بسم الله
حمایت از سخنان رهبری(برخورد جدی قوه قضاییه با مفاسد اقتصادی)
والسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
علمـدار عزیـز انقـلاب اسـلامی حضرت امـام خامنــه ای مدظله العالی :
ملت ما با اکثـریتی قاطع، شخصـیتی انقــلابی و دانشمـند و مدیری شایسـته و کـارآزموده و دارای سـوابق مجاهــدت صادقانـه در صحـنههای گوناگون را، به ریاست جمهوری برگزیده است. سخـن صریــح و قاطـع و صادقانـهی ایشان در تعهــد به خدمتگــزاری و رفع محــرومیت و مبارزه با فسـاد، و لحـن افتخــارآمیز ایشان در پایبنــدی به اسلام و آرمــانهای انقلاب، که با منـش مردمی و سادهزیستی همــراه بود، دلهــا و آراء مردم را متوجـه ایشان کرد و مســوولیت مهم ریاسـت جمهوری را بر دوش ایشـان نهاد.
مـتن تنفیـذ حکـم ریاسـت جمهـوری دکـتر احمدی نــژاد در سال ۱۳۸۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سـال ۸۴ و پس از حاکمیـت تاریک عناصــر موســوم به دوم خــرداد ، با آمـدن مـردی خـارج از قاعـده قــدرت ها و مافیاهــای ثروت و قدرت ، فصلی جدیـد برای انـقلاب اسـلامی رقــم خـورد ؛ چه کسی است که که سخنـان و حـمایت هــای مستحـکم ، خاص و بی نظـیر رهبـری عـزیز انقــلاب را از دولت نهــم و رئیـس جمهــورش به یاد نیـاورد؟! ؛ مگــر میتــوان از سفـرهای استـانی پرشـور او سخنی نگفــت و یا حضـور حمـاسی و انقــلابی او را در کشــورهای جهان بخصــوص سفرهــای ســالانه او بـه قلــب استکــبار یعنی نیویـــورک را از به یاد نیــاورد؟! چه کسی است که ندای “اللهــم عجل لولیـک الفــرج” او را بتوانــد فراموش کــند و امروز یا حضـور دیگــر مسـئولین در تریبــون های بیـن المللی به یاد آن مـرد نیفتــد و آهی از عمق جان نکشنــد؟ چه کسی را میشنــاسیـد که بـه پرکـاری و همـت بلند او در خـدمت به مردم اذعان نیمکــرد و یا از مردمی بودن او….
والبته مناظــره های او با مـیرحســین نیز از حافظه هیچ کس پاک نمیشود که شاید اگر آن مناظره و حرف های دکتــر نبـود شاید نتیجـه انتخــابات به گــونه ای دیگـر بود و فتنــه ی ۸۸ سرانجامی دیگــر داشت ولی عده ای او را به قــدرت طلبی متهم کردند…
اما در دولــت دهم بـرای او اتفاقــات زیادی افتــاد…
عده ای او را از دسـت رفــته دانستند کـه آرمــان ها را فرامـوش ساخـته و دل در گــرو شخصی دیگــر داده اسـت ، میگفتــند که او دیگــر احمـدی نـژاد سابـق نیسـت ، از خـدمت جهــادی و پرکاری او دیگر خـبری به گــوش نمیـرسید و در مناسبـات بین المللی کمی نرم شـده اسـت و شاید هم سازش کار….
ندای اللهم عجل لولیــک الفــرج او تبدیل به انحــراف و حجتیــه ای مــدرن دیگر شـده اســت و او به سـمت فرامــاسونری و بهاییــت سوق داده شـده است ؛ از قول منابــع آگاه میگفتند حــرف آقـا را دیگــر قبـول نــدارد و در برابر ولی خـود می ایســتد ، او را به ملی گــرایی نسـبت میدادنــد که ایران را در برابر اســلام قرا داده اسـت و البتــه عده ای او را در زیر سلطـه شیطان می پنداشتند که ابلیــس به کمک آنها آمــده است و خطـر او و یارانـش بزرگترین خطر برای اسلام از صدر تا کنون بوده است و البته نمیتوان از سخن برخی درباره قبــول نداشـتن احــکام اسلام مثل حجــاب سـخن نگفت ، چه کسی است که پـچ پـچ بچــه های انقــلابی که به یـک دیـگر خبــری از مسحـور شـدن و جن زده شـدن رئیـس جمهورشــان توسط لیدر جریان انحــرافی را میگفتنــد به یاد نیاورد.
