شهیــــــــــــــــــد

... هفتاد دو سر بریده؟ وا بیدادا! ...

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خامنه ای» ثبت شده است

آریایی

ﺑﺮﻧﺞ ﻫﻨﺪﻱ
ﺭﺍ ﺑﺎﻗﺎﺷﻖ فرانسوی
ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺱ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺍﯼ
ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭی ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ
ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍه ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻠﯽ
ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺮﺯﯾﻠﯽ
ﻭ ﺩﺳﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎیی
ﺯﻳﺮﭼﺎﺩﺭ ﺳﻴﺎه ﮊﺍﭘﻨﯽ
ﻭ ﺑﺮﺳﻔﺮه چینی
کنار مبل لهستانی
و تلویزیون کره ای
با طعم بی بی سی ﻣﻲ ﺧﻮﺭن
ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩن ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯿکنن!!

وصحبت های رهبر فرزانه مان را در مورد اقتصاد مقاومتی و سبک زندگی اسلامی ایرانی روی زمین میگذارن

چه زیبا گفت مولا علی (ع):
هرکس زمان یاری رهبرش خواب باشد با لگد دشمنش بیدار می شود


برگرفته ازhttp://www.askdin.com/blogs/4637/a-1567/

۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

To the Youth in Europe and North America نامه مقام معظم رهبری (مد ظله) خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی


Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran

 In the name of God, the Beneficent the Merciful

 To the Youth in Europe and North America,

The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts.

I don’t address your politicians and statesmen either in this writing because I believe that they have consciously separated the route of politics from the path of righteousness and truth.

I would like to talk to you about Islam, particularly the image that is presented to you as Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost since the disintegration of the Soviet Union, to place this great religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long record in the political history of the West.

Here, I don’t want to deal with the different phobias with which the Western nations have thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies of history would bring home to you the fact that the Western governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and cultures has been censured in new historiographies.

The histories of the United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the colonial period and chagrined at the oppression of people of color and non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the First and Second World Wars. This approach is admirable.

By mentioning a fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience in the West awakens and comes to its senses after a delay of several decades or centuries. Why should the revision of collective conscience apply to the distant past and not to the current problems? Why is it that attempts are made to prevent public awareness regarding an important issue such as the treatment of Islamic culture and thought?

You know well that humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the “other” have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I would like you to ask yourself why the old policy of spreading “phobia” and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented intensity. Why does the power structure in the world want Islamic thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my first request is: Study and research the incentives behind this widespread tarnishing of the image of Islam.

My second request is that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this religion. The right logic requires that you understand the nature and essence of what they are frightening you about and want you to keep away from.

I don’t insist that you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as representatives of Islam.

Receive knowledge of Islam from its primary and original sources. Gain information about Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims. Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane, ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any sources other than the media?

Have you ever asked yourself how and on the basis of which values has Islam established the greatest scientific and intellectual civilization of the world and raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout several centuries?

I would like you not to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility of an impartial judgment from you. Today, the communication media have removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you within fabricated and mental borders.

Although no one can individually fill the created gaps, each one of you can construct a bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and your surrounding environment. While this preplanned challenge between Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these questions will provide you with an appropriate opportunity to discover new truths.

Therefore, don’t miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward the truth, future generations would write the history of this current interaction between Islam and the West with a clearer conscience and lesser resentment.

Seyyed Ali Khamenei
21st Jan.2015



در پی حوادث اخیر فرانسه و انتشار تصاویر توهین آمیز به مقدسات اسلامی در یک نشریه فرانسوی، و تشدید جریان ضد اسلامی و اسلام هراسی از سوی مقامات و رسانه‌های غربی، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، نامه مهمی خطاب به جوانان در اروپا و امریکای شمالی مرقوم کردند. این نامه به زبان انگلیسی منتشر شد و متن ترجمه فارسی آن به شرح زیر است:

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.
سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخ نگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

سیّدعلی خامنه‌ای


۰۴ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حماسه نهم دی هشتاد و هشت

بسم الله الرحمن الرحیم



خامنه ای کوثر است

دشمن او ابتر است



در روز عزا حرمت ارباب شکستند

علمدار، کجایی؟



ما را فقط به پای ولایت نوشته اند

ما سینه پای بیرق دیگر نمی زنیم



گرامی باید یاد و خاطره روز تاریخی آن حماسه بزرگ

حماسه حسینی مردم ایران در روز نهم دی



۰۸ دی ۹۳ ، ۱۰:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سردار بزرگوار، در غم بزرگتان، ما هم اگرچه اندک، شریکیم!

بسم الله الرحمن الرحیم
رهبر انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت والده سردار سرلشگر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسمه تعالی
سردار سرلشگر قاسم سلیمانی درگذشت مادر گرامیتان را به شما و دیگر بازماندگان آن مرحومه تسلیت می گویم. زحمات و خدمات ارزشمند جنابعالی به اسلام و مسلمین، بی شک ذخیره ی ارزشمندی است در دیوان عدل الهی، برای مادری که چنین فرزندی را در دامان خود تربیت کرده است. رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحومه از خداوند متعال مسالت میکنم.

سید علی خامنه ای
نوزدهم شهریور 1392


سردار سرلشکر سلیمانی دردوران هشت سال دفاع مقدس فرماندهی و پشتیبانی لشکر 41 ثارالله را بر عهده داشت و در حال حاضر نیز فرماندهی نیروی قدس سپاه را عهده دار است.



بانو فاطمه سلیمانی والده مکرمه سردار لشکر قاسم سلیمانی روز گذشته در سن 83 سالگی به علت کهولت سن در روستای قنات ملک شهرستان رابر دار فانی را وداع گفت. روستای قنات ملک در 15 کیلومتر مرکز شهرستان رابر قرار گرفته است.از این مادر ، سه فرزند پسر به نام های حسین ،قاسم و سهراب و دو دختر به یادگار باقی مانده است.

برای شادی روح این بانوی بزرگوار فاتحه ای قرائت کنیم.

۱۹ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۳۷ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پرتویی از خورشید...

بسم الله الرحمن الرحیم

تقدیم به مولایم امام خامنه ای:

تو شدی عاشق عشق، تو شدی صابر صبر.

بر دل خشک زمین، بارشی از دل ابر.

دل لب تشنه از آن می لرزد ، پای این عشوه گری های سراب،

که شده غافل از آن، که توئی ساقی عشق؛ می دهی باده ی ناب.

می کنی تشنه لبان را سیراب.

رخ خورشید، پس ابر، نهان.

و توئی سرورمان؛

که تو یک پرتوی آن خورشیدی.

و به حق تابیدی.

تا که از ره، نرسیده است سحر،

تا که ظلم شب غفلت، نرسیده است بسر،

توئی آن قاسم کفر، ز تبار حیدر.

راه و بیراهه عیان خواهد شد، گر تو باشی رهبر.

در شب تیره و تار،

که همه ترسانند؛ نیست آرام و قرار،

و همه می شنوند، زوزه ی آن سگ هار،

گر نباشد حتی، یک نفر هم هشیار،

تو شوی آن مهتاب؛

که شود عالم تاب.

تا پریشان کند او، بر همه شیطان ها، خواب.

می چشانی تو به ما، لذت بیداری ناب؛

تا که سرمست از این تابش نور،

بنشینیم همه، چشم در راه ظهور.

بی نام-زمستان90


 ((اللّهم عجّل لولیّک الفرج))

۲۹ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

در غیبت آفتاب، باید به مهتاب، اقتدا کرد...

بسم الله الرحمن الرحیم

خورشید به سوگ مصطفی میگرید
مهتاب به حال مجتبی میگرید
در مشهد دل چه کربلایی برپاست
عالم به شهادت رضا میگرید

آفتاب عالم تاب که غروب کرد، ظالمان ظلمت دوست، ستاره ها را هم یکی یکی به زیر کشیدند.

پیکرشان را پاره پاره کردند و باز آرام نگرفتند.

جگرشان را خون کردند و باز آرام نگرفتند.

