یک گروه را پیش نیاورد، که اگر این‌طور شود، هواى نفس تقریباً انفکاک‌ناپذیر است. هواى نفس گروهى هم مثل هواى نفس شخصى است؛ آن هم همین‌طور است. هواى نفس گروهى هم انسان را بى‌حساب و کتاب به این طرف و آن طرف میکشاند.

(6 / 6 / 85)

----

1)از لحاظ انعکاس بین‌المللى، کشور از یک عزت کم‌سابقه یا بى‌سابقه‌اى برخوردار است؛ ابهت نظام اسلامى، عظمت ملت ایران، رسایى و شفافیت اغراض و اهداف جمهورى اسلامى در دنیاى اسلام، بیش از همیشه است؛ و حّتى در دنیاى غیر مسلمان، امروز عزت و ابهت ملت ما بسیار برجسته است و این را همه تصدیق میکنند و از نشانه‌ها و عکس‌العملهاى خارجى‌اش هم این را مى‌فهمیم.

(6 / 6 / 85)

----

1)شایسته‌سالارى»، «نظارت بر عملکرد زیرمجموعه» و «تلاش بى‌وقفه براى این خدمات»، که انصافاً این مورد در این دولت برجسته است. این تلاش بى‌وقفه را حقیقتاً همه شاهدند و ما هم شاهدیم. این حرکت پُرتلاشى که همه‌ى دولت - بخصوص شخص آقاى رئیس‌جمهور - نشان میدهند، خیلى باارزش است.

(6 / 6 / 85)

----

1)این سرعت عملى که در رفتار دولت مشاهده میشود، چیز ممدوحى است؛

(6 / 6 / 85)

----

1)یک مسئله هم تمرکززدایى است که جزوِ شعارهاى این دولت است و شعار بسیار درستى هم هست.

(6 / 6 / 85)

----

1)از جمله‌ى خصوصیات دیگر...، مسئله‌ى روحیه‌ى تحول‌گرایى و نوآورى و اصلاح است. همین‌طور که الان آقاى رئیس‌جمهور گزارش دادند، تغییراتى که در ساخت عمومى تشکیلات دستگاه و دولت داده مى‌شود، خیلى کارهاى اساسى‌اى است. اصلاح هم واقعاً همینهاست که انسان بیاید و در جهت صلاح، بخشهاى مختلف را نگاه کند و ساختها را به‌طور اساسى تغییر بدهد و دگرگون کند.

(4 / 6 / 86)

----

1)جرأت در مقابله‌ى با فساد. مقابله‌ى با فساد خیلى کار سختى است. یک وقتى بنده گفتم که این اژدهاى هفت سرِ فساد را به این آسانى نمیشود قلع و قمع کرد؛ خیلى کار سختى است. نه اینکه حالا بگویم قلع و قمع شده؛ نخیر، الان هم قلع و قمع نشده؛ لیکن جرأت مقابله‌ى با آن هست. خب، وقتى که اجزاء مجموعه، خودشان آلوده‌ى به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بیشتر است. بسیارى از مجموعه‌هاى قبلى هم حقیقتاً پاکیزه بودند - یعنى آلودگى نداشتند - اما بالاخره جرأت در مقابله‌ى با فساد یک امتیازى است که در شما هست.

(2 / 6 / 87)

 
۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کارهای خوب اقتصادی،شعار تحول در مدیریت،شجاعت و قاطعیت،سفرهای استانی،اجتناب از ریخت و پاش


بسم الله الرحمن الرحیم

1. کارهاى خوبى ... در زمینه‌ى اقتصاد انجام گرفته - مثل این سهام عدالت، ادامه‌ى طرحهاى نیمه تمام، نوع عدالت در ارائه‌ى تسهیلات بانکى، صندوق مهر رضا و امثال اینها –

(6 / 6 / 85)

2. عدالت فقط عدالت در مسائل اقتصادى نیست، ...(اما) از همه مبتلابه‌‌‌‌‌‌تر، همین مسئله‌‌‌‌‌‌ى عدالت اقتصادى و عدم توزیع عادلانه‌‌‌‌‌‌ى ثروت عمومى و درآمد عمومى ملى بین آحاد جامعه است که نمونه‌‌‌‌‌‌هاى فراوانى دارد که زیاد است و یکى‌‌‌‌‌‌اش همین یارانه‌‌‌‌‌‌هاست که ما خودمان یارانه میدهیم؛ به فقیر کمتر میدهیم، به غنى بیشتر میدهیم! الان اینجور است دیگر. الان یارانه‌‌‌‌‌‌هائى که دولت دارد میدهد، بیت‌‌‌‌‌‌المال دارد میدهد، به فقرا داریم کمتر یارانه میدهیم، به اغنیاء بیشتر داریم میدهیم. این هدفمند کردن یارانه‌‌‌‌‌‌ها که مطرح شده، واقعاً یک امر مهمى است. سالهاست که این جزو آرزوهاست، جزو کارهاست. بنده در دولتهاى قبل دو سه مرتبه کتباً و شفاهاً به دولتها گفته‌‌‌‌‌‌ام، منتها دنبال این نمیرفتند؛ کار سختى است، کار پردردسرى است. همین طور ترجیح میدادند که بماند.