اما در مقــابل عده ای نیز بودنــد که احمـدی نژاد را هوشمنــد تر و لایـی تر از دوره نهــم یافتنــد ، او را کوشــاتر از قـبل میدیدنــد و اطاعتــش را از ولی و رهبــری هــزاران برایـر بیشتــر میدانســتند و میگفتنــد که احـمدی نــژاد در عـمل خود را اثبـات میکــند و نه مثل شما در زیان ؛ عده ای از او بخــاطر معــرفی اسفنـدیار رحیــم مــشایی و افــکار بلنــد و آسمــانی او ممنــون دار بودنــد و راه خـود را به سمـت امـام بهــاری و منـجی بشریت حـضرت ولی عــصر (عج) با تفکـرات او و یارش هموار تر دیدنــد ، او را در دیپلمــاسی و برخــورد با استکــبار هوشـمند تر دیدنــد و محمود احمـدی نــژاد را منحــرف از تمامی قدرت ها و جــناح ها و بدی ها دانســتند…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وبگاه جوان انقـلابی فراخوانی را به مناسبت ۶ آبان ، سالروز ولادت جنـاب آقــای محمود احمدی نژاد منتشر و از همـه جوانـان انقلابی ، عزیز و هوشمنـد ایـران اسلامی دعوت میـکند تا همه درد و دل ها و سخنــان خـود را بصورت بی پـرده و صـریح دربـاره مـسائل و رویــدادهـای ۸ سـال گــدشته بصـورت صمیـمی و دوسـتـانه و البته در کمال ادب با دکتر احمــدی نژاد مطـرح کننــد.
پایـگاه جـوان انـقلابی و مسئولین آن قصـد دارنـد تا همـه این نظـرات و نوشتـه ها را بصورت مستقـیم و بی واسطـه در مراسمی
به دکـتر احمـدی نژاد تقدیم کنند. لذا از شما عززان تقاضا داریـم که
دلنوشتـه ها و مطالـب تان را بصـورت “خـطابی” به دکتـر احمـدی نـژاد نـگارش
کنید.
روش ارسال مطالب :
در پایان از همـه دوسـتداران و منتقــدان دکـتر احمـدی نــژاد و دولـت هـای نهـم و دهـم دعـوت میکنــیم تا ما را در این امـر یاری و با درج این فراخـوان ، ما را در پاسـداشت و البته انتــقاد منصـفانه از ایـن مرد بـزرگ ، خــدوم و انقــلابی یاری کنند. انشــاالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
S M S : ۳۰۰۰ ۲۸ ۲۸ ۳۸ E – mail : info@javanenghelabi.ir
بسم الله الرحمن الرحیم
روحانی در مراسم معارفه وزیر امور خارجه مورخ شنبه ۲۶ مردادماه 1392
بسماللهالرّحمنالرّحیم
1)بقره:158
2)نهجالبلاغه، نامهى31
3) همان
4) مفاتیحالجنان، دعاى کمیل
5) نهجالبلاغه، نامهى31
بسم الله الرحمن الرحیم
به گزارش جهان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دقایق آغاز رأی گیری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با حضور در محل صندوق سیار 110 در حسینیه امام خمینی (ره)، آراء خود را به صندوق انداختند.
حضرت آیت الله خامنهای با تبریک اعیاد شعبانیه، حضور موثر، بهنگام، همگانی و پر شور ملت در انتخابات را دارای اهمیت فراوان دانستند و تأکید کردند: ملّت عزیز ما هم با شوق و انگیزه وارد بشوند؛ بدانند که سرنوشت کشور دست آنها است، و سعادت این ملّت بستگى دارد به انتخاب آنها؛ هم به اینکه فرد شایسته را انتخاب کنند، هم به اینکه اصلاً وارد مرحلهى انتخاب بشوند؛ خود این ورود در مرحلهى انتخاب، تأثیر دارد در سعادت کشور. لذا شما مىبینید مخالفین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران سعى میکنند - از مدّتى پیش - کارى کنند که مردم یا مأیوس بشوند یا بدبین بشوند یا تنبلى کنند یا اهمّیّت ندهند، لذا پاى صندوقها نیایند. دیگر حالا کارِ این «کارشکنى» از مطبوعات و رسانهها و خبرگزارىها گذشته، به خود سیاستمداران جبههى دشمن ملّت ایران رسیده؛ آنها هم حتّى دخالت میکنند. شخصیّتهاى معروف سیاسى غربى، آنهایى که وابستهى به جبههى دشمنند، مىبینید که علیه حضور مردم فعّالیّت میکنند. اخیراً شنیدم که از شوراى امنیّت ملّى آمریکا کسى گفته که ما این انتخابات ایران را قبول نداریم. خب به درک که قبول ندارید! اگر قرار بود ملّت ایران منتظر بماند که شما چه چیزى را قبول دارید و چه چیزى را میل دارید، آنطور عمل بکند، که کلاهش پسِ معرکه بود. ملّت ایران نگاه میکند ببیند خودش چه چیزى را احتیاج دارد و مصلحت او در چیست، آن را دنبال خواهد کرد. انشاءالله که خداوند متعال به امروزْ براى ملّت ایران برکت بدهد؛ و کمک کند به ذهنها و دلهاى مردم که آنچه شایستهى آنها است، آنچه مطابق با شأن ملّت ایران است، آن انشاءالله پیش بیاید.
حضرت آیت الله خامنهای با توصیه به عموم مردم برای حضور اول وقت در پای صندوقهای رأی، در خصوص انتخابات ریاست جمهوری افزودند: هیچکس حتی نزدیکان، از رأی بنده اطلاع ندارند و مردم وظیفه دارند که در خصوص انتخابِ خود، تحقیق کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در رابطه با انتخابات شوراهای اسلامی شهر و
روستا نیز خاطرنشان کردند: بنده در این انتخابات به 31 نفر رأی دادم که
برخی از آنها را از نزدیک میشناختم و برخی افراد دیگر را بر اساس اعتماد
به یکی از فهرستها انتخاب کردم.
