شهیــــــــــــــــــد

... هفتاد دو سر بریده؟ وا بیدادا! ...

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درددل» ثبت شده است

تقدیم به یک دوست آسمانی...

بسم الله الرحمن الرحیم

تقدیم به یک دوست آسمانی، شهید جمال دهشور، از شهدای غریب هویزه:

سلام بر شهید بزرگواری که حلقه ی اتصال من و آسمان ها شده است.سلام بر او که نذرم برایش زود هم جواب داد و مرا بیش از پیش دلبسته ی خود کرد.
سلام بر او که شاید هم اکنون همنشین دایی غریبم باشد. او که خونش بر روی خاک جبهه ی غرب ریخته شد و از دیدن نوزادش که تازه پا به این دنیای جنگ و بی عدالتی گذاشته بود، محروم ماند.اگر دایی ام را دیدید، بلند بالا سلامم را خدمتشان برسانید. دلتنگشان هستم غریب.مراتب عذرخواهیم را نیز به اطلاعشان برسانید که نتوانستم حتی برای عزیزانم کاری کنم کارستان، باشد که آرمان هایش را نصب العین خود کنند نه سنگفرش خیابان هایشان.
آقا جمال عزیز، دلم امروز خیلی گرفته است.زندگی هر دو رویش را باهم نشانم داده، یک روز غرق در شادی ام می کند و یک روز ، بغض اضطراب را بر کنج گلویم می نشاند.
میدانم خدا غم دنیایی ام را نمی خواهد که فرشتگانش را از عرش خود به قلب کوچکم نازل میکند تا غم را از وجودم برهانند. میدانم خدا جز شادی ام را نمی خواهد اما زهر غم، هرگاه کام دل را زهرمار کند، دیگر جز گریه نمیتواند بر دردهایم تسکین شود.
به خدای مهربان و صبورم بگویید هنوز به فرشتگانش محتاجم تا غم را برای همیشه از جانم بزدایند و بذر شادی را برای همیشه در دل بکارند.
دعایم کنید.

۰۲ مهر ۹۲ ، ۱۹:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

هشتمین دردانه ی زهرا به دادم می رسی؟

بسم الله الرحمن الرحیم


زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟

بی پناهم خسته ام تنها به دادم می رسی؟

گرچه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام

ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی؟

من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام

هشتمین دردانه ی زهرا به دادم میرسی؟


شوق رسیدن روز میلاد تو چندلحظه ای آنچنان شادم کرد که چشمانم باریدن را فراموش کردند!
آخر تو ضمانت چشمان مضطرب آهو را می کنی، از آهو بی معرفت تر اند این چشمان بارانی آری! اما این هرگز از کرامت تو چیزی کم نمی کند که به بی معرفت تر از آهو نیز عنایتی کنی! همانگونه که همیشه عنایت از سوی تو بوده و غفلت از سوی من!

میلاد امام هشتم، امام رضا(ع) را به همه مان تبریک میگویم و دلشادم که عیدی می دهی وقتی این چنین عاجزانه میخوانمت میدانم که عیدی میدهی.
...

۲۵ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۵۸ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بازی تلخ زمین

بسم الله الرحمن الرحیم

باز هم یک حادثه رخ داد
یک جوان از پشت بام افتاد


این طرف ها ده نفر غمگین
آن طرف تر صدنفر، دل شاد


بازی تلخ زمین با ماست
گه اسیر غم، گهی آزاد


اُف بر این دنیای بی ارزش
ننگ بر دلدادگانش باد!


بارالها گر در این دنیا
می برم نام تو را از یاد


مستحق آتشم آری
غفلت محض، این همه ایراد


لیکن آگاهی تو از حالم
خورده ام من زخم از
بیداد!

رحم کن بر ناخوشی هایم
عفو کن از روی عدل و داد

بی نام-شهریور92

۰۵ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تو آبروی کسی را نمی بری آقا...

بسم الله الرحمن الرحیم

دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا!؟
مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا!؟
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم
تو آبروی کسی را نمی بری آقا
چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق
و در دقایق عمرم شناوری آقا
همیشه از حرمت بوی مهر می آید
شبیه باغ پر از گل معطری آقا
تمام دفتر شعرم فدای چشمانت
که از تمام غزلهام بهتری آقا
ولی بدون تو این شعر ها چه دلتنگند
بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا ؟!
در اوج بی کسی ام در خیال من هستی
تویی که یارترین یار و یاوری آقا
 
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(ع)

۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۶ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دلنوشته ی سرگشاده برای یک آقای دکتر

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای دکتر جلیلی، سلام علیکم، خدا قوت.