(18 / 6 / 88)

3. طرح تحول اقتصادى، کار مهم و بزرگى بود. ما توصیه میکنیم؛ از جمله‌ى چیزهائى که از بین راه برنگردید، همین طرح تحول اقتصادى است؛ آن را واقعاً دنبال کنید.

(8 / 6 / 89)

----

1)محتوا را باید اسلامى کرد. اگر مى‌خواهیم حقیقتاً اسلامى شویم، باید در نحوه‌ى مدیریتمان تحول ایجاد کنیم. یکى از حرفهاى خوب آقاى رئیس‌جمهورمان در تبلیغات انتخاباتى - که به نظر من این حرف، عده‌ى زیادى را جذب کرد - تحول در مدیریت بود. این تحول در مدیریت را چه کسى باید انجام دهد؟ خود ما باید انجام دهیم. اولین گام در تحول این است که رفتار خودمان، کیفیت کارمان، عزل و نصب خودمان، اِعمال مدیریت خودمان، جذبه‌یى که به خرج مى‌دهیم، انعطافى که به خرج مى‌دهیم، برخوردى که با طبقات مخاطب و مراجع به خودمان انجام مى‌دهیم، اسلامى باشد.

(8 / 6 / 84)

----

1. خصوصیت دیگر، شجاعت این دولت و قاطعیت اوست. این کار بزرگى که شما براى سهمیه‌بندى بنزین انجام دادید که یک قدم اولى است تا یارانه‌ها هدفدار و هدفمند شده و به آن سرمنزل خود هدایت و مصرف بشوند - البته من مى‌بینم در برخى از گوشه‌کنارهاى دولت، خودشان هم گاهى به عظمت این کار توجه ندارند؛ خیلى کار بزرگى انجام گرفته.

(4 / 6 / 86)

2. جرأت در ایجاد تحول؛ حالت روحى این دولت این است که براى تحول‌آفرینى جرأت دارد و اقدام مى‌کند. نمى‌خواهم بگویم همه‌ى این اقدامها صددرصد درست است؛ نه، ممکن است یک جایى هم اشتباه باشد؛ اما نفس اینکه انسان حالت دلیرى در مقابل مشکلات داشته باشد و تصمیم بگیرد که براى رفع مشکلات اقدام بکند، چیز باارزشى است که این خوشبختانه هست.

(2 / 6 / 87)
----

1. در رساندن خدمت به افراد محروم جامعه و عدالت، به اعتقاد این مسئله‌ى سفرهاى استانى خیلى مهم است. این کارى که آقایان بر دوش گرفتید و راه افتادید و رفتید و همه‌جاى کشور را زیر پا گذاشتید و با مردم تماس گرفتید و از نزدیک درد دلهاى مردم را - که از زبان مسؤولینشان، ائمه‌ى جمعه‌شان و افراد شاخصشان گفته مى‌شود - شنیدید، خیلى به‌نظر من خوب است... چطور ممکن است کسى این را انکار کند یا درباره‌اش تردید کند یا در فائده و سود او تشکیک کند؟ این خیلى کار مهمى است. این کار را شماها دارید انجام مى‌دهید. البته زحمت هم دارد؛ زحمتش را هم قبول مى‌کنید.

(4 / 6 / 86)

2. رفتن به شهرها، رفتن به شهرهاى کوچک، همه‌ى نقاط کشور را زیر پا گذاشتن و هیچ نقطه‌اى از کشور را از منظر خبرگى و کارشناسى دور قرار ندادن، اینها چیزهاى باارزشى است.

(2 / 6 / 87)

----

1)اجتناب از اسراف و ریخت‌وپاش که جزو برنامه‌هاى بسیار خوب شماهاست.

(6 / 6 / 85)
۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۰۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کار کارشناسی،پرهیز از غرور

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.