ایشان همچنین با اظهار امیدواری در خصوص اینکه نتیجه انتخابات در
جهت خیر کشور و مردم و موجب سعادت و رفاه مادی و معنوی ملت باشد، خطاب به
برگزار کنندگان انتخابات تأکید کردند: رأی مردم یک امانت و حق الناس است که
در دست مسئولان صندوقها و شمارش کنندگان آرا قرار دارد و باید در این
زمینه دقت زیادی بخرج داده شود.
انبوه بی شمار مردم مومن و انقلابی از سراسر کشور، امروز با اجتماع عظیم و پرشور خود در حرم مطهر امام خمینی(رض)، "وفاداری به امام" را به حبل المتین وحدت و سرافرازی ملت و مسئولان تبدیل کردند، و با عزیز به عرش سفر کرده خود پیمانی دوباره بستند.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این اجتماع کم نظیر، باور امام به "خدا، مردم و خود" را زمینه ساز پیروزی، تداوم و پیشرفت مقتدرانه انقلاب اسلامی خواندند و با بیان توصیه های مهم انتخاباتی خطاب به مردم و نامزدها افزودند: به یاری پروردگار ملت ایران ده روز دیگر حماسه ای پرشور می آفریند و از آزمون بزرگ 24 خرداد سرافراز و سربلند بیرون می آید.
حضرت آیت الله خامنه ای قیام تاریخی 15 خرداد سال 42 را، مقطع بسیار مهمی در تاریخ ایران خواندند و افزودند: بعد از بازداشت امام (ره) که پس از سخنرانی ایشان در سیزده خرداد 42 روی داد ، در پانزده خرداد موج عظیمی از حرکت مردمی در تهران، قم و چند شهر دیگر براه افتاد که پیوند مستحکم مردم با روحانیت و مرجعیت را به رخ حکومت طاغوت کشید.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه پیوند مردم با روحانیت ضامن پیشرفت اوج گیری و در نهایت پیروزی نهضت بود، گفتند: هنگامی که مردم وارد میدان می شوند و احساسات و اندیشه آنها پشتوانه یک نهضت قرار می گیرد، آن حرکت، ظرفیت ادامه یافتن و پیروز شدن را بدست می آورد.
حضرت ایت الله خامنه ای با اشاره به نمایان شدن چهره خشن و بی رحم طاغوت ، در حادثه پانزده خرداد سال 42 افزودند: یکی از نکات مهم آن حادثه، سکوت مجامع و نهادهای بین المللی مدعی حقوق بشر بود که به هیچ وجه اعتراضی از آنها شنیده نشد.
ایشان تاکید کردند: برغم همه این مسایل، امام خمینی (ره) به تنهایی اما به پشتوانه مردم، چهره یک رهبر آسمانی و معنوی، قاطع و مصمم را از خود به همه مردم و تاریخ نشان داد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سه باور مهم امام راحل (ره) تاکید کردند: باور به خدا، باور به مردم و باور به خود، هر سه به معنی واقعی کلمه در وجود امام و تصمیم امام و همه حرکت های ایشان تجلی داشت.
حضرت ایت الله خامنه ای افزودند: امام خمینی (ره) با دل خود با مردم سخن گفت و مردم هم با جان خود به او لبیک گفتند و به وسط میدان امدند و مردانه ایستادند و این نهضت به تدریج به سمت پیروزی رفت و در نهایت هم بدون کمک هیچ کشوری ، به پیروزی رسید.
رهبر انقلاب در تشریح سه باور عمیق و سرنوشت ساز امام یعنی باور به خدا، باور به مردم و باور به خود افزودند: امام با همه وجود به پروردگار اعتماد و به تحقق وعده یاری خدا یقین داشت و به همین علت فقط و فقط برای خدا کار و حرکت و اقدام می کرد.
ایشان افزودند: امام به ملت نیز عمیقا "اعتماد و اعتقاد" داشت و بر این باور بود که ملت مومن باهوش و شجاع ایران اگر رهبران لایقی داشته باشد مثل خورشید در میدانهای مختلف خواهد درخشید.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: در چشم امام، مردم عزیزترین، و دشمنانِ ملت منفورترین بودند و این باور یکی از علل اساسی ایستادگی و مقابله امام با سلطه گرانی بود که با ملت ایران، دشمنی می کردند.
رهبر انقلاب در تشریح سومین ویژگی امام یعنی باور به خود و اعتماد به نفس خاطر نشان کردند: امام "ما می توانیم" را در وجود ملت زنده کرد و توانایی های ذاتی ملت را در عرصه های مختلف به بروز و ظهور رساند.
ایشان با اشاره به رفتار شجاعانه امام در مقابل رژیم مستبد پهلوی، دوران انقلاب، دفاع مقدس و مقابله با ستم گران جهانی افزودند: شجاعت، قاطعیت و اعتماد به نفسی که در گفتار و رفتار و تصمیمات امام جاری بود بتدریج به ملت منتقل شد و این ملت را به الگوی استقامت و بصیرت تبدیل کرد.