در اعماق زمین یاد ستاره ها را هم به خاک سپردند و حال آنکه نور حقیقت از قلب خاک هنوز هم می تابد.

و دل های سنگ قاتلان ستاره ها، جسم سیاهی است، که نوازش نور را برنمی تابد.

آخر، گل گرفتند درب خانه ی دل هایشان را؛ باشد که نوری از ابتدا داخل نشود!!

اما، خورشید هنوز از پس ابر می تابد. بر دل هایی که تشنه ی نورند و این عطش، به صحرای عطش، می کشاندشان.

خورشید هنوز می تابد؛ آن فقط یک غروب بود؛ یک غروب دردناک و غم انگیز اما تمام شدنی؛ آن یک امتحان الهی بود تا قساوت قلب بنده های همیشه خطاکار خدا عیان شود. و تشنه ها، تشنه تر که شدند، مهتاب در قلب آسمان جا گرفت. جلوه ای از جمال حضرت عشق. خورشید هنوز می تابد و تشنه ها را با دستان حضرت ماه، سیراب می کند.

آری، باران نور هنوز هم می بارد؛ اما تنها کسی که در تاریکی دنیا، در تاریکی دل ها، با اشک وضو ساخته و نماز باران گزارده باشد؛ بهره ای از این نور، خواهد داشت.

اگر دلت فضا را تاریک می بیند و باورت نیست که در دولت این یار، قصه ی غصه ها بسر شده، وضویت که دائمی است، نمازت را تا قضا نشده، بخوان تا ابرهای معرفت، بر بالای سرت، ببارند؛ تا بوی عشق که در دل قطره ها دمیده شده، حکایت پیراهن یوسف و چشمان یعقوب را تکرار کند و بینایت کند؛ تا نور را در چهره ی حضرت ماه ببینی.

دوست عزیز، باور بدار که شعار نمی دهم؛ یک روز، شاید ۱۰سال پیش تر از امروز تو، من هم همه جا را تاریک می دیدم درست مثل امروز تو(نمی دانم شاید هم تاریک تر)، اما خدا عنایتی کرد تا نمازم را پیش از قضا شدنش خواندم و تشعشع نور حقیقت را در سیمای ولی، امام سید علی، دیدم.

...

بزرگترین داغ بشریت(که حکایتش، ننگی است حک شده بر پیشانی دنیاطلب ها)، جانسوزترین مصیبت ها، پرکشیدن روح رحمة للعالمین از میان زمین و زمینی ها، و دو داغ غریبانه ی شیعه، شهادت مظلومانه ی امام حسن مجتبی(ع)، غریب مدینه و امام رضا(ع)، غریب الغربا، را تسلیت می گویم.

۲۰ دی ۹۱ ، ۱۲:۳۵ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مجنون خنده های توام... بیشتر بخند...

بسم الله الرحمن الرحیم

در زندگی پیچیده ی اجتماعی امروز،

بدون بصیرت نمی شود حرکت کرد.

جوان ها باید فکر کنند،

بیندیشند،

بصیرت خودشان را افزایش دهند.

مقام معظم رهبری(مدظله)


اللهم عجل لولیک الفرج

و احفظ قائدنا امام الخامنه ای

۱۵ دی ۹۱ ، ۲۲:۴۱ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بیانات حضرت ماه


بسم الله الرحمن الرحیم

22/7/91 بیانات در دیدار خانواده‌هاى شهدا و ایثارگران استان خراسان شمالى

--ما امروز همه‌مان بر سر سفره‌ى شهدا نشسته‌ایم.

--شهادت است که پاى ماندگارى و پایدارى و بقاء ارزشها را امضاء میکند. بزرگترین اجرى که در این دنیا به شهید داده میشود، بقاء و استحکام آن حقیقتى است که شهید جان خود را براى آن حقیقت فدا کرده است. خداى متعال آن حقیقت را به برکت خون شهید حفظ میکند.

--من یک نکته‌ى دیگر را هم اضافه کنم بر آنچه که عزیزان ما در اینجا بیان کردند. گفتند: «آن کسانى که در دوران جهاد مقدس و دفاع مقدس، در جبهه‌هاى جنوب و غرب رفتند وارد میدانها شدند و جان خود را کف دست گرفتند، به سه دسته تقسیم میشوند: بعضى‌ها از گذشته‌شان پشیمان میشوند، بعضى‌ها بى‌تفاوت میمانند، بعضى‌ها پایبند میمانند. آنهائى که پایبند میمانند، باید از غصه دق کنند». این جمله‌ى اخیر را من قبول ندارم. آنهائى که پایبند میمانند، شاهد به ثمرنشستن این نهال و تناورشدن این درخت خواهند بود. اینجور نیست که با روى گرداندن کسانى، این حرکت عظیم، این بناى معْظم و شامخ تکان بخورد. با برگشتن یک عده‌اى از این قافله‌ى عظیم، هرگز این قافله از راه باز نمیماند؛ «مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»؛ ... ارتداد، به طور مطلق همه جا به معناى برگشتن از دین نیست؛ پشت کردن به دین نیست؛ معنایش این است که از آن راهى که در گذشته میرفت، برمیگردد. ... اما آیا راه متوقف ماند؟ آیا راه متوقف میمانَد؟ آیا قافله در جاى خود مى‌ایستد؟ قافله حرکت میکند: «فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»؛ رویشهائى به وجود خواهد آمد. یکى از این رویشها، خود شما جوانها هستید.
۲۹ مهر ۹۱ ، ۱۸:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یک اقرار تاریخی


بسم الله الرحمن الرحیم

نتانیاهو:

امروز می خواهم خطر پیچش تاریخ به نفع ایران را گوشزد کنم!


خامنه ای از تنگه ی خیبر در عربستان تا تنگه ی جبل الطارق در مراکش را به لرزه انداخته و ملتها را به سوی خود جلب کرده است...


سلامتی وجود امام خامنه ای صلوات

(منبع:سامانه پیامکی شارع)
۱۲ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۳۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شب است و قائد این جنگ، بی نفر، تنها



بسم الله الرحمن الرحیم

شب است و سرخی خون را سیاه می بینم
و این نسیم سحر را چو آه می بینم

که جای جای جهان، آتش جفا برپاست
و دود آن ز دل جان این جهان، برخاست

ببخش، روز میانمار، عزای انسان شد
و باز هم تن مسلم، غذای شیطان شد

تمام همهمه ها را شنیده ایم؛ آری!
سکوت ما شده آیین این عزاداری!

شب است و دیده ی یاران، ز خواب، سنگین است
ببخش، سفره ی افطار، باز رنگین است

کلام آخرمان، انتظار "مهدی" نیست!
گزینه ی "تو بیا" باز مانده آخر لیست!!!!

هنوز چشم امید جهان، به دیگری است!!!!
هنوز ظلمت شب، تاج دار سروری است!!!!

شب است و دیده ی دنیا، ز خواب سنگین است
ولی به "ماه" نظر کن؛ چه سخت، غمگین است!

شب است و قائد این جنگ، بی نفر، تنها
و در تمام جهان، آتش شرر، بر پا

بیا به خاطر تنهایی "مه تابان"
بیا به حرمت آه از نهاد مظلومان

۰۶ مرداد ۹۱ ، ۰۹:۰۹ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

این روزها در کلام حضرت ماه

بسم الله الرحمن الرحیم


همزمان با اولین روز از ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن، محفل انس با قرآن، عصر شنبه در حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد. در این محفل نورانی که سرشار از عطر و طراوت معنوی قرآن بود، قاریان، حافظان و اساتید قرآن، آیاتی از قرآن کریم را قرائت کردند و گروه‌های جمع‌خوانی نیز در فضیلت رمضان کریم، به مدح و ثنای پروردگار پرداختند.


به گزارش ایسنا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنانی در این محفل قرآنی، داعیه‌ی جمهوری اسلامی ایران را برپایی تمدنی متکی بر معنویت ناشی از قرآن و هدایت الهی دانستند و با اشاره به استثمار انسان‌ها به‌وسیله تمدن غرب به‌عنوان تمدنی مبتنی بر مادیت و به دور از اخلاق و معنویت، تأکید کردند: نمونه‌ی بارز ادعاهای دروغین غرب درباره‌ی اخلاق و حقوق بشر، سکوت این مدعیان در قبال کشتار هزاران انسان مسلمان در میانمار است.

