در بحث گذشته گفته شد که بحث انتخاب اصلح، دقت بیشتری را می طلبد و نباید ساده انگاشته شود. اگرچه سخن، در این باب، بسیار است اما آنچه در اینجا می آید؛ بیان کوتاه سه تذکری است که به نظر نویسنده، مهم تر بوده و در بحث انتخاب، بیشتر تأثیرگذار است:
1- اولین نکته ای که به دلیل اهمیت بالای آن، سخن بسیار هم از آن رفته، اما هنوز جای بسی تأسف است که در هنگامه ی تبلیغات، چندان توجهی به آن نمی شود. بحث از هزینه های گزافی که صرف شیوه های نادرست تبلیغاتی می شود؛ اسرافی که صورت می گیرد؛ سیاه نمایی ها، تخریب رقبا و... که بنا به آموزه های قرآنی مان، بسیار مذموم هستند، بحثی است که متأسفانه هنوز، از حد حرف و شعار، فراتر نرفته و در حوزه ی عمل، به راحتی، این منطق روشن قرآنی، نادیده گرفته می شود. یک سؤال مهم و در عین حال، بسیار ساده در اینجا مطرح است: چگونه می توان کاندیدایی را اصلح نامید؛ در حالی که حتی شیوه ی تبلیغاتی او در کلام وحی، بسیار مذمت شده است؟ و چگونه می توان امید بست به آینده ی مجلسی که کرسی نمایندگانش را چنین اصلح هایی اخذ کرده باشند؟
2- نکته ی دوم، بحث نگاه به گذشته هاست. همانگونه که ملت فهیم نیز به خوبی آگاهند، مجلس شورای اسلامی، نیز چون بسیاری از نهادهای دیگر طی دوره های گذشته، فراز و نشیب هایی داشته و قطعاً در هر دوره ای، بوده اند نمایندگانی که پس از نشستن بر کرسی های گرم و نرم مجلس، شعارهایشان را به فراموشی سپرده و عملکردی گاهاً متناقض با شعارهای تبلیغاتی شان از خود نشان داده اند. نیازی به توضیح ندارد که مسائلی از این دست، احساس تلخ دلسردی و ناامیدی را نسبت به آینده ی انتخابات مجلس، القا می نماید. و این ناخودآگاه از شور و نشاط انتخاباتی می کاهد. اگرچه این احساس را با تمسک به مضمون این مثل می توان زدود که گناه پدر را به پای پسر، نوشتن، دور از منطق می نماید؛ اما در هر حال، این یکی از چالش هایی است که خاصه، انتخابات مجلس، با آن روبروست.
بنابراین، از یک سو، نمایندگان منتخب مردم، باید بیش از پیش هشیار بوده و با تقوایی روز افزون، خود را در برابر خدا و مردم، مسئول دانسته و با پرهیز از اشتباهات گذشتگان، به اعتبار بهارستانی ها بیفزایند و بارقه های امید را در قلب ملت، روشن نگاه دارند.
از سوی دیگر، وجود چنین چالش هایی که مستقیماً اعتبار مجلس را هدف گرفته است، اهمیت و ظرافت بحث انتخاب اصلح را دوچندان می کند. مردم بصیر، باید در رابطه با شناخت و انتخاب کاندیدای اصلح، تدقیق، تحقیق، ظریف نگری و حساسیت بیشتر به اصول اسلام و اصول انقلاب، داشته و هم چنین با افراد صاحب نظر، آگاه، جریان شناس و درعین حال معتمد و دلسوز، مشورت نموده و سرانجام با توکل بر خدا، به کاندیدایی رأی دهند که اصلح، به معنای واقعی کلمه باشد.
در این رابطه، ذکر این نکته هم لازم می نماید که یکی از اشتباهات مرسوم رأی دهندگان، در دوره های پیشین، در واقع غفلت از این اصل مهم بوده است که "پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد". چرا که، پیش تر، وجود رابطه ی خانوادگی شخص کاندیدا، با شهدا و بزرگان نظام در انتخاب او به عنوان اصلح یک معیار قلمداد می شده است. که به حمد الله، در این دوره، دیگر شاهد چنین اشتباهاتی نخواهیم بود.
3-نکته ی سوم، اگر چه یک برداشت و دیدگاه سلیقه ای به حساب آید، اما به عقیده ی نویسنده نکته ای است که شاید، کمتر کسی به آن پرداخته است؛ حال آنکه این امر نیز در بحث انتخاب اصلح، می تواند بسیار اثرگذار باشد.
همانگونه که تاکنون شاهد آن بوده ایم، فرآیند انتخابات در کشور ما، تا حدودی به صورت لیستی برگزار می شود. توضیح بیشتر آنکه احزاب، با معرفی فهرستی از کاندیداهای مورد تأیید خود، اینگونه به طرفداران خود القا می کنند، که در روز انتخابات، به لیست ارائه شده توسط آنها رأی دهند. این چنین شیوه ای، مورد تأیید برخی از صاحب نظران عرصه ی سیاست نبوده و حتی امام خمینی(ره)، نیز به انتقاد از این شیوه پرداخته اند. مضمون سخنان امام بزرگوارمان، آنچنان که در صحیفه ی نور، جلد هفدهم آمده است؛ دربردارنده ی این مهم است که اگرچه معرفی افراد، به عنوان اصلح، با شیوه های تخصصی، انجام گرفته باشد؛ اما باز هم این الزامی برای عامه ی مردم نیست که تشخیص خویش را کنار گذاشته و به لیست ارائه شده ی حزب مورد نظرشان، رأی دهند.
گذشته از این نکته که گاهاً شاهد گزینش های غیر تخصصی نیز در ارائه ی لیست ها هستیم، اما در برخورد با این شیوه، همیشه این سؤال مطرح است که چه تضمینی وجود دارد، تمام افرادی که نامشان در لیست یک حزب مشخص، آمده اند؛ به حقیقت صالح ترین ها بوده و حتی از میان کاندیداهای مستقل، هیچ فردی را نتوان یافت که از برخی افراد معرفی شده توسط آن حزب، شایسته تر باشند؟ این سؤال و سؤالاتی از این دست، انتخاب به شیوه ی لیستی را زیر سؤال برده و به خوبی نشان می دهد که نمی توان تنها به لیست ها اکتفا نمود. بلکه باید با تمسک به شیوه های صحیح شناخت، از طریق منابع آگاه، نسبت به انتخاب اصلح، اقدام نمود.
و ان شاءالله که حضور فراوان ملت بصیر ایران، پای صندوق های رأی، به انتخاب شایسته ترین نمایندگان، و حقیقتاً شایسته ترین آنها، می انجامد و خشم دشمنان قسم خورده ی مان را بیشتر از پیش، بر می انگیزد.