رهبر انقلاب افزودند: در پرتو همین اعتماد به نفس و شجاعت بود که امام هیچگاه حتی در آخرین روزهای حیات پر برکتشان، دچار ذره ای افسردگی و تردید و وادادگی نشد بگونه ای که بیانیه های سالهای آخر حیات ایشان، در سالهای آخر از سخنان و مواضع امام در سالهای آغاز نهضت، انقلابی تر و قوی تر بود.
ایشان با تشریح نتایج باور ملت ایران به شعار اساسی امام خمینی یعنی "ما می توانیم" افزودند: ملت ایران در پرتو "اعتماد به نفس"، امید و توکل به خدا، یأس و نومیدی دوران ستم شاهی را کنار گذاشت و با افتخار آفرینی در عرصه های مختلف، خود را به نماد سرافرازی و پیشرفت تبدیل کرد.
رهبر انقلاب نجات ایران از وابستگی شرم آور به آمریکا و انگلیس، تبدیل سران فاسد و خائن و شهوت ران به حاکمان برآمده از آرای ملت، تبدیل ایران از کشوری عقب مانده به کشوری که شتاب پیشرفت علمی آن یازده برابر متوسط جهانی است و دستیابی ایران به پیشرفتهای تحسین برانگیز در عرصه های سازندگی، علمی، پزشکی و آموزش عالی را از برکات حرکت عظیمی خواندند که امام راحل عظیم الشأن در پرتو باور به خدا، باور به ملت و باور به خود در میان مردم بوجود آورد.
حضرت ایت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه پیشرفت ها و دستاوردهای سه دهه اخیر نباید مایه غرور کاذب شود، خاطر نشان کردند: ما اگر خودمان را با ایران دوران طاغوت مقایسه کنیم، این افتخارات به چشم خواهد آمد اما اگر خود را با "ایران اسلامی مطلوب" که جامعه ای همراه با عزت، رفاه، اخلاق و ایمان و معنویت است، مقایسه کنیم، قطعا راه طولانی در پیش داریم.
ایشان تاکید کردند: این راه طولانی اما پرافتخار با همان سه باور امام (ره) قابل پیمودن است و ملت ایران با برخورداری از جوانان مومن و با تمسک به این سه باور، توانایی را دارد که با سرعت و شتاب لازم به قله رفیع ایران اسلامی مطلوب دست یابد.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه افق پیش روی ملت ایران، پر از امید است، افزودند: ملت، نقشه راه را نیزکه همان اصول امام است، در اختیار دارد.
حضرت ایت الله خامنه ای خاطر نشان کردند: اصول امام که در سخنرانی های منتشر شده و مدون ایشان و وصیتنامه آن امام موجود است، همان اصولی است که ملت عقب افتاده و وابسته ایران را به ملتی پیشرو و سرافراز و مستقل تبدیل کرد.
ایشان یک نکته را هم متذکر شدند و گفتند: کسانی که نام امام را بر زبان می آورند و به نام ایشان تمسک می جویند باید به اصول و "نقشه راه امام" هم اعتقاد داشته باشند، زیرا حقیقت امام تنها با اصول و مبانی و نقشه راه آن عزیز قابل درک و قابل عمل می شود.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین اصول امام در زمینه های مختلف اصول امام در "سیاست داخلی" را اینگونه بیان کردند: تکیه به رای مردم، تامین اتحاد و یکپارچگی ملت، مردمی بودن و غیر اشرافی بودن حکمرانان و زمامداران، دلبسته بودن مسئولان به مصالح ملت، و کار و تلاش همگانی برای پیشرفت کشور.
حضرت آیت الله خامنه ای در خصوص اصول امام در "سیاست خارجی" گفتند: ایستادگی در مقابل سیاست های مداخله گر و سلطه گر، برادری با ملت های مسلمان، ارتباط برابر با همه کشورها به جز کشورهایی که تیغ بر روی ملت ایران کشیده اند، مبارزه با صهیونیست، مبارزه برای ازادی فلسطین، و کمک به مظلومان و ایستادگی در برابر ظالمان، اصول امام در سیاست خارجی است.
ایشان به اصول امام در عرصه "فرهنگ" نیز اشاره کردند و افزودند: اصول امام در این بخش عبارتند از: نفی فرهنگ اباحه گری غربی، نفی جمود و تحجر، نفی ریاکاری در تمسک به دین، دفاع قاطع از اخلاق و احکام اسلام، و مبارزه با ترویج فحشا و فساد در جامعه.
رهبر انقلاب اسلامی در خصوص اصول امام در عرصه "اقتصاد" نیز گفتند: تکیه به اقتصاد ملی و خودکفایی، عدالت اقتصادی در تولید و توزیع، دفاع از طبقات محروم، مقابله با فرهنگ سرمایه داری، احترام به مالکیت و سرمایه و کار، هضم نشدن در اقتصاد جهانی و استقلال در اقتصاد ملی اصول اقتصادی امام است.
حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردند: توقع همیشگی امام از مسئولان این بود که با اقتدار و مدیریت و با اداره عاقلانه و مدبرانه کشور، این اصول را اجرایی کنند و به پیش ببرند.