ایشان افزودند: تمدن غرب در طول قرن‌های گذشته نیز، هرجا که پا گذاشته است، جز فساد و استثمار انسان‌ها نتیجه‌ای نداشته است.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: عزت، رفاه، پیشرفت مادی و معنوی، اخلاق نیک و غلبه بر دشمنان، فقط از طریق عمل به معارف قرآنی به‌دست خواهد آمد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به بیداری ملت‌های اسلامی، افزودند: اگر ملت‌های اسلامی بتوانند تمدن مبتنی بر وحی الهی و معنویت و اخلاق را پایه‌گذاری کنند، بشر سعادتمند خواهد شد.

ایشان همچنین ترکیب عقل و عاطفه را در انس با قرآن بسیار سودمند خواندند و تأکید کردند: هنگامی که عقاید عقلانی قرآن با محبت عجین شود، زمینه‌ی عمل به قرآن فراهم و در نتیجه، توفیقات جامعه اسلامی روزافزون خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی با اظهار خرسندی از گسترش نهضت انس با قرآن در کشور، بویژه در میان جوانان، بر لزوم تدبر و تأمل در مفاهیم قرآنی و عمل به آن تأکید کردند.

۰۱ مرداد ۹۱ ، ۱۱:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

از خمینی تا خامنه ای...


پلاس رو نگاه می کردم که به این جمله برخوردم. از این نوع نگاه نویسندش، خیلی لذت بردم. امیدوارم شما هم مث حقیر، لذت ببرید:

خ م ی ن ی درخمینی و خامنه ای مشترک است؛ یعنی من هر وقت می نویسم خامنه ای در دل خود خمینی هم دارد.اما خامنه ای یک «الف» و یک «ها» از خمینی بیشتر دارد که روی هم می شود «آه»... و ما اجازه نمی دهیم آه حضرت ماه گره بخورد بر سینه چاه.



سلام آقای مدیر بلاگفا!

قالب نازنین قبلی من کجا رفت؟ چرا هر چی می کوشم دیگه کدش کپی پیست نمیشه؟ کی پاسخگوئه؟

آقای مدیر بلاگفا! من، قالبمو می خوام!

۱۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۰۲ ۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اماما، ما نیز لبیک گفتیم

شعبه ۱۱۰ اخذ رأی، حلاوت حضور مولایمان بر تو مبارک؛ بر فخر تو همین بس که بار دیگر، در هوای معطر به وجودشان تنفس کردی.

دوست دارم صدای سخن حضرت عشق را حتی اگر صدبار تکرار شود؛ که این صدا، بوی ایمان می دهد: رایحه ی خوش تقوا...

همان توصیه همیشگی را دارم. معتقدم حضور در انتخابات یک وظیفه برای ما و یک حق متعلق به ما است. باید از این حق استفاده کنیم تا این وظیفه را انجام دهیم.

همان طور که نماز اول وقت پرفضیلت است؛ حضور در انتخابات نیز هر چه به اول وقت نزدیکتر باشد، فضیلتش بیشتر است. بر اساس یک نگاه عقلایی هم الان که اول وقت روز جمعه است، وقتی این کار انجام شود؛ فکر انسان اسوده است که این کار را انجام داده است. برخلاف اخر وقت که صندوق ها شلوغ است و این نگرانی ذهنی وجود دارد که کی بروم و دغدغه عدم توفیق حضور در انتخابات وجود دارد.
 
بهتر است که مردم همین اول وقت بیایند و به هر 30 نفر رای دهند . مردم با احساسی بین خود و خدای متعال در انتخابات شرکت کنند و قصدشان خالص باشد.
 
همیشه انتخابات حائز اهمیت و تعیین کننده است و نشانه حقیقت در کشور ما است که برای دوستان و دشمنان ما اهمیت دارد. هرگاه این خصوصیت بیشتر باشد، اهمیت هم بیشتر است.
 
قدرت های استکباری شکست خورده با هیاهو می خواهند خودشان را از تکو تا نیاندازند و با بحث های تحریم و حقوق بشر و ... علیه ایران جنجال های زیادی راه انداخته اند که با تهدید زبانی و لفظی علیه ملت ایران همراه است. از این رو ملت ایران جایگاه حساس تری دارد.
 
از این رو هرچه ملت ایران بیشتر پای صندوق های رای بیایند، مفیدتر است. هرچه حضور مردم با شور و نشاط و انگیزه بیشتر همراه باشد برای آبرو و حفظ امنیت کشور مفیدتر است.
۱۲ اسفند ۹۰ ، ۰۶:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ماجرای‌استفتایی که منطق ترجیح "صالح ‏مقبول" را بر اصلح، زیر سؤال برد

نقل از رجا نیوز:

انتشار متن یک استفتاء به نقل از نماینده رهبر معظم انقلاب در بخش پاسخ به استفتائات در رادیو معارف در مورد ضرورت رأی دادن به کاندیدای اصلح در انتخابات مجلس و سپس باز نشر این استفتاء در رجانیوز و هفته نامه 9 دی موجب شد تا برخی سایت‌ها با انتشار متنی به عنوان "تکذیبیه دفتر استفتائات رهبر انقلاب" و ارسال گسترده این متن از طریق پیامک در شهر قم، محتوای این استفتاء مهم را زیر سوال ببرند.

به گزارش رجانیوز، حجت الاسلام فلاح زاده عضو دفتر استفتائات مقام معظم رهبری روز 9 اسفند در برنامه "زمزم احکام" در پاسخ به سوال یکی از مقلدان حضرت آیت‌الله خامنه‎ای مبنی بر اینکه "بعضی می گویند در انتخاب اصلح مقبول جامعه هم مطرح است آیا انتخاب اصلح قیدی دارد یا خود انتخاب اصلح از دید فرد مهم است ولو اینکه هیچ کس به آن رای ندهد؟" اینگونه پاسخ داده بود که: "مقبول جامعه بودن یا نبودن از همان رای مردم مشخص می شود. که آیا مقبول هست یا خیر . شهرت افراد دلیل اصلح بودن ایشان نمی شود ممکن است کسی مشهور باشد ولی اصلح نباشد یا یک کسی مشهور نباشد ولی اصلح باشد سعی کنید به اصلح رای بدهید ولو انکه آن فرد شهرتی بین مردم نداشته باشد."

به دنبال انتشار این استفتاء، یک سایت محلی در شهر قم با انتشار متنی مدعی شد حجت الاسلام فلاح زاده این استفتاء را تکذیب کرده است. در همین حال و به‌صورتی سوال برانگیز، متن منتشر شده در این سایت خبری، بصورتی گسترده در شهر قم و در قالب پیامکی خبری منتشر شده است.

این در حالی است که بدون نیاز به رجوع به متن و صوت استفتاء از نماینده رهبر انقلاب در امور استفتائات، با نگاهی به سیره و فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز می‌توان محتوای این استفتاء مهم را تصدیق کرد. این نکته که شهرت افراد دلیل بر اصلح بودن آنها نیست و یا ممکن است شخصی اصلح و غیر مشهور باشد که در این صورت، رأی به اصلح ارجحیت دارد، مواردی است که به‌راحتی و با مقدمات عقلی و منطقی و رجوع به سیره رهبر معظم انقلاب نیز می‌توان آن را نتیجه گیری کرد.

در عین حال، روابط عمومی هفته نامه 9 دی نیز با انتشار جوابیه‌ای اعلام کرد:

"در پی انتشار متنی به نقل از دفتر استفتائات رهبر معظم انقلاب با عنوان «ممکن است کسی مشهور باشد ولی اصلح نباشد» که در ویژه نامه شماره ۴۳ هفته نامه ۹ دی تیتر یک شده بود، یکی از پایگاه های خبری در قم، متن تکذیبه ای را به نقل از جناب حجت الاسلام و المسلمین فلاح زاده منتشر کرده و به نقل از ایشان اعلام نموده که این خبر صحت ندارد. متاسفانه برخی از پایگاه های خبری نیز این تکذیبیه را بلافاصله منتشر نموده‌اند و هفته نامه ۹ دی را متهم کرده‌اند که با اغراض شخصی وسیاسی این کار صورت گرفته!

