شهیــــــــــــــــــد

... هفتاد دو سر بریده؟ وا بیدادا! ...

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

دیر نیست اگر بجنبیم

مصر، بحرین، عربستان، هر یک به گونه ای و سوریه به گونه ای دیگر، این روزها صحنه ی صف آرایی حق و باطل در برابر هم شده اند.


و چه زیبا تعبیر کرده اند امام خامنه ای
! و این صف آرایی ها را از جنس بیداری اسلامی خواندند.

این که حکومتی ظلم ستیزی اش را باج نمی دهد. این یعنی روحیه ی مسلمانی.
این که ملتی هم کاسه بودن سران حکومتشان را با ارباب جور در جهان، برنمی تابند، و در راه اعتراض، سرکوب هم می شوند، اسیر هم می شوند، خون هم می دهند اما باز هم خیابان های اعتراض را ترک نمی گویند؛ این یعنی امتی بیدار شده با نوای روحبخش اسلام.

حالا یکی اسمش را بیداری انسانیت می گذارد، آن دیگری نام دیگری. اما حق، همان تعبیر امام خامنه ای، است؛ گویاترین تعبیر. چرا که اسلام آمده تا انسانیت خفته زیر خروارها خاک غفلت را بیدار کند. آمده تا انسان را از سقوط در دره ی نفس پرستی نجات بخش باشد. آری، کشتی نجات است اسلام و کشتیبان هم که مظلوم کربلاست. و این است راز غربت عاشورا و سرّ طولانی شدن عصر غیبت مولا(عج).

که مسافران، کشتیبان را در تلاطم امواج خروشان، لب تشنه شهید می کنند و دیگران این ظلم مسلّم را و سقوط انسان را به اعماق دریا که نه، به عمق لجنزاری بیکران، تنها و تنها به نظاره می نشینند.

و امروز قفل سکوت زبان را شکسته ایم.

و امروز، ایران و ایرانی آرام نمی گیرد.

به حکم کل یوم عاشورا، لحظه لحظه، عاشورا را در خاطرها زنده می سازد تا فطرت اسلامی انسان را بار دیگر با ندای هل من ناصر حسین(ع) زمانه، بیدار کند.
و باز به حکم کل ارض کربلا، فریاد مبارزان را در جبهه های حق علیه باطل، به گوش جهان می رساند و با عنایتی از سوی صاحب امر، به وسعت این کره ی خاکی، کربلایی دیگر می سازد.

کربلایی که این بار، به یاری حق، سر قاتلان حسین(ع) را بر سر نیزه ها خواهد دید و پرچم اسلام را به اهتزاز در آمده بر بلندای بام جهان.

دیر نیست تا آن روز، اگر و تنها اگر، کمی بجنبیم. که همه چیز مهیاست؛ جز قدری، قدرکی همت، همت مضاعف از سوی ما، برای جهادی که البته اصغرش هم بزرگ است.

بر اخبار مصر، مروری کوتاه داشتم که چه سخت، انقلاب کردند ولی حالا انحلال پارلمان و کارشکنی های نظامیان و آفت های پس از انقلاب. و این یعنی که مصر، حالا حالاها کار دارد تا حاکمیتی یکپارچه حقیقت جو و اسلام خواه، همانگونه که ملت انقلابی اش انتظار دارند، تشکیل دهد.
و به قصد مقایسه ای کوتاه،
شنیده ها و خوانده هایم را از همان اوایل انقلاب خودمان، ایران، نیز مرور کردم. آن روزها که درایت نائب بر حق امام زمان(عج)، امام روح الله، بر بزرگترین مشکلات، به سادگی فائق می آمد؛ چقدر به خودم به عنوان یک ایرانی، بالیدم. و در درون، البته ترسیدم. که بخاطر همین یک هدیه ی بی منت الهی هم که شده، از من، آزاد آریایی تبار، انتظاری بسیار بیشتر از یک جوان مصری، بحرینی یا سوری خواهند داشت و در پیشگاه خدا، در برابر تنبلی های امروزم، بسیار بسیار بیشتر مورد سؤال خواهم بود.
سخن کوتاه کنم: التماس دعا برای بیش از پیش، به ثمر نشستن این موج بیداری اسلامی در منطقه.
۳۰ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۱۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

از یاد رفته های واقعی واقعی

بسم الله الرحمن الرحیم

همین الآن تو وبلاگ دوستان، اخباری از جانباز شیمیایی خوندم که بهمم ریخت. بدون هیچ توضیح اضافه تری، فقط گوشه هایی از متن رو میذارم(اصلش تو وبلاگ ختم دسته جمعی قرآنه).