ایشان با تاکید بر اینکه، این اصول نقشه راه امام بزرگوار است، خاطر نشان کردند: ملت ایران با ایمان راسخ و توانایی ها و استعدادهای خود و با همت جوانان و استفاده از نقشه راه امام می تواند راه طی شده در 34 سال گذشته را با قدرت و شتاب بیشتر ادامه دهد و به الگویی حقیقی و کامل برای ملت های مسلمان تبدیل شود.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به انتخابات حساس یازدهمین دوره ریاست جمهوری پرداختند و نکاتی را در این خصوص یاداور شدند.
حضرت آیت الله خامنه ای انتخابات را مظهر هر سه باور امام دانستند و افزودند: انتخابات مظهر خداباوری است زیرا بر اساس تکلیف باید در سرنوشت کشور شرکت کرد.
ایشان خاطر نشان کردند: انتخابات مظهر مردم باوری است زیرا در انتخابات، مردم خودشان مسئولان کشور را انتخاب می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: انتخابات مظهر خودباوری نیز می باشد زیرا هر رایی که در صندوق انداخته می شود در واقع مشارکت و دخالت در سرنوشت کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای مهمترین موضوع در انتخابات را، ایجاد حماسه سیاسی و حضور "پرشور و هیجانِ" مردم در پای صندوق های رای دانستند و تاکید کردند: هر رایی که مردم به یکی از هشت کاندیدای محترم بدهند، دردرجه اول، رای به جمهوری اسلامی و رای اعتماد به ساز و کار انتخابات است.
ایشان خاطر نشان کردند: این رای در درجه دوم ، رای به کسی است که هر فردی بر اساس نظر و انتخاب خود، او را برای آینده کشور مفیدتر تشخیص داده است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش دشمنان برای تبدیل انتخابات به تهدیدی بر ضد نظام، گفتند: آنها امیدوارند که انتخابات، یا سرد برگزار شود و یا اینکه بعد از انتخابات فتنه ای بوجود اید همانگونه که در سال 88 روی داد اما دشمنان در طراحی خود اشتباه می کنند زیرا ملت ایران را نشناخته و روز 9 دی را فراموش کرده اند.
ایشان تأکید کردند: به توفیق الهی و بر خلاف خواست و طراحی دشمنان انتخابات 24 خرداد، فرصت بزرگ نظام جمهوری اسلامی خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: دشمنان تصور می کنند، اکثریتی خاموش و مخالف نظام در کشور وجود دارد در حالیکه آنها 22 بهمن را از یاد برده اند که در 34 سال گذشته همواره جمعیت عظیمی در دفاع از نظام اسلامی به خیابانها امده و شعار " مرگ بر آمریکا" سر داده است.
ایشان با تاکید بر اینکه بدخواهان ملت ایران و اتاق های فکر انها، برای سرد کردن فضای انتخابات به تبلیغات دروغی و بی انصافانه ایی همچون مهندسی شدن انتخابات و مشروع و آزاد نبودن آن روی آورده اند، خاطر نشان کردند: در کجای دنیا به نامزدهای انتخابات، از چهره های معروف گرفته تا افراد گمنام، اجازه داده می شود که بطور مساوی از رسانه ملی کشور استفاده کنند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: در آمریکا و کشورهای سرمایه داری، اگر نامزدهای انتخابات عضو دو یا سه حزب نباشند و مافیای ثروت و قدرت و شبکه صهیونیستها از آنها حمایت نکنند، به هیچ وجه امکان تبلیغات ندارند.
حضرت آیت الله خامنه ای قانون را مرجع و حاکم واقعی روند انتخابات در ایران بر شمردند و تأکید کردند: در جمهوری اسلامی تنها چیزی که بر روند وارد شدن در عرصه انتخابات حاکم است قانون است و بر طبق قانون عده ای می توانند بیایند و عده ای نمی توانند ضمن این که کسانی که تشخیص صلاحیت می دهند نیز بر طبق قانون مشخص هستند.
ایشان افزودند: دشمن بیرونی با چشم بستن بر این واقعیات، تبلیغات دروغین انجام می دهد و متاسفانه برخی "حنجره ها و قلم های بی تقوا" در داخل همان تبلیغات را تکرار می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: ملت ایران به توفیق الهی و با حضور خود و عزم راسخ، به همه این ترفندها، پاسخ قاطع و کوبنده خواهد داد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان درباره انتخابات خطاب به نامزدهای انتخاباتی، چند توصیه مهم بیان کردند.
ایشان تأکید کردند: نامزدهای محترم از هر چیزی که می خواهند انتقاد کنند، اما متوجه باشند که معنای انتقاد، بی انصافی، منفی بافی و سیاه نمایی نیست بلکه جوهره انتقاد به معنای عزم و نیت و تلاش برای حل مشکلات و پیمودن راهی پر افتخار است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطر نشان کردند: اگرچه رسانه های بیگانه با غیض و غرض ورزی سعی می کنند این سخنان من را به برخی نامزدها منتسب کنند اما این حرفها متوجه نامزد یا نامزدهای خاصی نیست بلکه متوجه همه نامزدهاست.