این درحالی است که متن خبر یاد شده در پایگاه رسمی رادیو معارف بخش زمزم احکام در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۹۰ منتشر شده و هفته نامه ۹ دی هیچ دخل و تصرفی در آن ننموده است. علاوه بر این، رادیو معارف طبق روال همیشگی با ایمیل رسمی خود این خبر را برای رسانه‌های متعدد ارسال کرده است. در مقدمه خبر یاد شده آمده است: «به گزارش خبر معارف، متن سوالات و پاسخ های حجت الاسلام و المسلمین فلاح زاده نماینده مقام معظم رهبری به شرح زیر است» آنچه در هفته نامه ۹ دی منتشر شده عینا به نقل از سایت رادیو معارف است و هیچگونه دخل و تصرفی درباره آن صورت نگرفته است. لازم به یادآوری است که فایل صوتی جناب آقای فلاح زاده نیز در این سایت موجود است.

متاسفانه برخی از رسانه های خبری به جای برطرف کردن شبهات در خصوص کاندیداهایی که از آنها هواداری می کنند، رسانه های دیگر را به بی اخلاقی متهم می کنند.

روابط عمومی هفته نامه ۹ دی

۱۱ اسفند ۹۰

رجانیوز برای رفع شبهه به وجود آمده، صوت اظهارنظر آقای فلاح‌زاده را منتشر و رسانه‌ها را در آستانه انتخابات مجلس نهم به رعایت اخلاق دعوت می‌کند.(صوت مورد نظر را در اینجا گوش کنید.)

۱۱ اسفند ۹۰ ، ۱۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اس ام اس

توصیه های مقام معظم رهبری در خصوص انتخابات:


۱- حضور اول وقت در پای صندوق ها

۲-رأی دادن به حداکثر نفرات ممکن

۱۱ اسفند ۹۰ ، ۱۲:۱۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حضرت ماه: دل که با خدا باشد، راه باز خواهد شد

به نقل از http://www.leader.ir:

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم و خانواده های معظم شهیدان و ایثارگران، حساسیت انتخابات روز جمعه را بیشتر از انتخابات دوره های قبل دانستند و با اشاره به اهمیت بسیار زیاد حضور گسترده مردم در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، تأکید کردند: به لطف الهی، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری از 22 بهمن ، به چهره استکبار خواهد زد و عزم و اراده مستحکم خود را به رخ دشمن خواهد کشید تا جبهه استکبار بداند که در مقابل این ملت، کاری از پیش نخواهد برد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تبلیغات پرحجم و گسترده چندین ماهه رسانه های جبهه استکبار برای دلسرد کردن مردم از حضور در انتخابات مجلس افزودند: در همه دنیا، انتخابات پرشور، مظهر زنده بودن یک ملت و عزم و اراده راسخ آنان است، بنابراین در هر کشوری که حضور مردم در انتخابات گسترده باشد، نشانه هوشیاری ملت و همراهی آنان با نظام خود است.
ایشان با اشاره به درصد پایین مشارکت مردم امریکا در دوره های مختلف انتخابات ریاست جمهوری در سالهای اخیر، خاطرنشان کردند: این میزان مشارکت، با حضور گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و همچنین انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و هدف تبلیغات پرحجم رسانه های جبهه استکبار نیز، گرفتن این حضور پرشور و گسترده از ملت ایران است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آن چیزی که از لطف الهی احساس می کنم و احتمال قوی می دهم، این است که ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری به چهره استکبار خواهد زد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: دلهای مردم و هدایت آنها به دست خداوند متعال است و هنگامی که دل ملت، مسئولان و دلسوزان کشور با خدا باشد، پروردگار نیز راه را باز و توفیق را نصیب خواهد کرد و به فضل الهی، این توفیق روز جمعه نصیب ملت ایران خواهد شد.
ایشان با تأکید بر اینکه حضور در انتخابات، حقیقتاً ضربه ی محکمی به چهره استکبار است، افزودند:
آنچه در انتخابات بسیار مهم است، حضور گسترده مردم است، زیرا هرچه حضور مردم بیشتر باشد، مجلسی تواناتر و شجاع تر و با پشتوانه محکم تشکیل خواهد شد و چنین مجلسی خواهد توانست  صدای آحاد مردم را با قدرت به گوش دنیا برساند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته در کنار مسئله حضور مردم، رأی به نامزدهای صالح نیز مهم است.
حضرت آیت الله خامنه ای حساسیت انتخابات روز جمعه را بیشتر از انتخابات دوره های قبل ارزیابی و تأکید کردند: حساسیت این دوره از انتخابات به این علت است که جبهه استکبار همه تیرهای خود را بر ضد ملت ایران، خرج کرده و به تیرهای آخر رسیده است، بنابراین مردم باید بایستند و عزم و اراده خود را به رخ دشمن بکشند تا جبهه استکبار بداند که در مقابل این ملت نمی تواند مقاومت کند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اظهارات صریح و علنی سردمداران جبهه استکبار مبنی بر اعمال فشار و تحریم برای خسته و دلسرد کردن ملت ایران، افزودند: امریکا، غرب و صهیونیسم می خواهند مردم ایران را از حرکت در راهی که منجر به بیداری عمومی دنیای اسلام شده و به صورت یک الگو درآمده است، باز دارند و به ملتهای دیگر بگویند، ملت پیشرو ایران دلسرد شده و این الگو شکست خورده است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند:
اما عجیب است که بعد از گذشت بیش از 30 سال و حتی افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی، تبلیغاتی و امنیتی، ملت ایران، شاداب تر، زنده تر، با استقامت تر و مصمم تر از هر زمان دیگری است.
ایشان خاطرنشان کردند: راهپیمایی 22 بهمن امسال و حرکت عظیم مردم در پشتیبانی از نظام اسلامی، یک سیلی به صورت استکبار بود زیرا دشمنان ملت ایران آرزو دارند، گروهک هایی را به خیابان بیاورند تا بر ضد نظام اسلامی شعار دهند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تظاهرات مردم اروپا بر ضد دولتهای خود افزودند: خوابی که دشمن  برای ملت ایران دیده بود، اکنون برای خودشان تعبیر شده و این پیروزی ملت ایران است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: ملت ایران، با وجود همه فشارها و حتی به شهادت رساندن دانشمندان جوان کشور، اجازه نداده است توطئه های جبهه استکبار به نتیجه برسد.
ایشان در ارزیابی جامع از شرایط کشور خاطرنشان کردند: امروز ملت ایران در همه ابعاد، با یک نگاه راهبردی، در حال حرکت رو به جلو است و از هر زمان دیگری نیز مصمم تر و سرحال تر است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شادابی و نشاط نسل جوان کنونی افزودند: شهدا، که عموماً از نسل جوان بودند، اکنون به یک الگوی با عظمت برای جوانان و آحاد مردم تبدیل شده اند.
حضرت آیت الله خامنه ای با ذکر نمونه هایی از جوانان الگو در تاریخ اسلام بویژه حضرت امام حسن عسگری (ع) و حضرت امام جواد (ع)، خاطرنشان کردند: شهدا به عنوان الگوی نسل جوان و آحاد مردم، ناظر به سرنوشت و اعمال ملت ایران هستند و هر اقدام و حضوری که موجب حرکت پرشتاب تر در مسیر رو به جلو کشور شود، قطعاً موجب خرسندی روح امام بزرگوار و روح شهدا خواهد شد.
۱۰ اسفند ۹۰ ، ۱۹:۴۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بازخوانی فرمایشات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای درباره تحزب3

سخنرانی رهبر معظم انقلاب است در دانشگاه شهید چمران:

حساب روشنفکران حرفه‌ای جداستنگاه کنید به آن روشنفکر حرفه‌ای غیر متعهد که هیچ کاری ندارد، می‌نشیند پشت میز کارش. روزی چند ساعت بیانیه و مقاله و جزوه می‌نویسد، آنها حسابشان جداست. همان‌طوری که صبح گفتم روشنفکران حرفه‌ای در طول این مدت مبارزات مردمی، مایوس‌کننده‌ترین گروه‌ها بودند. این فریادی بود که مرحوم آل احمد بارها می‌کشید، هر وقت این مرد را دیدیم، همانطور که در کتاب‌هایش هم منعکس است فریاد و فغان و خروشش از روشنفکران حرفه‌ای بلند بود. یادم نمی‌رود سال ۴۷ در مشهد، آخرین سال زندگی آل احمد جلسه‌ بسیار دوستانه پرسودی داشتیم، و برادران همگام و هم‌فکر ما در مشهد جمع بودند و بحث‌های زیادی می‌رفت. خیلی از چهره‌هایی که از مشهدی‌ها می‌شناسید در آن جلسه حضور داشتند. آل احمد می‌گفت: ‌از بعد از مشروطیت تا امروز یعنی تا سال ۴۷ روشنفکران ما سه کتاب خوب ترجمه نکرده و ننوشته‌اند، این حرف او بود.
تفاوت روشنفکر مذهبی و روحانی با روشنفکر حرفه‌ایدر زمان خود ما و در طول این دوران مبارزه، روشنفکرها بعد از آنکه جلسه‌شان را می‌رفتند، باشگاهشان را می‌رفتند، میهمانی‌شان را می‌رفتند، بورس تحصیلی‌شان و یا تحقیقی‌شان را از دولت شاهنشاهی می‌گرفتند و می‌رفتند و برمی‌گشتند، کارهای روزمره‌شان را انجام می‌دادند، سینما و گردش و تفریح عصرشان را می‌رفتند و خلاصه بعد از آنکه همه کارهای واجب و مستحب زندگی را انجام می‌دادند، دو سه ساعتی هم می‌نشستند پشت میز کارشان آقاوار، تمیز، بی‌دغدغه پای کولر یا بخاری قلم می‌زدند. این خیلی کار آسانی بود؛ این غیر از آن که روشنفکر مذهبی و یا به خصوص روشنفکر روحانی است که با مردم و در میان مردم است و توی برج عاج نیست.
او وقت آمدن به صحنه را نداردروشنفکر یعنی آن کسی که آن چیزهایی را می‌بیند که مردم نمی‌بینند، کسی که از سطح بالاتری دارد نگاه می‌کند، مشرف بر مسائل است، جهت‌‌گیری‌ها را می‌بینید، دشمن را می‌بیند، دشمن را می‌شناسد، او وظیفه دارد که زودتر از هر کس دیگر فریاد بزند، خروش برآورد، مردم را بسیج کند و خانه‌ای را که دشمن در آن سنگر گرفته تصرف کند و دزدها را بیرون بریزد، اما نمی‌کند، او مشغله‌ها و گرفتاری‌ها، دردها و انگیزه‌های دیگر دارد.
روشنفکر حرفه‌ای ما تا نیمه‌شب در باشگاه، در کلوپ، در کافه گذرانیده، قهوه‌اش را خورده، شور علی‌اف و سمفونی پنجم تهران را گوش کرده، درباره مسائل آفریقا و آمریکای لاتین گپ فراوانی زده و حالا با وجدان آسوده آمده خانه و می‌خواهد بخوابد، او وقت آمدن به داخل صحنه را ندارد. اگر در کوچه و در میان مردم و از سوی خود مردم سروصدایی نبود اکنون در بستر راحت لمیده بود و حالا هم که غوغای مردم خواب او را برآشفته و انگیزه‌ او فقط او را تا روی ایوان می‌آورد و روی صندلی می‌نشاند، مردم فقط او را می‌بینند اما حضور او را در میان خود حس نمی‌کنند این است روشنفکر حرفه‌ای.
روشنفکر مذهبی در میان مردم استاما روشنفکر مذهبی درست عکس این است. نمونه‌اش دکتر شریعتی، یا روشنفکر روحانی، نمونه‌اش روحانیون مترقی و مبارزی که در طول این سال‌ها شما در همه جای این مملکت دیده‌اید، او در میان مردم است، با صدها گونه خواسته و توقع مردم روبه‌رو است، برای او با مردم در میان آنها بودن خودش کاری و کار مهمی است. پس وقت آن را که از سر صبر و حوصله به قلم زدن بپردازد ندارد. هزار مسئله برایش مطرح است، هزار درد، هزار سئوال، هزار نیاز در برابرش قرار می‌گیرد. مشغله‌های نقد، او را از پرداختن به طرح‌های درازمدت و غیرنقد باز می‌دارد، این از جهتی خسارت است و در این شک نیست، اما خسارت اجتناب‌ناپذیری است.
برای تاسیس حزب جای درنگ نبودباری پرداختن به مسائل مقدماتی حزب از آنچه نوشتنی است و آنچه اندیشیدنی است و آنچه مشورت کردنی است همگی با این مشکل روبرو بود و پیوسته به تعویق می‌افتاد. بدین ترتیب بود که در دوران پیش از محرم گذشته (سال 1399 هجری قمری) در روزهای سیاه حکومت ازهاری هم کار ایجاد و اعلام آن سازمان و تشکیلاتی که از مدت‌ها پیش طرح‌ریزی شده و بعضی مقدماتش فراهم شده بود به تاخیر افتاد و همین طور در هفته‌های بعد تا روزهای ورود امام به ایران و جوشیدن کارهای بزرگ و سنگین از همه طرف ولی احساس می‌شد که فرصت کار هر لحظه تنگ‌تر و مجال‌ها محدودتر می‌شود. جای درنگ نبود برادرانی که از آغاز در این اقدام همقدم و همراه بود غالبا دست اندرکار مشاغل اجتناب ناپذیر شده بودند، و بعضی در نقاط دیگری از ایران فعالیت می‌کردند. بالاخره از آن جمعی که از پیش با هم همکاری می‌کردیم آن چهار نفری که بیشتر همدیگر را می‌دیدیم و بیشتر با هم بودیم و بیشتر در تنظیم مواد اساسنامه و مرامنامه همکاری کرده بودیم و همدیگر را بیشتر در دسترس پیدا می کردیم. گرد آمدیم و آخرین مراحل آمادگی را برای اعلام حزب گذراندیم و حزب را اعلام کردیم.