آیا گمان کردید که (به حال خود) رها می شوید در حالى که هنوز کسانى که از شما جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، (از دیگران) مشخص نشده‏ اند؟! (باید آزمون شوید؛ و صفوف از هم جدا گردد؛) و خداوند به آنچه عمل مى ‏کنید، آگاه است (سوره توبه ایه  16)

با خبر شدم جانبازی به اسم آقای احمد اعتدالی در تبریز به علت مشکلات طاقت فرسای زندگی و نبود هیچ گونه حمایتی دست به خودکشی زده است.از آنجای که هیچ انسانی حتی هیچ موجود دو پایی  نمیتواند نسبت به این قضیه بی تفاوت باشد و نمیخواهد مصداق چنین آیه ای باشد

و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى‏» گرفتار کرد، آنها فاسقانند. (آیه 19 سوره حشر)
با یکی از دوستانم در مشهد تماس گرفتم (مرتضی ملائکه09156586795) و از او خواهش کردم که صحت و سقم قضیه را پیگیری کند. ایشان بعد از پیگیری صحت قضیه را تایید کردند و این ایمیل را برای من فرستادند:
موضوع پیگیری کردم بچه های تبریز رفتن خونشون چون بچه شماله اونجا آشنا نداره روحیه اش ضعیف شده اما به بچه ها وصلش کردم با دومیلیون فعلا از اضطرار در میاد وبه وضعیت زرد منتقل میشه حاجی موضوع صحت داره وآدم مورد تایید هم هست حاجی یا علی مدد.
خیلی دردناک حتی از دردناک هم دردناک تر و شاید هیچ واژه ای تحمل حمل این واقعیت را نداشته باشد که جامعه ای ، انسانی را که اعضای بدن خویش را برای آنان نثار کرده است اینگونه در بوته فراموشی بگذارد.
تا اینجا که ما از این قضیه خبری نداشتیم شاید می توانستیم بگوییم عذری نداشتیم ولی حجت بر همه ما تمام است.
عده ای از دوستان در تلاش هستند که ایشان را به مشهد منتقل کنند و کارهای درمانی را در مشهد شروع کنند و نزدیک به 700 هزار تومان قبل از این ایمیل جمع شده است.
آنچه که واضح است حداقل برای درمان از وضعیت اضطرار به وضعیت زرد حداقل 2 میلیون تومان نیاز است جدا از اینکه در حال حاضر ایشان فاقد توانایی برای کار کردن هستند و ناتوان برای تامیین هزینه زندگی برای خود و خانواده خود.

لذا از دوستان چه ایران و چه خارج از کشور که ذره ای احساس دین به این بزرگواران می کنند میتوانند با شماره های زیر تماس بگیرند یا برای اطلاع بیشتر میتوانید با این ایمیل در تماس باشید.khatm.quran@gmail.com
آقای غلام دلشاد 09171178412 و 09394654128
آقای مرتضی ملائکه 09156586795


پی نوشت: توجه ما به فرزندان جان بر کف امام روح الله، تازه شاید مرهمی باشد بر جراحت های جسمی و روحی ایشان. کاش پیش از دل شکسته شدنشان، کاش پیش از آنکه اوضاع، اینقدر و حتی شدیدتر دردناک شود، جویای احوالشان باشیم. کاش بی توجهی مان را ریشه ای درمان کنیم، نه آنکه دوباره جراحتی سرباز کند و ما دوباره در پی تسکینی برای همان جراحت باشیم. کااااااااش...
۲۵ خرداد ۹۱ ، ۱۷:۴۶ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خواستم دستش را ببوسم

جمعیت را کنار می زد و به پیش می رفت.
اسلحه بر دوش، مصمم،
گویی که آماده باش برای جبهه های نبرد، محکم و استوار، گام برمی داشت.
صبرش، ستودنی بود.
و راست قامتی اش آن هم درست پس از خاکسپاری آخرین شهیدش، مثال زدنی.
حقا که امام راحل، زیبا در وصف ایشان فرمود: خواستم دستش را ببوسم.