ایشان افزودند: لازمه انتقاد، انکار جهات مثبت نیست بنابراین کسانی که می خواهند اعتماد مردم را به خود جلب کنند نباید برنامه ها و کارهای زیر ساختی و برجسته ای را که در این دولت و دولتهای چند دوره گذشته انجام شده و موجبات پیشرفت کشور را فراهم کرده، انکار کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به مشکلات اقتصادی از جمله گرانی و تورم افزودند: آرزوی ملت و همه ما این است که منتخب ملت در انتخابات 24 خرداد، حلّال مشکلات اقتصادی باشد اما نامزدها در بیان طرح های خود برای حل مشکلات اقتصادی، کارهای انجام شده را نفی نکنند.
توصیه انتخاباتی دیگر رهبر انقلاب به هشت نامزد، این بود که وعده های نشدنی ندهند.
ایشان خطاب به نامزدها افزودند: به گونه ای حرف بزنید که اگر خرداد سال آینده نوار حرفهای امروز شما را پخش کردند شرمنده نشوید و با بهانه گیری گردن این و آن نیاندازید.
حضرت آیت الله خامنه ای اختیارات رئیس جمهور در قانون اساسی را بسیار وسیع و فوق العاده دانستند و خاطر نشان کردند: تنها محدودیت رئیس جمهور «قانون» است که البته قانون در واقع محدود کننده نیست بلکه هدایت کننده و نشان دهنده راه صحیح حرکت است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس از نامزدها دعوت کردند ضمن ارائه برنامه هایشان، چند قول اساسی به مردم بدهند: قول بدهند که با "عقل و درایت" و "پشتکار و ثبات قدم" عمل خواهند کرد.
قول دهند از همه ظرفیتهای قانون اساسی برای انجام مسئولیت های بزرگ ریاست جمهوری استفاده می کنند و قول بدهند ضمن مدیریت اوضاع کشور، به مسئله اقتصاد که به میدان چالش تحمیلی بیگانگان تبدیل شده، توجه کافی خواهند کرد.
ایشان قول نامزدهای انتخاباتی به ملت برای پرهیز از حاشیه سازی و حاشیه پردازی را ضروری برشمردند و افزودند: لازم است به ملت قول بدهید که اگر انتخاب شدید دست اطرافیان و دوستانتان را باز نخواهید کرد.
رهبر انقلاب قول نامزدها به مردم برای توجه کامل و پاسداری از منافع ملت در مقابل بیگانگان را، از دیگر تعهدات ضروری نامزدها خواندند و افزودند: برخی با تحلیل غلط، می گویند برای کاهش عصبانیت دشمن باید به او امتیاز داد اما این کارِ اشتباه، عملاً به معنای ترجیح منافع بیگانگان بر منافع ملت است.
ایشان خاطر نشان کردند: عصبانیت دشمن ناشی از وجود بالنده جمهوری اسلامی و ناشی از زنده بودن راه و یاد و اهداف امام در اذهان ملت است و تنها راه مقابله با آن تلاش بی وقفه برای حل مشکلات و "ا ستقلال و اقتدار ملی" است.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان تأکید کردند: ده روز دیگر، روز امتحان بزرگ ملت ایران است که امیدواریم به فضل پروردگار، ملت با ایجاد حماسه ای پر برکت و دارای نتایج درخشان، از این آزمون بزرگ الهی نیز سربلند و سرافراز بیرونآید.
همزمان
با ایام سالروز فتح خرمشهر، صبح امروز (دوشنبه) مراسم دانش آموختگی
دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین (ع) با حضور حضرت آیت
الله خامنه ای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی
در ابتدای ورود به میدان، با حضور بر مزار شهدای گمنام و قرائت فاتحه، یاد و
خاطره شهدای دفاع مقدس را گرامی داشتند.
فرمانده کل قوا سپس از یگانهای حاضر در میدان سان دیدند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین جانبازان حاضر در میدان را مورد تفقد قرار دادند.
حضرت
آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مراسم، گام
بلند و حماسی و پرشور ملت ایران در انتخابات پیش روی ۲۴ خرداد را بشارت
دهنده موفقیت ها و دستاوردهای بزرگتر برای انقلاب و نظام اسلامی دانستند و
با توصیه به مردم برای دقت در اظهارات و شعارهای کاندیداهای محترم بمنظور
شناخت و انتخاب فرد اصلح و همچنین توصیه مؤکد به کاندیداهای انتخابات ریاست
جمهوری برای تثبیت اصول و مواضع عاقلانه و حکیمانه نظام اسلامی و پرهیز از
ریخت و پاش، تخریب و بداخلاقی، در تبلیغات، تأکید کردند: به توفیق الهی،
فردای این کشور و ملت، فردایی روشن، عزتمدارانه و برای همه الگو خواهد بود.
رهبر
انقلاب اسلامی افزودند: ما نمی دانیم که چه
کسی
رییس جمهور خواهد شد و نمی دانیم که خداوند متعال دلهای مردم را به سوی چه
کسی هدایت خواهد کرد اما می دانیم که حضور مردم در پای صندوق های رأی که
اعلام حضور قدرتمندانه ملت در عرصه حرکت و تاخت به سوی آرمان ها است،
قطعاًٌ زمینه ساز عزت، مصونیت، آبروی بین المللی و خوشحالی دوستان و
ناراحتی دشمنان خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تبلیغات
بدخواهان ملت ایران برای دلسرد کردن مردم از حضور در پای صندوق های رأی
گفتند: علت این تبلیغات گسترده این است که اگر مردم وارد میدان شوند و حرکت
پرشور خود را نشان دهند، برای معاندان، گران تمام خواهد شد.