هدف از تاسیسحزب به چه منظور اعلام شد؟ به منظور ایجاد آن تشکل سیاسی -ایدئولوژیک بالاخره یک تشکلی لازم است. و یک جمعی باید آن را به‌وجود بیاورند. یک عده باید پیشقدم شوند آن روزی که ما اقدام می‌کردیم، نمی‌گفتیم: فلان گروه اقدام نکند. فلان کانون و فلان انجمن دست به کار نشود. بقایای فلان حزب قدیمی تجدید سازمان نکنند. به عکس ما می‌گفتیم اینها هر کدام آمادگی و انگیزه دارند اقدام کنند. اگر کسی یا گروهی ایدئولوژی درست، با خط فکری و سیاسی درست بر روی همان خطی که امام ما روی آن خط می‌رود که این برای ما امروز از هر چیزی مهمتر و عزیزتر است- دست به این مهم می‌زدند به آنها می‌پیوستیم قبلا این را به کسانی که گمان داشتیم ممکن است به فکر چنین کاری بیفتد و درصدد این کار بر بیایند گفتیم بکنید ما دنبال شما می‌آییم. باید صریحا بگویم کسی اقدامی نکرد. نمی‌شد بنشینیم تا دیگران روزی اقدام کنند. در آن صورت اشکال بر ما هم وارد می‌بود. لذا وارد عمل شدیم و بعد هم دیگران پیوستند. گروه‌های مترقی، دانشجویان، دانشگاهیان، معلمین، کارگران، پیشه‌وران دعوت ما را اجابت کردند. از خواهران کارآمد کاردان به تعداد زیادی پیوستند الان در داخل دفتر مرکزی و شعبه‌های حزب خواهران ما نقش‌های اساسی و فعالی را دارند. و این تشکیلات مفصل و معظم روز زن عمدتا به وسیله خود خواهرها انجام گرفت و این تشکیلات وسیع را خودشان راه انداختند. این کارآیی می‌‌خواهد کار کوچکی نبود.
دست‌اندرکار توسعه و فعالتر کردن سازمان سیاسیبالاخره یک واحد سیاسی، یک سازمان سیاسی- ایدئولوژیک و در صورت لازم نظامی، ضرورت و اجتناب ناپذیر است. این را صریحا به شما می‌گویم که عمل نظامی هم در صورت تشخیص ضرورت در برنامه‌های ما هست.
امروز روزی نیست که بنشینیم تا بیایند صاف صاف ما را فرو بدهند. امروز اگر دشمن بخواهد اقدام نظامی کند یا شیوه‌های خیانت و توطئه را تعقیب نماید بسیج نظامی یک ضرورت خواهد بود و ما برای این کار آماده‌ایم. به هر حال ما فعلا دست اندر کار توسعه و هر چه فعال تر کردن این سازمان سیاسی هستیم. یعنی حزب جمهوری اسلامی پس به طور خلاصه ضرورتی که ما را به ایجاد این حزب و این تشکل سیاسی فرا خواند احساس نیاز شدید به سازماندهی نیروها و جهت دادن آن و شتاب دادن به نیروهای کند و کم کار و به صحنه کشاندن نیروهای خفته و جلوگیری از انحراف‌ها بود و این تکلیف بزرگی بود که به هر حال باید روزی به وسیله جمعی همفکر و همگام تامین می‌شد ما لحظه‌ای مناسب‌تر و نیازمندتر از نخستین روزهای پیروزی نیافتیم و با زمینه ذهنی چندین ساله و به دنبال تلاش عملی یکی دوساله به آن اقدام ورزیدیم و راه همکاری را برای هم همفکران و همگامان و مدعیان و علاقمندان بازگذاشتیم.
ما خودخواهی نداریمدر اینجا نکته‌هایی است که مکرر به برادرها و خواهرها گفته‌ایم. اکنون در جمع شما هم می‌گویم و شما هم از قول من می‌توانید به همه بگویید: ما این خودخواهی را نداریم که بگوییم: تمام کانون‌ها و تمام انجمن‌ها و تمام احزاب باید بیایند در حزب ما حل و ادغام شوند. البته این برای ما ایده‌آل است زیرا که این خط و این راهی که ما انتخاب کرده‌ایم از نظر ما بهترین است و اگر ما بهترین را غیر از این می‌دانستیم آن را انتخاب می‌کردیم. این راه ماست و این خط ماست.
به دنبال کاهش اختلاف‌ها هستیماما اگر کسی یا گروهی با وجود اشتراک در اصول در پاره‌ای از مسائل با ما اختلاف سلیقه داشته باشد و ترجیح دهد که کانونش، انجمنش، اتحادیه‌اش، سازمانش را جدا نگاه بدارد ما به او نمی‌گوییم که حتما بیاید به ما بپیوندد و نمی‌گوییم که ما به شما کمک و با شما همکاری نخواهم کرد و به عکس همه کمک و همکاری خود را در صورتی که آن واحد بخواهد مبذول خواهیم داشت. آنچه مهم است این است که ما سعی می‌کنیم این واحدها را که به هر حال بوجود آمده به یکدیگر نزدیک کنیم و از موارد افتراق آنها بکاهیم.
تکلیف قرآنی با دیگر گروه‌هاآیه‌ای از قرآن تکلیف ما را با گروه‌های دیگر معین کرده است این آیه به ما می‌گوید: با کسانی که بر سر ایمان و ایدئولوژی با شما جنگیده‌اند. برای شما دسیسه چیده‌اند با دشمنان شما همدست شده‌اند. هرگز ولایت و پیوستگی ایجاد نکنیم با آنها هم پیمان و هم دست نشویم. این ملاک است. این معیار را این ضابطه را در نظر داشته باشید. به وسیله این ضابطه گروه‌ها و جمعیت‌های روی خط اسلام یا جدا از خط اسلام را بشناسید. با کسی تعارف نداریم. آن جمعیتی، آن گروهی آن جمعی و آن فردی بر روی خط اسلام است که ضابطه‌اش برای برادری این باشد برادری یعنی چیزی بر مبنای ایمان و جدایی یعنی چیزی باز بر مبنای ایمان. مسئله این است. ما معتقد نیستیم که قشرهای اجتماعی باید از هم جدا شوند. ما معتقد نیستیم که فقط بر روی یک قشر واحدی باید تکیه شود.
به طرف وحدت برویدبنابراین توصیه من به همه برادرها و خواهرها و خواهشم از همه این است که سعی کنید نقاط مشترک‌تان را زیاد کنید. به هم نزدیک شوید. فعالیت‌هایتان را در خط واحدی قرار بدهید و سعی کنید که به طرف وحدت بروید. مرحوم سید شرف‌الدین جمله جاویدانی دارد که باید از آن درس گرفت. می‌گوید: بنی اسلام علی دعا متین: کلمه التوحید، و توحید الکلمه، یعنی اسلام بر روی دو پایه استوار است، یکی کلمه توحید (لا اله الا الله) و یکی توحید کلمه. حرف‌ها را یکی کردن، ‌مواضع را به هم نزدیک کردن. و این خلاصه حرفی است که من می‌خواستم بزنم.