1. من بارها در دولتهاى قبل و شاید با بعضى از شما دوستان هم در جلسات خصوصى و غیر خصوصى گفته‌ام که گاهى کارشناسى‌هاى مغرضانه، پوست خربزه زیر پاى مسئولان است. به عنوان یک کارشناس یک کاغذ را روى میز انسان میلغزانند و این میشود یک سندى که آدم باید دنبالش برود؛ اما آدم نمى‌فهمد از کجا آمده است. من از این قبیل دیده‌ام. اما این یک روى قضیه است؛ روى دیگر قضیه این است که همه به کار کارشناسى احتیاج داریم. کار بدون کارشناسى، ابتر و عقیم و خنثى خواهد بود. این حرف موجب نشود که ما به کار کارشناسى بى‌اعتنایى کنیم. کارشناسان صادق و خوب در دستگاهها و مجموعه‌ى ظرفیت عظیم انسانى کشور هستند؛ حتماً از نظر کارشناسى این افراد صادق و مؤمن استفاده کنید. کار بدون کارشناسى نباید انجام بگیرد.
(6 / 6 / 85)
2. من حرفهایى را که مخالفان شما و منتقدان باانصاف و بى‌انصاف شما در زمینه‌ى کارشناسى نشده بودنِ کارهاى دولت ذکر مى‌کنند، هیچ جدى نمى‌گیرم و آنها ملاک قضاوت من نیست؛ چون مى‌بینم که یک جاهائى کارهاى کارشناسى بسیار خوبى هم انجام مى‌گیرد؛ اما مى‌خواهم تأکید کنم بر این‌که کار کارشناسى را حقیقتاً جدى بگیرید؛ بخصوص در کارهاى مبنایى و بنیانى، مثل مسأله‌ى برنامه‌ریزى و بودجه‌نویسى، یا مسأله‌ى شوراها و امثال اینها؛ اینها کارهاى بنیانى و ماندگار است؛ یعنى باید بماند. اگر کارِ کارشناسى عمیقِ دقیقِ همه‌جانبه‌ى متبحرانه‌اى انجام گرفت، این کار ماندگار خواهد شد؛ و الّا اگر چنانچه گوشه‌ى کارشناسى‌اش سائیده بود، زحمات شما به هدر خواهد رفت.
(4 / 6 / 86)
3. در طرحهاى اقتصادى مراقب باشیم - این، دنباله‌‌‌‌‌‌ى همین مسئله‌‌‌‌‌‌ى حل مشکلات اقتصادى مردم است - که شتاب‌‌‌‌‌‌زدگى گریبانگیر دولت نشود. شتاب‌‌‌‌‌‌زدگى در تصمیم‌‌‌‌‌‌گیرى‌‌‌‌‌‌ها یا احیاناً عدم بهره‌‌‌‌‌‌گیرى مناسب از نظرات کارشناسى اقتصادى، ممکن است ضربه‌‌‌‌‌‌هائى وارد کند. البته ادعاى دولت این نیست. مخالفین دولت ادعا میکنند، دولت هم انکار میکند. آنها میگویند که از کارشناسان اقتصادى استفاده نمیشود، دولت هم میگوید چرا، ما استفاده کردیم. لیکن به‌‌‌‌‌‌هرحال فارغ از این هیاهوئى که مدعى و منکرى دارد، توصیه‌‌‌‌‌‌ى من به دولت این است: این کار را بکنید؛ از حداکثر نظرات کارشناسى استفاده کنید. من توصیه نمیکنم همه‌‌‌‌‌‌ى آن فرمولها و شیوه‌‌‌‌‌‌هاى اقتصادى را که امروز اقتصاد بین‌‌‌‌‌‌المللى دارد به کشورها دیکته میکند، شما از آنها پیروى کنید؛ نه، اینکه درست عکس نظر ماست. نه، دنبال راه‌‌‌‌‌‌هاى درست باشید، اما از نظرات کارشناسى علمى و دقیق حتماً باید پیروى بشود؛ بخصوص در مسائل پولى و بانکى.
(18 / 6 / 88)
----

1. در چاله‌ى غرور نیفتید که بیرون آمدن از این چاله خیلى دشوار است و کمک الهى را لازم دارد.

(4 / 6 / 86)
2.مفتخر باشید به رأى مردم، مستظهر باشید به رأى مردم؛ اما مغرور نشوید، که اگر خداى نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پیش پاى خودمان خواهیم دید. مراقب باشید؛ این از آن دامهاى بزرگ شیطان است. معمولاً بعد از پیروزى‌‌‌‌‌‌هاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود دارد... سیاسیونى که در مساند قدرت نشسته‌‌‌‌‌‌اند، از این پیروزى بزرگى(رای 25 میلیونی مردم) که در عرصه‌‌‌‌‌‌ى سیاسى برایشان پیدا شد، بر اثر این حادثه مغرور نشوند: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏»
(18 / 6 / 88)

۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

همراهی عدالت با عقلانیت و معنویت، عدم انفعال در مقابل تصمیمات دشمن

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1.اگر بخواهیم عدالت به معناى حقیقىِ خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر بشدت در هم تنیده است؛ یکى مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتى که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلاً عدالت نخواهد بود. عقلانیت به‌خاطر این است که اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به‌کار گرفته نشود، انسان به گمراهى و اشتباه دچار مى‌شود؛ خیال مى‌کند چیزهایى عدالت است، در حالى‌که نیست؛ و چیزهایى را هم که عدالت است، گاهى نمى‌بیند. بنابراین عقلانیت و محاسبه، یکى از شرایط لازمِ رسیدن به عدالت است.
عقلانیت و محاسبه که مى‌گوییم، فوراً به ذهن نیاید که عقلانیت و محاسبه به معناى محافظه‌کارى، عقل‌گرایى و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به کار گرفتن با محافظه‌کارى فرق دارد. محافظه کار، طرفدار وضع موجود است؛ از هر تحولى بیمناک است؛ هرگونه تغییر و تحولى را برنمى‌تابد و از تحول و دگرگونى مى‌ترسد؛ اما عقلانیت این‌طور نیست؛... اگر عدالت را از معنویت جدا کنیم - یعنى عدالتى که با معنویت همراه نباشد - این هم عدالت نخواهد بود. عدالتى که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوىِ عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکارى و دروغ و انحراف و ظاهرسازى و تصنع تبدیل خواهد شد.
(8 / 6 / 84)
2.در عدالت، هم عقلانیت بایستى مورد توجه باشد، هم معنویت. این را ما قبلاً هم عرض کرده‌‌‌‌‌‌ایم. اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، عدالت میشود یک شعار توخالى. خیلى‌‌‌‌‌‌ها حرف عدالت را میزنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوى نیست، بیشتر جنبه‌‌‌‌‌‌ى سیاسى و شکلى پیدا میکند. دوم، عقلانیت. اگر عقلانیت در عدالت نباشد، گاهى اوقات عدالت به ضد خودش تبدیل میشود؛ اگر درست در باب عدالت محاسبه نباشد. خیلى از کارها را گاهى بعضى از این گروه‌‌‌‌‌‌هاى تند و افراطى توى این کشور به عنوان عدالت کرده‌‌‌‌‌‌اند، که ضد عدالت شده. اتفاقاً حالا همان تندى‌‌‌‌‌‌هاى آن حضرات موجب شده که خود آنها صد و هشتاد درجه گرایشهایشان عوض بشود! جور دیگرى حرف بزنند، جور دیگرى فکر کنند، جور دیگرى عمل بکنند. بنابراین در عدالت، عقلانیت شرط اول است؛ این هم توصیه‌‌‌‌‌‌ى دوم.
(18 / 6 / 88)

----

1.خب، دشمنان ما اقدامهاى جدیدى هم دارند میکنند، که این اقدامها تدابیر و راهکارهاى جدیدى میطلبد؛ این را همیشه باید توجه داشت. حالا بعضى از دوستان اشاره کردند که دشمنان یک تصمیمى را میگیرند، ما در مواجهه‌‌ى با آن تصمیم مشغول فعالیت میشویم و اقدامى را انجام میدهیم؛ خیلى خوب، این کار بسیار خوب است؛ منتها بهترش این است که قبل از اینکه آن تصمیم را طرف مقابل بگیرد، شما حدس بزنید آنچه را که او انجام خواهد داد. فرض بفرمائید که مشکل جابه‌‌جائى منابع مالى و ناشى از فروش نفت را شما از قبل هم حدس میزدید و میگفتید؛ یا مشکلى را که در خرید و فروش نفت و انتقال نفت و بیمه و از این چیزها به وجود آوردند، قبلاً همه را حدس میزدیم. راهها را از پیش آماده کنید. الان هم همین جور است. یعنى تصور نشود که دشمن از ادامه‌‌ى دشمنى‌‌هاى خودش دست برداشته؛ نه، آنها دنبال راهِ کارند. چون کارهائى که انجام دادند، به نتیجه نرسیده، حتماً دنبال راهکارهاى دیگرى خواهند بود - که البته آنها هم به نتیجه نخواهد رسید - شما آن راهکارها را حدس بزنید و از پیش، خودتان را آماده کنید.

(2 / 6 / 91)

۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پرکاری و دولت کار بودن

بسم الله الرحمن الرحیم

1. پرکارى این دولت هم انصافاً چیز برجسته‌اى است؛ حتى بعضیهایى که مخالف هم هستند، این را نمى‌توانند انکار کنند.