ایشان با
اشاره به اظهار نظر مقامات امریکایی درخصوص انتخابات ایران افزودند: کسانی
در مورد انتخابات ایران اظهار نظر می کنند که زندان گوانتانامو و
هواپیماهای بدون سرنشین آنها بر فراز روستاهای محروم پاکستان و افغانستان و
جنگ افروزی در منطقه و حمایت بی قید و شرط از رژیم جنایتکار صهیونیستی،
مایه بی آبرویی و لکه ننگ آنها است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر
اینکه انتقاد آنها از جمهوری اسلامیِ آبرومند و سرافراز، ارزش جواب دادن
ندارد و در خور اعتنای ملت ایران و مسئولان نیست، گفتند: اما این اظهارات
برای آحاد ملت عبرت انگیز است زیرا نشان دهنده میزان بسیار بالا
ی
حساسیت انتخابات برای آنها است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند:
جبهه معاندان، ۳۴ سال است که به هنگام برگزاری هر انتخابات، جنجال آفرینی
می کنند و در عین حال همواره هم ناموفق بوده اند، و به لطف الهی این بار
نیز ملت بزرگ ایران، به آنها تو دهنی خواهند زد.
ایشان، مردم را به دقت و
تأمل در اظهارات و مواضع کاندیداهای محترم فراخواندند و تأکید کردند: مردم
باید کسی را ترجیح دهند که زمینه ساز عزت برای آینده انقلاب و کشور باشد و
توانایی حل مشکلات و ایستادگی قدرتمندانه در مقابل جبهه معاندان و الگو
کردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان جهان را داشته
باشد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تفاوت تشخیص های مردم در
انتخابات، خاطرنشان کردند: این تفاوت تشخیص ها، و علاقه مندی های متفاوت به
کاندیداها نباید منجر به رودررو قرار گرفتن افراد شود.
حضرت آیت الله
خامنه ای افزودند: برای انتخاب و گزینش عالی ترین مقام اجرایی کشور که
بسیار حساس و مهم است، در کشور، ساز و کار قانونی وجود دارد و بر اساس آن
عمل خواهد شد، بنابراین اختلاف نظرها نباید موجب بروز کدورت شود.
ایشان
چند توصیه هم به داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری داشتند و گفتند:
کاندیداهای محترم نیز باید کار را با حماسه و شور و غیرتمندی به پیش ببرند
اما
بدون چالش.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ظرافت کار اینجاست که باید در
فضای رقابت های انتخاباتی، نشاط و تحرک و گفتگوهای گرم و داغ وجود داشته
باشد اما نفرت پراکنی نباشد.
توصیه دیگر حضرت آیت الله خامنه ای به داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری، درخصوص نحوه تبلیغات و هزینه های آن بود.
ایشان
تأکید کردند: مردم درخصوص نحوه تبلیغات داوطلبان و همچنین نحوه هزینه ها و
ریخت و پاش ها قضاوت خواهند کرد و کسانی که برای تبلیغات انتخابات، از بیت
المال یا پول مشتَبه به حرامِ برخی افراد دیگر استفاده کنند، نخواهند
توانست اطمینان مردم را به سوی خود جلب کنند.
رهبر
انقلاب اسلامی گفتند: آنچه که در تبلیغات و شعارهای داوطلبان اهمیت دارد،
این است که مواضع عزت آفرین، صحیح، عاقلانه و حکیمانه انقلاب و نظام اسلامی
تثبیت شود.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: مبادا در تبلیغات، به
برخی افراد معاند در خارج و یا حتی در داخل، چراغ سبز نشان دهیم زیرا دشمن
در تلاش است تا مردم را مأیوس و ناامید کند و متأسفانه برخی حنجره ها و
زبان ها و قلم های بی تقوا هم در داخل حرف آنها را تکرار می کنند.
فرمانده
کل قوا در بخش دیگری از سخنان خود در جمع دانشجویان، اساتید و فرماندهان
دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام، پاسداری از انقلاب
را
یکی از ویژگی های ممتاز دانشجویان این دانشگاه برشمردند و افزودند: یکی از
لوازم پاسداری از انقلاب، داشتن شناخت درست و عمیق از مبانی نظری و اصول
انقلاب اسلامی و پایبندی به آنها است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان
کردند: در طول انقلاب اسلامی، کسانی بودند که با احساسات و بدون شناخت عمیق
از مبانی نظری انقلاب، وارد میدان شدند و بعد از مواجه شدن با یک تندباد،
راهشان تغییر کرد و از مسیر انقلاب خارج شدند.
حضرت آیت الله خامنه ای
یکی دیگر از لوازم پاسداری از انقلاب را شناخت دقیق تاریخ انقلاب دانستند و
افزودند: تاریخ انقلاب اسلامی در واقع عینیتِ مبانی نظری
آن
است و نشان دهنده آزموده و تجربه شدنِ مبانی نظری در میدان عمل است.