جمعیت را کنار می زد و به پیش می رفت؛ همچنان اسلحه بر دوش.
روبروی امام امتش که قرار گرفت، گویا آرام گرفت.
لب به سخن گشود:
اماما، سومین شهیدم را، آخرین شهیدم را هم الآن، روحش را به صاحبش، به خدایش و جسمش را به دست سرد خاک سپردم.
این بار، خودم عازم جبهه ی جهادم.
خواستم بگویی برایم امامم، آیا من، دین خود را به دینم ادا کرده ام؟

راوی، به اینجا که رسید، صدایش لرزان شد و دل ما را به هراس انداخت.
آری!
باید اینگونه تقوا داشت که حتی اگر تمام اولادت را در راه خدا دادی و خودت هم به جهاد رفتی، باز، دلت آرام نگیرد. شاید هنوز کم کاری کرده ای. باید که امامت رضایت دهد تا قلبت به آرامش برسد.

باز هم این فریاد تکراری را تکرار می کنم. شاید خودم زودتر از شما آن را بشنوم:
چه بیگانه ایم ما با تقوا!
۱۹ خرداد ۹۱ ، ۲۰:۵۶ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج

جمعه ای دیگر، به سرآمد؛

اما،

دلبر، این بار هم، ز کرم به دل، برنیامد.

آخر این جان، که آیینه ی جمال جانان، نیست؛

تا یار، در آدینه ی انتظار،

از در دلبری درآید.

و تن دلدادگان را خاک دیار خود گرداند.

در این غربت تنهایی،

دیگر نباید خواند:

"دل، خلوت خاص دلبر آمد."
۱۹ خرداد ۹۱ ، ۱۹:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زبان چه دارد که به تو بگوید؟

هیچ وقت در این کشور در طول سال‌هاى گذشته، از دوران جوانى و نوجوانى ما به یاد نداریم که در ماه رمضان، در مساجد کشور یا در مسجد گوهرشاد مشهد، مردم بیایند اعتکاف بکنند. در ایام‌البیض سه روزِ متعارف ماه رجب یا ماه شعبان، ما تعداد معدودى در قم دیده بودیم که اعتکاف مى‌کردند؛ آن هم غالباً طلبه‌ها. در غیر آن معمول نبود. امروز در ایام اعتکاف، دانشگاه‌ها و مساجد و سرتاسر کشور و مساجد جامع، مملو از معتکفین است؛ علاوه‌ى بر آن، در دهه‌ى آخر ماه رمضان، جمعیت عظیمى مشغول اعتکاف بودند. چه کسانى؟ پیرمردها؟ پیرزن‌ها؟ نه، همین جوان‌ها، جوان‌ترین‌ها. این دیگر در دنیا نظیر ندارد. این نسل جوان امروز ماست. امروز گرایش به دین و ارزش‌هاى انقلابى، وجه غالب جامعه است.

بیانات امام خامنه ای مد ظلّه در دیدار با مردم گرمسار 21/8/1385


سلام.
اعتکافی در پیش است و چند روزی اصلاً نیستم.
یادتان هستم و دعاگویتان، چه بخواهید چه نخواهید.
یادم باشید و دعایم کنید که این را شدید از شما می خواهم.

راستی این روزها حال شما چگونه است؟
من که دوگانه ام عجیب.
اشتیاقم برای هرچه زودتر، رسیدن روز پدر و بزرگداشتن سالروز ولادت پدرمان، امیر مؤمنان، کتمان نکردنی است اما از دیگر سو، بغضم از آرام و مطمئن سفر کردن معشوق پدر، نیز، تمام نشدنی.
او دلش آرام، قلبش مطمئن، روحش شاد و ضمیرش امیدوار به فضل خدا.
من و پدر، ولی هنوز پس از این همه سال، گریان و سرگردان، چشممان دوخته به آسمان، شاید که از زمین بکندمان.

بهت است سر منشأ این بغض همیشگی مان. التماس دعای خاصه داریم از شما؛ باید که بهتمان به محبت آسمان ها گره بخورد تا زمین گیر نشویم.

برای فرج که دعا کردید، برای اُسرا که دعا کردید، دوستانتان را که دعا کردید، ما را نیز، خیلی دعایمان کنید.


پیشاپیش

تبریکات ویژه عرض می کنیم خدمتتان،
 
برای ولادت او 
که اسلام با ولایتش اسلام شد،

و بی ولایتش، دینی ابتر ماند،

 امام علی(ع) 
 
و

تسلیتی برخاسته از عمق جان نیم سوخته مان

 عرض داریم

در رحلت جانسوز او که بر رگ روحمان،

سرنشتر عشق زد،

امام خمینی(ره).

و این هم ساده ترین تبریک دنیا برای ساده ترین پدر دوست داشتنی دنیا، بابا عباس خودم:

زبان چه دارد که به تو بگوید؟

هیچ.