(4 / 6 / 86)
2. یک خصوصیت این است که این دولت، واقعاً یک دولت کار است؛ دولت حرکت و اقدام است؛ انرژى و نشاطِ کار این دولت، یک امر برجسته است.
(2 / 6 / 87)
3. بحمداللَّه دولت نهم هم دولت بسیار پرکار و پرتلاشى بود.
(18 / 6 / 88)
4. آقاى رئیس جمهور ما هم که بحمداللَّه پرانرژى و خستگى‌‌‌‌‌‌نشناس حقاً؛ پابه‌‌‌‌‌‌پاى ایشان دویدن هم خیلى سخت است. خدا کمکتان کند بتوانید پابه‌‌‌‌‌‌پاى ایشان بدوید و برسید به مقاصدتان؛ واقعاً کار دشوارى است. ایشان خیلى زیاد زحمت میکشند، زیاد تلاش میکنند، بحمداللَّه پرانرژى هم هستند؛ خدا را شکر. به ظاهر ایشان هم این همه نمى‌‌‌‌‌‌آید. الحمدللَّه. خداوند ان‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه بیشتر کمک کند، بیشتر انرژى بدهد، بیشتر توان بدهد.
(18 / 6 / 88)
5. رأى بالاى مردم یقیناً یک علتش، همین پرتلاشى و سختکوشى دولت نهم و رئیس جمهور محترم بوده است. این حالت را باید ادامه بدهند. (تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)
6. در طول این چند سال در کشور کارهاى وسیع عمرانى انجام گرفته؛ بخصوص در مناطق دوردست، در بخشهاى مختلف؛ اینها واقعاً کارهاى مهمى است؛ این یک رویکرد بسیار مهمى در حرکت دولت است. از این قضیه بگیرید، تا پیشرفتهاى چشمگیرى که در زمینه‌‌ى علم و فناورى به وجود آمده. این پیشرفتهائى که در این چند سال در زمینه‌‌ى علم و فناورى صورت گرفته، خیلى قابل توجه است.
(2/ 6 / 91)

۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شعار دولت اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

1. یکى از شعارهاى خوبى که آقاى رئیس‌جمهور، هم در دوره‌ى انتخابات، هم بعد از آن تکرار کردند، مسأله‌ى دولت اسلامى است... بعضى‌ها مى‌گویند شما بعد از 27 سال مى‌خواهید دولت اسلامى تشکیل دهید؟ نه، تلاش و اقدام براى تشکیل دولت اسلامى از روز اول شروع شد؛ منتها افت و خیز داشته؛ پیشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهایى موفق بودیم، در برهه‌یى موفق نبودیم. بعضى از ماها وسط راه پایمان لغزید؛ بعضى از ماها در اصل هدف مردد شدیم؛ بعضى از ماها نتوانستیم خود را نگه داریم؛ دلبسته‌ى به رفتارهاى طاغوتى شدیم... قبل از انقلاب، در جایى دولتى تشکیل شد که ما شوخى مى‌کردیم و مى‌گفتیم جمهورى اسلامى امریکایىِ فلان جا! آن دولت با نام جمهورى اسلامى هم بود. بنابراین اسم ما دولت اسلامى باشد، کافى نیست؛ باید عمل و جهتگیرى ما اسلامى باشد... البته دولت اسلامىِ کامل به معناى واقعى کلمه، در زمان انسان کامل تشکیل خواهد شد؛ ان‌شاءاللَّه... اگر دولتى مى‌آید و مى‌گوید هدفم این است که این (دولت اسلامی) را تحقق ببخشم، خیلى چیز مبارک و خوبى است... اگر دولت ما اسلامى شد، آن وقت کشورمان اسلامى خواهد شد... معناى شعار دولت اسلامى این است که ما مى‌خواهیم اعمال فردى، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان، و رفتار با نظامهاى بین‌المللى و نظام سلطه‌ى امروز جهانى را به معیارها و ضوابط اسلامى نزدیکتر کنیم. این شعار، بسیار باارزش است.
( 8 / 6 / 84)

۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تعامل با دیگر قوا، اطلاع رسانی عملکرد دولت و توجه به کیفیت

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.1. نکته‌ى بعدى - که این هم بسیار مهم است - مسئله‌ى تعامل با قواست. بالأخره شما و مجلس و قوه‌ى قضائیه یک واحدید و یک کلّ هستید؛ ناچار باید با هم تعامل کنید. این هم نمیشود که این قوّه تقصیر را بر گردن آن قوه بیندازد و آن قوه تقصیر را بر گردن این قوه بیندازد.

(6 / 6 / 85)

2. یک سفارش دیگر من مسأله‌ى تعامل با دیگر قواست. خوشبختانه امروز روابط قوه‌ى مجریه با قوه‌ى مقننه و قوه‌ى قضائیه روابط خوبى است؛ لکن در بدنه باید این تعامل تقویت بشود؛ یعنى کوشش بشود که تعامل منطقى و صحیح برقرار شود.

(4 / 6 / 86)

3. تعامل با دو قوه‌ى دیگر هم یکى از این توصیه‌هاست. تعامل با مجلس و تعامل با قوه‌ى قضائیه، کار لازمى است؛ این را مطلقاً نباید ندیده گرفت. البته ممکن است در این راه تلخیها و مشکلاتى وجود داشته باشد؛ ولى باید تحمل کرد.

(2 / 6 / 87)

4. تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بر برنامه، تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بر قانون، همکارى قواى سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گانه با یکدیگر، جزو وظائف اصلى است... هماهنگى بین قواى سه گانه؛ مجلس به دولت کمک کند؛ دولت با مجلس همکارى کند؛ قوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى قضائیه در جایگاه ویژه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى خود به دولت و مجلس کمک کند؛ قوا در کنار هم باشند.

(تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)

5. آن چیزى را که دولت تهیه کرده و داده، قابل تغییر و نقد بداند. باید جورى بشود که هم مجلس، هم دولت از جایگاهى که خودشان را در آن قرار داده‌اند، انعطاف داشته باشند؛ بتوانند حرکت کنند که به هم برسند تا برنامه، برنامه‌ى منسجمى از آب در بیاید که مورد اتفاق دولت و مجلس باشد تا عملى شود.

(8 / 6 / 89)

6. من گاهى اوقات گلایه‌هائى میشنوم که دوستان دولت از بعضى از دستگاه‌هاى دیگر دارند؛ خیلى اوقات هم حق با شماهاست؛ یعنى واقعاً همین جورى است که گله کردید از بعضى قواى دیگر، یا از دستگاه‌هائى مثل نیروهاى مسلح و امثال اینها؛ غالباً آدم مى‌بیند که مسئولین اجرائى حق دارند و واقعاً حق به جانب اینهاست؛ چون من خودم هم توى دستگاه اجرائى بودم، با حجم کار و کیفیت کار آشنایم، لذا مى‌بینم واقعاً آن گلایه‌ها محقند؛ لیکن در عین حال که ممکن است یک موارد بیشترى را شما محق باشید، یک جاهائى هم ممکن است انتقاد وارد باشد؛ بنابراین انتقادپذیرى را در خودتان نهادینه کنید. باید جورى باشد که مسئولین دولتى انتقادپذیرى را در نفس خودشان پذیرا باشند. البته این کار، سخت هم هست، اما باید با سعه‌ى صدر برخورد کرد.

(8 / 6 / 89)

7. مسئله‌ى همکارى قوا را حل کنید. من هم غالباً به قوا سفارش میکنم؛ اما حالا شما که قوه‌ى مجریه هستید و اینجا حضور دارید، به شما باید سفارش کنم. هرچه میتوانید، در آن جاهائى که میشود کوتاه آمد، کوتاه بیائید؛ چه اشکالى دارد؟ آنجائى که میشود تبیین کرد، تبیین کنید. آنجائى که میشود با ایجاد ارتباطات دوستانه، مسئله را حل کرد، اینجورى حل کنید.

(6 / 6 / 90)

8. مسئله‌‌ى وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چیز خیلى مهمى است؛ که ما حالا اینقدر این قضیه را تکرار کردیم که کأنه الفاظ دارد خاصیتهاى خودش را در افاده‌‌ى معنا از دست میدهد! ما باید همه یک حرف بزنیم. مسئولین باید جهتگیرى‌‌ها را دقیق و منطبق بر یکدیگر قرار بدهند؛ این به عهده‌‌ى همه است. تقصیرها را هم گردن یکدیگر نیندازیم. اینکه بگوئیم آقا ما میخواهیم فلان کار را بکنیم، نمیگذارند؛ یا فلان کار را کردیم، جلویش را گرفتند؛ یا فلان تصمیم را گرفتیم، اقدام نکردند، انجام ندادند - که قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همدیگر بگویند - این را کسى قبول نمیکند... ما نباید تعامل قوا با یکدیگر را دست‌‌کم بگیریم. البته مخاطب این حرف، فقط قوه‌‌ى مجریه نیست؛ قوه‌‌ى قضائیه و قوه‌‌ى مقننه هم مخاطب این قضیه‌‌اند؛ دستگاه‌‌هاى گوناگون اجرائى هم که داخل دولت نیستند - مثل نیروهاى مسلح و دیگران - داخل در همین خطابند.

(2 / 6 / 91)
----

1. نکته‌ى دیگرى که مى‌خواهم سفارش بکنم، مسأله‌ى اطلاع‌رسانى است ... واقعاً اطلاع‌رسانى را قوى کنید؛ رسانه‌هاى مناسب را تغذیه کنید؛ رسانه‌ى ملى هم باید در مورد دولت کار فعالانه بکند... خیلى از کارهاى شما را مردم نمى‌دانند؛ یعنى از کارهاى بزرگ و کارهاى ملى اطلاع پیدا نمى‌کنند، چه برسد به کارهاى بخشى و استانى، چه برسد به کارهاى ساختارى!

(4 / 6 / 86)

2. بسیارى از چیزهایى که در زندگى ما اتفاق میافتد و واقعیت دارد، مردم درست در جریان آنها قرار نمیگیرند. درست است که ما ان‌شاءاللَّه براى خدا کار میکنیم و هدف عمده‌ى ما باید رضاى الهى باشد و ان‌شاءاللَّه هست؛ لیکن اطلاع مردم از این کارها بسیار کار لازم و مهمى است؛ این هم خودش هدفى است؛ من قبلها هم همیشه سفارش کرده‌ام، حالا هم سفارش میکنم.