به نقل از فارس

۰۹ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۰۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بازخوانی فرمایشات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای درباره تحزب2

سخنرانی رهبر معظم انقلاب است در دانشگاه شهید چمران:

انجمن‌های اسلامی و گروه‌های مسلمانیک نکته ضروری و توجه کردنی را به شما عزیزان تذکر دهم و آن اینکه در همه کارها برنامه‌ریزی و آمادگی قبلی نیمی از مسئله است و من احساس می‌کنم که برادران و خواهران، امروز خیلی با آمادگی قبلی کار را شروع نکرده‌اند و برنامه‌ریزی صورت نگرفته است. ولی به هر حال صحبت کوتاهی را من در اینجا مطرح می‌کنم که می‌تواند بخشی از برنامه‌ باشد.
همانطوری که به ما گفته شده و شما هم یقینا می‌دانید جلسه امروز عصر قرار بود فقط از انجمن‌های اسلامی شهر اهواز تشکیل شده باشد. خود این کلمه، قدری سوال‌برانگیز است! انجمن‌های اسلامی و گروه‌های مسلمان!
مگر چند گروه مسلمان داریم؟ و اینها بر اساس چه معیارهایی چند تا شده‌اند؟ و در زمان پیغمبر، در آغاز طلوع اسلام مسلمانان چند گروه بودند؟ و چرا ضابطه‌ها و ملاک‌های مسلم و اصیل نتواند این چندها را به یک تبدیل بکند؟ این یک مسئله‌ای است که در هر حال برای ما قابل بحث و مذاکره‌ است.
امام دیوارها را برداشتاین مطلب را به شما بگویم حسن بزرگ و ویژگی بسیار مهمی که جنبش اسلامی ما داشت این بود که دیوارها و فاصله‌ها از میان گروه‌ها برداشته شد یعنی امام و رهبر این ملت، این هنر بزرگ را کرد و داشت که توانست همه این دیوارهایی را که منطقه زیست ذهنی و سیاسی ما را به مناطق کوچک، کوچک تقسیم کرده بود از میان بردارد. یک صحنه وسیعی یک پهنه گسترده‌ای به وجود بیاورد. حالا ما آمده‌ایم. این پهنه وسیع را از نو داریم تقسیم‌بندی و دیوار‌کشی می‌کنیم. این کار چه فایده‌ای دارد؟ و چه ضرورتی هست که ما یک فضای وسیع را که هم از نور برخوردار است و هم از گرمای مطبوع و هم از نسیم حیات‌‌بخش تقسیم کنیم به حفره‌ها و خانه‌ها و منطقه‌های کوچک، کوچک و محدود که نه روشنایی دارد و نه گرما و نه نسیم فرح افزا، ما ضابطه‌ای برای وحدت و ضابطه‌ای برای جدایی داریم. این ضابطه‌ها را پیدا کنیم و با برادران متحد بشویم.
قرآن نمی‌گوید تک‌تک با خدا باشید
قرآن به ما درس می‌دهد:واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرّقوا
اعتصام، یعنی خود را نگهداشتن. در یک جاده لغزنده باریک حرکت می‌کنید، در کوهنوردی‌ها لابد دیده‌اید؛ از یک جاده کوهستانی دشواری بالا می‌روید جایی هست که بدون دست نمی‌شود بالا رفت، دستگیره‌ای پیدا می‌کنید و خودتان را می‌کشید بالا. دستگیره‌ای پیدا می‌کنید و خودتان را از افتادن و لغزیدن و با مغز به زمین خوردن مصون و محفوظ نگه می‌دارید. این اعتصام است. قرآن می‌گوید به ریسمان خدایی معتصم بشوید، بوسیله الله خودتان را نگهدارید که نلغزید که با مغز به زمین نخورید، که منحرف نشوید که بتوانید خودتان را بالا بکشید. اعتصام، خود را نگه‌داشتن به وسیله الله است. اما این، همه مفهوم آیه نیست، آیه نمی‌گوید بروید تک‌تک به ریسمان خدایی چنگ بزنید و خودتان را نگهدارید. می‌گوید:
واعتصموا بحبل الله جمیعاً. همه با هم، این عنصر همه با هم چیز مهمی است. اگر ما تک‌تک به ریسمان الهی، به دستاویز الله، معتصم بشویم. فایده‌ مطلوب به‌دست نخواهد آمد. باید با هم معتصم بشویم، اگر با هم بودیم درست است، تکیه در این آیه روی اعتصام، بحبل‌الله نیست، تکیه بر روی جمیعاً است. اعتصام بحبل‌الله در عرف قرآن دارای مفهوم آشکار واضحی است.
دلها به هم نزدیک شدمعلوم است که همه باید به ریسمان الله چنگ بزنند، این آیه را نمی‌خواهد بگوید. می‌خواهد بگوید که همه با هم چنگ بزنید، روی جمیعاً تکیه دارد. دلیل، جمله بعد است: ولا تفرّقوا، جدا نشوید، و باز به دنبالش: واذکروا نعمت‌الله علیکم اذکنتم اعداءً فألّف بین قلوبکم. نعمت خدا را بیاد بیاورید آنگاه که با یکدیگر دشمن بودید و خدا شما را با هم آشنا کرد، دلهای شما را به هم پیوند داد.
"فألّف" و واقعاً همینطور است، ما تحت تأثیر فرهنگ رژیم خودکامه شاهنشاهی هر کداممان یک شاه بودیم و همه از هم جدا، و هر کدام پیله به دور خود تنیده و هرکدام در پیله خود خفته و در حال مرگ و احتضار. دلهای ما با هم نزدیک شد، لباسها، فرمها، شغلها، رنگها، زبانها، این دیوارهای گوناگون از وسط برداشت شد و همه با هم آشنا شدیم، خواهر[ها] و برادرها در کنار هم گام برداشتند، سخن واحدی را شنیدند، در راه واحدی حرکت کردند، این یک نعمت بزرگ است، یک چیز وصف ناپذیر است.
وحدت و حزب جمهوری اسلامیاین را نگه دارید و قدر بدانید حالا شما حق دارید از بنده بپرسید که خوب شما که اینقدر دم از وحدت می‌زنید، چرا حزب جمهوری اسلامی را درست کرده‌اید؟ آیا تشکیل حزب به معنای انتخاب کردن یک عده از مردم و دیگران را کنار گذاردن، کسانی را زیر یک نام گردآوردن و کسان دیگری را بیگانه شمردن، نیست؟
بنده به شما حق می‌دهم که این سؤال را بکنید، شما هم به من حق بدهید که به این سؤال پاسخ بدهم. یک توده انبوه از نیروی فعال بدون تشکل و سازماندهی سیاسی امکان ندارد بتواند کارش را انجام بدهد. نقیصه بزرگ مبارزه ما تا قبل از پیروزی همین بود. رهبری قاطع و پیامبرانه‌ امام بود که توانست مردم را در یک خط حرکت بدهد، و مشخص بودن دشمن. و همیشه وضع چنین نیست، همین امروز دشمن برای همه مشخص نیست، ممکن است برای جمع ما مشخص باشد، برای خیلی‌ها مشخص نیست، آیا غیر از این است؟
فلسفه دور هم جمع شدن در حزبآن چیزی که می‌تواند همه نیروها را در یک جهت حرکت بدهد و نیز می‌تواند نیروهای خفته و مرده را زنده کند و به نشاط بیاورد و نیروهای بالقوه را بالفعل کند.
توی این کوچه بازار، توی خانه‌ها، حتی توی این دانشگاه‌ها، حتی توی این مدارس دینی،‌خیلی نیروهای بالقوه خوابیده بود، این‌ها باید بالفعل بشوند یعنی به صحنه کشانده بشوند و نیز می‌تواند نیروهای کم‌کار و راکد را شتابنده کند و فعالیت بدهد و بالاخره می‌تواند از انحراف نیروها جلوگیری کند. چیزی که این چهار خاصیت واین چهار هنر را دارد چیست؟ یک سازمان و یک تشکل سیاسی.
خصوصیات یک تشکل سیاسییک بار دیگر این چهار خصوصیت را تکرار می‌کنم: سازمان سیاسی اولاً می‌تواند نیروها را در یک جهت بسیج کند و به همه آنها جهت بدهد. ثانیاً می‌تواند نیروهای بالقوه را، نیروهای خفته را بالفعل کند، زنده کند، فعال کند.
ثالثاً می‌تواند نیروهای کند و بطئی را شتابنده کند، و رابعاً و بالاخره می‌تواند نیروها را از تغییر مسیر دادن و منحرف شدن حفظ و مصون کند. این چهار خاصیت از آن یک تشکل سیاسی با یک فرماندهی و تمرکز رهبری و هدایت جمعی است و حزب یعنی این.
سابقه تشکل اسلامیما مدتها روی این مسئله فکر کردیم، حسن مسئله این بود که ما به فضل پروردگار هیچ وقت از بیرون گود به مسائل نگاه نکردیم، ماجراها را از نزدیک لمس می‌کردیم، از روزی که این مبارزه آغاز شد در گیرودار آن بودیم، برادران ما همه اینچنین بودند، مشکلات را می‌فهمیدیم و از سال 1342 فکر سازماندهی به نیروهای اسلامی فعال، فکر برادران ما را مشغول می‌داشت. ما در سال 42 در قم یک تشکیلاتی را بنیان‌گذاری کردیم و این تشکیلات با هجوم امنیتی‌های رژیم پیش متوقف ماند. یازده نفر، از جمله خود من، تحت تعقیب قرار گرفتیم. چهار نفر را از جمله آیت‌الله منتظری و بعضی دیگر از برادران و اساتید را گرفتند، مدتها نگهداشتند، بقیه هم مدتها تحت تعقیب بودند. این فکری بود که از سال ۱۳۴۲ یعنی آن وقتی که امام در زندان بودند و بعد در قیطریه با همه خانواده‌شان در خانه‌ای محصور و زندانی بودند در مغز برادران ما بود.تشکل‌های مختلف کار تشکیلاتی در دوران مبارزهمنتهی شرایط خفقان را شما خود از نزدیک دیده‌اید و لمس کرده‌اید و می‌دانید که شرایط اختناق چگونه است. این فکر در دوران‌های مختلف، در این پانزده شانزده سال، شکل‌های مختلف پیدا کرد و جلوه‌گاه‌های مختلف یافت. دوستان ما در جمع‌های گوناگون شرکت کردند. در گروه‌های گوناگون وارد شدند با عناصر انقلابی همکاری کردند، زندان‌ها را رفتند و رنج‌ها کشیدند تا اینکه این دوران یکی دو ساله اخیر پیش آمد. مجددا این فکر به صورت فراگیری همه نیروها یا بخش مهمی از نیروهای فعال در ذهن برادران ما زنده شد و از یکسال و نیم یا نزدیک دو سال پیش به این طرف فکر تشکیل یک واحد، یک سازمان سیاسی ایدئولوژیک و احیانا نظامی فراگیر، همه ذهن ما و همه حضور ما را به خودش جلب کرد و این کار را شروع کردیم البته در اثنای کار برادران ما بعضی تبعید شدند. بعضی به زندان‌ها افتادند، جمع‌ها متلاشی شد. در دوران دولت نظامی ازهاری باز مجددا شتاب بیشتری پیدا کرد، برادران از تبعیدها و زندان‌ها برگشتند. می دانید حوادث در آن روزها ساعت به ساعت بود، نه روز به روز. هر ساعت یک حادثه بود، هر ساعت یک انگیزه بود. یک تکلیف بود. وقت اینکه کسانی بنشینند، ۱۰ ساعت، ۱۵ ساعت، ۲۰ ساعت یک مسئله را تمام کنند باقی نمی‌ماند.