آقای دکتر، کمی سردرگمی پیش آمده، شما را بخدا، شما درد مرا بفهمید. علاجش شاید دست شما نباشد، همین که بشنوید و همدردی کنید، کافی است.

آقای دکتر، خودتان حتماً بارها شنیده اید که مقایسه تان می کنند با دیگر کاندیداها و چون چندان کار اجرایی از شما ندیده اند، براحتی کنار می زنندتان و دیگرانی را که در احیای گفتمان امام و انقلاب، به پای شما نمی رسند، در جایگاه اصلح می نشانند.

دلم گرفته؛ از یک طرف می اندیشم حق دارند.

آخر بخاطر همین گفتمان بود که آن تحریم شدید و آن هم که از وضع مرغ و این از وضع دلار و اینها هم که از گرانی و تورم و بیکاری و ... حالا شما حرف هایتان بوی همان گفتمانی را می دهد که به این روز نشاندشان!!

اما از یک طرف، هرچه می اندیشم، اصلاً هم حق ندارند؛ آخر مگر خود همین ها نبودند که هر جا نشستند و ایستادند و راه رفتند و راه پیمایی رفتند و نماز جمعه خواندند و کلاً هرجا می دیدمشان، همین ها بودند که مشت ها را گره کرده بودند و می گفتند:

"ما اهل کوفه نیستیم؛ علی تنها بماند..."

پس چه شد؟

از گرانی به ستوه آمده حاضرند میانگین 60و70درصدی و حتی زیر 50٪ را در امر خطیر ولایت پذیری، و عزت مداری، به میانگینی بالاتر از 90٪ ترجیح دهند؟؟ خدا کند یک بار با خود در دلهایشان صادق باشند. آیا ارزان شدن کالاها به این انتخاب، به این ترجیح، می ارزد؟؟

اما سوای این درددل ها، خواهشی دارم از شما.

برنامه هایتان را فریاد بزنید. آنقدر که بشنوند همه ی ایران و بدانند که نیامده اید بی دغدغه ی گرانی. بگذارید بدانند که برای بهبود اوضاع معیشتی این مردم، همانقدر مصمم هستید که برای پیشبرد اهداف هسته ای و ان شاء الله همانقدر و بلکه بیشتر هم موفق و موید خواهید بود.

این مردم، برخی شان انگار، فشار گرانی، بدجور معیارهایشان را دارد عوض می کند.

ما البته توکلمان به خداست اما چشم امیدمان را دوخته ایم به امثال شما که دغدغه های انقلابی را بیش از همتایانتان در این رقابت تنگاتنگ، حس می کنید.

نگذارید مردم نا امید شوند از اینکه هشت سال پیش و دوباره چهارسال پیش، راه امام و حرف خدا را انتخاب کردند. نشان بدهید که می شود مومن بود و خوب هم زندگی کرد. می شود ارزش ها را پاس داشت و با مدیریت صحیح منابع، حماسه ی اقتصادی را نیز محقق ساخت.

در دلم آرزو می کنم در برپایی حماسه ی سیاسی امسالمان، به صرف حضور اکتفا نکنیم.

امسال، حماسه ی ما فقط حماسه ی حضور، حماسه ی مشارکت حداکثری نباید باشد.

امسال، باید حماسه را با انتخاب خود و جهت گیری دینی خود، با تبعیت از اشارات مقام معظم رهبری، بسازیم. دوست دارم امسال، حماسه مان، حماسه ای در انتخاب باشد: حماسه ی انتخاب اصلح.

۰۹ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۵ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

صلاح کار کجا و من خراب کجا؟

بسم الله الرحمن الرحیم

صلاح کار، دست توست خدای من و حال خراب، سهم این روزهای من...

اما،

تو خود امیدوارم نمودی که تفاوت این ره از میان برداشتنی است...

فاصله های میانمان را بردار و من را به اصل خودم، همان خلیفه ی واقعی خودت بر زمین، بازگردان .

۰۵ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۲۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