(2 / 6 / 87)

3. یک مسأله، مسأله‌ى اطلاع‌رسانى است که من بارها گفته‌ام. البته خوشبختانه حالا مى‌بینم گاهى در آستانه‌ى سفرها، اطلاع‌رسانیهاى خوبى انجام میگیرد؛ لیکن در عین حال کم است. گزارش باید واقعاً هنرمندانه باشد، نه به شکل گزارشهاى متعارف و عادى؛ البته این گزارش امروز مستثنى است - به نظر من این گزارش باید عیناً پخش بشود - لیکن در بخشهاى مختلف، وزرا براى گزارش، برنامه‌سازى کنند.

(2 / 6 / 87)

4. آن روز هم من در مجموعه‌ى مسئولین کشور گفتم نقاط قوّت را براى مردم بیان کنید، نقاط ضعف خودتان را هم بیان کنید؛ این مهم است، این تأثیر میگذارد. امروز مثلاً در بین گزارشهاى دوستان، من مواردى را دیدم که به نقطه‌ى ضعف اشاره کردند؛ منتها با این بیان که «این کارها باید انجام بگیرد». این «باید» نشان دهنده‌ى نیاز به کارى است که باید بشود و نشده. این را صریح بگوئید. بگوئید این کار را باید میکردیم، تا حالا نتوانستیم بکنیم. کسى بر اساس نتوانستن، کسى را مؤاخذه نخواهد کرد.

(6 / 6 / 90)
----

1. کمیت و کیفیت باید با هم همراه باشد. به این حتماً باید توجه کنید.

(18 / 6 / 88)

2. توجه کنید که این تلاش فراوانى که دارید انجام میدهید، با کیفیتِ خوب و با عمل کردن به آنچه که میگوئید، همراه باشد؛ روى این تکیه کنید.

(2 / 6 / 91)
۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ساده زیستی

بسم الله الرحمن الرحیم

1. نکته‌ى بعد، توجه به ساده‌زیستى است. یکى از شعارهاى خوب آقاى احمدى‌نژاد مسأله‌ى ساده‌زیستى است. این شعار، شعار بسیار مهمى است؛ این را نباید دست‌کم گرفت. یک وقت هست که ما در زندگى شخصى خود مثلاً حرکت اشراف‌گونه‌یى داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوى چشم مردم یک مانور اشرافى‌گرى مى‌دهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همه‌اش حرام است؛ به‌خاطر این‌که تعلیم‌دهنده‌ى اشرافى‌گرى است به: اولاً زیردست‌هاى خودمان، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق مى‌شوند. ما نباید مردم را به این کار تشویق کنیم. ممکن است در داخل جامعه کسانى پولدار باشند و ریخت و پاش کنند - البته این کار بدى است، ولى به خودشان مربوط است - اما ریخت و پاش ما اولاً از جیبمان نیست، از بیت‌المال است؛ ثانیاً ریخت و پاش ما مشوق ریخت و پاش دیگران است.
(8 / 6 / 84)
2. ساده‌زیستى - بخصوص در خود آقاى رئیس‌جمهور - خوب و برجسته است و چیز باارزشى است؛ در مسئولین هم - کما بیش؛ یک جایى کمتر، یک جایى بیشتر - بحمداللَّه هست. ساده‌زیستى چیز بسیار باارزشى است. ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافیگرى و اسراف و زیاده‌روى را - که واقعاً بلاى بزرگى است - از جامعه‌مان ریشه‌کن کنیم، با حرف و گفتن نمیشود؛ که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستى مؤید و دلیل و شاهد بر حرفهاى ما باشد تا اینکه اثر بکند. این خوشبختانه هست. فاصله‌تان را با طبقات ضعیف کم کرده‌اید و کم نگه دارید و هر چه که ممکن است آن را کمتر کنید.
(2 / 6 / 87)

۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خدمتگزاری به مردم و مردمی بودن

بسم الله الرحمن الرحیم

1. من به رئیس جمهور محترم برادرانه توصیه مى‌کنم؛ در همه‌ى حالات، همین احساسى را که امروز بیان کردید - احساس خدمتگزارى به مردم - براى خودتان حفظ کنید. قدرت اگر با هدفِ خدمت به مردم باشد، عبادت است. شاید هیچ عبادتى بالاتر از عبادتِ مسؤولى نیست که به خاطر تلاش و خدمت به مردم، از راحت و آسایش و امنیتِ خود صرف‌نظر مى‌کند. این روحیه‌ى خدمتگزارى، خاکسارى، تواضع در مقابل مردم و شناخت عظمت مردم را براى خودتان حفظ کنید، که این نعمت بزرگى است... کسانى که قدرت و منصب و مقام را براى بهره‌مندى‌هاى خود، پُر کردن کیسه‌هاى خود و دنیاى خود مى‌طلبند، آن‌جایى که منافع آنان با منافع مردم اصطکاک پیدا مى‌کند، نمى‌توانند به نفع مردم کار کنند.