ادامه دارد...

۰۹ اسفند ۹۰ ، ۱۹:۵۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بازخوانی فرمایشات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای درباره تحزب1

 حضرت آیت الله‌ العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب یادآور شده‌اند: ما با تحزب مطلقا مخالف نیستیم. اینکه خیال کنند ما با حزب و تحزب مخالفیم. نه، اینطور نیست. قبل از پیروزی انقلاب، پایه‌های یک حزب بزرگ و فعال را خود ما ریختیم. اول انقلاب هم این حزب را تشکیل دادیم؛ امام هم تأیید کردند چند سال هم با جدیت مشغول بودیم.
 
فرازهایی از فرمایشات حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای درباره تحزب به شرح ذیل است:
یک مسئله دیگر هم در ذهنم بود که مطرح کنم مسئله‌ حزب و تحزب گمان می‌کنم وقت کم است؛ لذا مختصر عرض می‌کنم.
در کشورهایی که ملاحظه می‌کنید انقلاب شده، احزاب وسط می‌آیند. این سؤال پیش می‌آید که نگاه ماه به تحزب و حزب چیست. الان وقت کم است و من نمی‌توانم تفصیلاً بگویم؛ ان‌شاءالله یک وقتی در این باره به تفصیل صحبت می‌کنم.
به طور اجمال بگویم ما با تحزب مطلقا مخالف نیستیم. اینکه خیال کنند ما با حزب و تحزب مخالفیم. نه، اینطور نیست. قبل از پیروزی انقلاب، پایه‌های یک حزب بزرگ و فعال را خود ما ریختیم اول انقلاب هم این حزب را تشکیل دادیم؛ اما هم تایید کردند چند سال هم با جدیت مشغول بودیم؛ البته بعد به جهاتی تعطیل شد.
همان وقت به ما اشکال می‌کردند که تحزب با وحدت عمومی جامعه مخالف است. من آن وقت یک سخنرانی مفصلی کردم، که بعد هم پیاده شد و چاپ شد و پخش شد؛ تحت عنوان «وحدت و تحزب» تحزب می‌تواند در جامعه انجام بگیرد، در عین حال وحدت هم صدمه‌ای نبیند؛ اینها با هم منافاتی ندارد. منتها آن حزبی که مورد نظر ماست عبارت است از یک تشکیلاتی که نقش راهنمایی و هدایت آحاد مردم را به سمت یک آرمان‌هایی ایفا می‌کند.
ما دو جور حزب داریم یک حزب عبارت است از کانال کشی برای هدایت‌های فکری، حال چه فکری به معنای سیاسی، چه فکری به معنای دینی و عقیدتی اگر چنانچه کسانی این کار را بکنند، خوب است. قصد عبارت از این نیست که قدرت را در دست بگیرند؛ می‌خواهند جامعه را به یک سطحی از معرفت به یک سطحی از دانایی سیاسی و عقیدتی برسانند؛ این چیز خوبی است. البته کسانی که یک چنین توانایی‌ای داشته باشند، به طور طبیعی در مسابقات قدرت، در انتخابات قدرت هم آنها صاحب رای خواهند شد، آنها برنده خواهند شد؛ لیکن این هدفشان نیست. این یک جور حزب است؛ این مورد تایید است. میدان باز است. یک جور حزب، تقلید از احزاب کنونی غربی است حالا من گذشته را کار ندارم. احزاب کنونی غربی به معنای باشگاه‌هایی برای کسب قدرت است؛ اصلا حزب یعنی مجموعه‌ای برای کسب قدرت. یک گروهی با هم همراه می‌شوند، از سرمایه و پول و امکانات مالی خودشان بهره‌مند می‌شوند، یا از دیگران کسب می‌کنند، یا بندوبست‌های سیاسی می‌کنند، برای اینکه به قدرت برسند. یک گروه هم رقیب اینهاست؛
کارهای مشابه اینها را انجام می‌دهد تا آنها را از قدرت پائین بکشد، خودش بشود جایگزین. الان احزاب در دنیا غالبا اینگونه‌اند.
این دو حزبی که در آمریکا به نوبت در راس کار قرار می‌گیرند، از همین قبیلند؛ اینها در واقع باشگاه‌های کسب قدرتند. این نه، هیچ وجهی ندارد. اگر کسانی در داخل کشور ما به این شیوه دنبال تحزب می‌روند. ما جلویشان را نمی‌گیریم. اگر کسی ادعا کند که نظام جلوی تشکیل احزاب را گرفته است، یک دروغ واضحی گفته؛ چنین چیزی نیست؛ اما من اینجور حزبی را تایید نمی‌کنم. اینجور حزب سازی اینجور حزب بازی معنایش عبارت است از کشمکش قدرت؛ این هیچ وجهی ندارد. اما حزب به معنای اول، یعنی یک کانال کشی در درون جامعه، برای گسترش فکر درست. چه فکر عقیدتی و اسلامی، چه فکر سیاسی و تربیت کادرهای گوناگون بسیار خوب است؛ این چیز نامطلوبی نیست. اجمال قضیه این است؛ حالا تفاصیلش را ان‌شاء‌الله در وقت‌های دیگری عرض می‌کنیم .

ادامه دارد...

۰۹ اسفند ۹۰ ، ۱۹:۵۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

انتخابات مجلس نهم، ضربه ی سختی بر کالبد نیمه جان دشمنان

نقل به مضمون از سایت http://www.leader.ir/:

رهبر معظم انقلاب، امروز، به مناسبت ۲۹ بهمن، سال روز قیام مردم تبریز در سال۱۳۵۶، در جمع علما، مسئولین و دیگر اقشار مردم استان آذربایجان به ایراد سخنرانی پرداختند.

بصیرت و موقع شناسی ملت دهها میلیونی، حضور پرشورتر و بانشاط تر را در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال رقم زد.

رسانه های وابسته به صهیونیسم جهانی، با هدایت این غده ی سرطانی در تلاشند تا ملت با ایمان ایران را نسبت به اسلام و اهداف والای آن سست و بی انگیزه جلوه دهند.

مدعیان آزادی اطلاعات و اخبار، حضور دهها میلیونی غیورمردان ایرانی را تنها صدها هزار نفر عنوان کردند!

جمهوری اسلامی ایران، کانون اصلی حرکت عظیم اسلام و رسیدن آن به نقطه ی حساسی است که نسل های آینده بتوانند شاهد نابودی سلطه ی مستکبران جهان باشند.

دشمن از هیچ تلاشی برای بی رونق کردن انتخابات ۱۲ اسفند مجلس، فروگذار نخواهد کرد اما به لطف خدا، انتخابات پرشور و حضور مردم با بصیرت، ضربه ی سخت دیگری بر پیکر دشمن وارد خواهد نمود.

امید است که انتخابات مجلس نهم، به انتخاب مجلس و نمایندگانی خوب برای ورود به عرصه ی کار و خدمت، بیانجامد.

۲۶ بهمن ۹۰ ، ۲۰:۲۳ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