جز تبریکی ساده که

پدرم، ولی نعمتم، روزت مبارک.
۱۳ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۴۱ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دعا برای ظهور و آزادی اسرا با قرائت دعای ام داوود در روز 15 رجب

 بسم الله الرحمن الرحیم 


یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ (یوسف- 87)


ای پسرانم! بروید و از یوسف وبرادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مایوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مى‏شوند!


این کسانی که محبوب ما هستند، محبوب ملت ما هستند این معلولین را، این اسرا را این تمام کسانی که در آنجا دربند هستند همه اینها را خداوند انشاءالله آزاد کند و ما را به وظیفه خودمان آشنا کند. و به اسرای ما سلامت عنایت کن و هر چه زودتر این بزرگان اسلام و افتخار آفرینان کشور اسلامی ایران را به میهن اسلامی شان باز گردان.(صحیفه امام،ج 18، ص149)


غریب به  30 سال است که از اسارت چهار فدایی اسلام و میهن اسلامی مان به دست دژخیمان رژیم صهیونیستی می گذرد.
سردار رشید اسلام حاج احمد متوسلیان، سید محسن موسوی کاردار و دیپلمات سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت،  کاظم اخوان و تقی رستگار مقدم چهار عزیزی که در زمان هجوم اشغالگرانه رژیم اشغالگر قدس به لبنان و محاصره بیروت بنا به وظیفه اسلامی و انسانی خود و برای یاری مردم و شیعیان ستمدیده لبنان عازم بیروت شدند و از آن زمان یعنی تیر ماه 1361 که اتفاقا مصادف با ماه مبارک رمضان نیز بود تا کنون در شکنجه گاههای رژیم صهیونیستی به سر می برند.


داوود برادر رضایی امام صادق (علیه السلام) بود و از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه السلام) که به دست منصور عباسی سالها در زندان متحمل شکنجه واسارت بود. مادر داوود به نزد امام صادق (علیه السلام) رفت وو از ایشان چاره جویی کرد و امام صادق(علیه السلام) این اعمال را به او آموخت . روز 15 رجب پس از انجام اعمال مادر داوود پیامبر (صلی الله علیه واله ) را در خواب دید که به او بشارت ازادی پسرش را میدهند. پس از ان به اندازه طی مسیر زندان تا منزل؛زمان گذشت و داوود به نزد مادرش باز گشت. این دعا برای ازادی اسرا از دست مستکبرین به مردم اموزش داده شده است.


همچنین  در سالگرد ربوده شدن ستاره ها بر خود لازم دانستیم تا همراه با گروهی از یاران و دوستان ارزشی و فعال که در این زمینه سالها قبول زحمت پیگیری و دادخواهی برای آزادی این عزیزان نموده اند بار دیگر حرکتی هرچند جزئی انجام دهیم . لذا در بحث فضای سایبر که این روزها نفوذ و قدرت رسانه ای خاصی برای پیگیری خواسته ها را دارد جنبش و حرکت سایبری رآغاز کرده و با هماهنگی دوستان و همراهان همیشگی وبلاگستان و رسانه های ارزشی این طرح را نیز که فریاد آزادی و حق خواهی   ماست را در فضا به اجرا گذاریم.


بدین منظور و در این روزهای پر برکت ماه رجب علی الخصوص ایام البیض که جملگی به اعتکاف مینشینیم  و اعمال ام داوود بجا می آوریم بیایید همه با هم دست نیایش بلند کنیم برای ظهور منجی عالم بشریت امام مهدی (عجل الله فرجه)و آزادی اسرای مان خصوصا آنها که در دست رزیم منحوس اسرائیل گرفتارند و البته برای پیروزی هر چه سریعتر برادران و خواهران مسلمانمان در اقصی نقاط جهان که این روزها تعداد زیادی شهید میدهند و برای استقرار و پیروزی اسلام عزیز و رجعت ستارگان آسمان مجاهده و قهرمانی ظرفی از دعای خالصانه پر کنیم.


از تمامی همراهان و عزیزان فعال و غیرتمند و افسران و سربازان جنگ نرم ولایتمدار خواستاریم با نشر و نصب بیانیه و بنر در سایتهاو وبلاگها و شبکه های اجتماعی، طرح عظیم و مشترک دعا برای ظهور و آزادی اسرا با قرائت دعای ام داوود در روز 15 رجب را اطلاع رسانی کنید.


اجرکم عندالله تعالی 


نوشته شده توسط :جبهه وبلاگی غدیر
۱۰ خرداد ۹۱ ، ۱۶:۵۴ ۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