(بیانات در مراسم تنفیذ دولت نهم، 12مرداد 84)

2. مردم به دولت اعتماد دارند؛ دولت، خود را جزوِ مردم و از جنس مردم میداند و مى‌شمارد.

(6 / 6 / 85)

3. پایبندى به خدمت هم یکى از شاخصه‌هاى این دولت است که قابل ارج‌گزارى و ذکر است.

(4 / 6 / 86)

4. هم روحیه‌ى مردمى و خاکى این دولت است؛ این هم خیلى باارزش است؛ این را قدر بدانید. شما امتیازتان به تشخص ظاهرى و شکل و قیافه نیست؛ امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم هم‌سطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگى است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید.

(2 / 6 / 87)

5. شما دولتى هستید مردمى؛ یعنى مردم وقتى حرف شما و صداى شما را میشنوند، کأنّه از جنس خودشان یک حرفى میشنوند؛ چون از موضع بالا و متکبرانه با مردم حرف نمیزنید.

(2 / 6 / 87)

6. تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم، تلاش فوق‌‌العاده‌‌ى کارى که خوشبختانه در دولت مشاهده میشود.

(2/ 6 / 91)

۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۲۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رئیس جمهوری با امتیازات امروز منهای ضعف ها...

بسم الله الرحمن الرحیم


اول اول بگم:

شرکت در نظرسنجی را فراموش نکنین!!


و اما بعد...

قوت ها و ضعف های دولت های ۹ و ۱۰

در کلام امام خامنه ای(ره)


سرفصل ها در ادامه ی مطلب...

برای مطالعه ی بیانات در هر سرفصل، به سلسله پست ها با موضوع "قوت ها، ضعف ها و نصیحت ها" مراجعه بفرمائید.

 

منبع: کتاب مسیر حماسه

دانلود کتاب از اینجا

۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۱۰ ۲۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مسئولیت پذیری وزرا در جلسه های هیئت وزیران

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1. اینجور نیست که یک نفر مثلاً بگوید آقا من دخالتى ندارم، مسئولیتى ندارم؛ نخیر، وقتى که در این مجموعه تصمیم‌گیرى میشود، آقایان و خانمهائى که در آنجا حضور دارند، همه مسئولند؛ آنهائى که صاحب رأى هستند، همه‌شان مسئولند. حالا که مسئول هستید، پس بایستى در پرورش دادن و تصحیح و تکمیل آن مصوبه نقش ایفاء کنید. اینجور نباشد که در جلسه‌ى هیئت وزیران مثلاً یک آقائى مشغول کارتابل خودش باشد، یا بدون ملاحظه‌ى موضوعى که مثلاً در آنجا مطرح است، وارد جلسه شود؛ نه، مسئله‌اى که بناست مطرح شود، شما آنجا رأى دارید؛ بایستى در تصمیم‌گیرى تأثیر بگذارید و چون قانوناً مؤثر هستید، بنابراین باید روى مسئله فکر کنید، مطالعه کنید و عقبه‌ى کارشناسى دستگاه و وزارت خودتان را به کمک این چیزى که میخواهید به عنوان مصوبه توى هیئت دولت در بیاید، بیاورید.

(8 / 6 / 89)

2. در تصمیم‌‌گیرى‌‌هاى کلان، در مسائل اساسى - که فعلاً اساسى‌‌تر از همه، مسائل اقتصادى است؛ و بخصوص آنچه که مربوط به معیشت مردم است و فشارهائى که دشمن میخواهد بر مردم وارد کند - باید تمرکز در تصمیم‌‌گیرى باشد؛ منتها توجه کنید که این تمرکز در تصمیم‌‌گیرى، معنایش تمرکز تصمیم‌‌گیرى در دولت است؛ یعنى همه‌‌ى افرادى که در بخشهاى مختلف دولت با آقاى رئیس‌‌جمهور همکارى میکنند، باید مسئولیت مشترک احساس کنند - یعنى هماهنگى کنند - در دولت، همه با هم تصمیم بگیرند. در این زمینه، مسئله‌‌ى مسئولیت مشترک را واقعاً باید در دولت جدى گرفت. هر کارى که یک وزارتخانه‌‌اى انجام میدهد، همه‌‌ى وزرا و مسئولینى که دور میز هیئت دولت مى‌‌نشینند، باید احساس کنند که در این تصمیم‌‌گیرى یا در این اقدام، سهیم و شریکند. اگر این شد، آن وقت کارها با هماهنگى پیش میرود؛ نه اختلاف در عملکرد، نه اختلاف در فهم مسائل، نه اختلاف در آمارها، پیش نمى‌‌آید.

(2 / 6 / 91)

۱۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