ایشان
با اشاره به تمرکز بیش از حد رسانه های بیگانه بر برخی نقاط ضعف کوچک و
بزرگنمایی دهها برابری آن، خاطرنشان کردند: هدف آنها به فراموشی سپرده شدن
تجربه های موفق نظام اسلامی و القای نادرستی مبانی نظری انقلاب در مرحله
عمل است، بنابراین همه مردم بویژه جوانان باید از تاریخ انقلاب آگاهی کامل
داشته باشند.
فرمانده کل قوا تأکید کردند: یکی از وظایف مهم مسئولان و
فرماندهان دانشگاه امام حسین علیه السلام و همچنین مسئولان و اساتید همه
دانشگاهها، آشنا کردن جوانان با تاریخ انقلاب اسلامی
است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: آشنایی نسل جوان با تاریخ انقلاب اسلامی زمینه ساز آینده ای اطمینان بخش و قطعی خواهد بود.
ایشان
خاطرنشان کردند: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، هر قدمی که
انقلاب برداشته، نوید دهنده قدم بعدی بوده است و به همین دلیل هرگز دچار بن
بست نشدیم و در دالان یأس و ناامیدی قرار نگرفتیم.
رهبر انقلاب اسلامی
تأکید کردند: همواره فرج و مسیر حرکت به سوی آرمانها، در مقابل ما باز بوده
است و اگر در مواقعی پیشرفت مناسب نداشتیم به دلیل کوتاهی و سستی خودمان
بوده است و نه بن بست بودن راه پیش رو.
در این مراسم سردار سرلشکر
محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به ارتقای
سطح آمادگی های دفاعی و تقویت توانمندیهای داخلی نیروهای سپاه پاسداران
برای واکنش هم سطح و اثرگذار در برابر هر نوع تهدید دشمن، تأکید کرد:
معنویت افزایی و تقویت بنیه اعتقادی و معرفتی در صدر برنامه های آموزشی
سپاه پاسداران قرار دارد و نظام جامع آموزشی و تربیتی در مراکز آموزشی سپاه
در حال اجرا است.
سردار دریادار پاسدار مرتضی صفاری فرمانده دانشگاه
امام حسین (ع) نیز گزارشی از برنامه ها و دوره های علمی، آموزشی، فرهنگی و
رزمی این دانشگاه بیان کرد.
در این مراسم همچنین جمعی از
فرماندهان، اساتید، دانش آموختگان و دانشجویان نمونه دانشگاه امام حسین (ع)
هدایای خود را از دست فرمانده معظم کل قوا دریافت کردند و نماینده
دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع) نیز مفتخر به دریافت سردوشی شد.
در ادامه دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع) طرح میدانی «فَاستَقِم کَما اُمِرت» را اجرا کردند.
اجرای تمرینات آمادگی رزمی بخش دیگری از برنامه های اجرا شده بوسیله دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع) بود.
در پایان مراسم یگانهای حاضر در میدان از مقابل فرمانده کل قوا رژه رفتند.
در
نبرد بین امام هادى (علیه السّلام) و خلفایى که در زمان ایشان بودند، آن
کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادى (علیه السّلام) بود؛ این باید
در همه ى بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.
در زمان امامت آن بزرگوار، شش خلیفه، یکى پس از دیگرى، آمدند و به درک واصل
شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود - همانطور که ایشان فرمودند - که حضرت
را شهید کرد و خودش هم به فاصله ى کوتاهى مُرد. این خلفا غالباً با ذلت
مردند؛ یکى به دست پسرش کشته شد، دیگرى به دست برادرزاده اش و به همین
ترتیب بنی عباس تارومار شدند؛ به عکسِ ... شیعه در دوران حضرت هادى و حضرت
عسگرى (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه روز وسعت پیدا کرده؛ قوی تر
شد.
...
حدیثى
درباره ى کودکى حضرت هادى است، که نمیدانم شنیده اید یا نه؛ وقتى معتصم
در سال 218 هجرى، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به
بغداد آورد، حضرت هادى که در آن وقت شش ساله بود، به همراه خانواده اش در
مدینه ماند. پس از آنکه حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده
حضرت پرس وجو کرد و وقتى شنید پسر بزرگ حضرت جواد، علی بن محمد، شش سال
دارد، گفت این خطرناک است؛ ما باید به فکرش باشیم. معتصم شخصى را که از
نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آنجا کسى را
که دشمن اهل بیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد به دست آن شخص، تا او
به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار
بیاورد. این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکى از علماى مدینه را به نام
«الجنیدى»، که جزو مخالفترین و دشمنترینِ مردم با اهل بیت
(علیهم السّلام) بود - در مدینه از این قبیل علما آنوقت بودند - براى این
کار پیدا کرد و به او گفت من مأموریت دارم که تو را مربى و مؤدبِ این بچه
کنم، تا نگذارى هیچکس با او رفت و آمد کند و او را آنطور که ما
می خواهیم، تربیت کن. اسم این شخص - الجنیدى - در تاریخ ثبت [شده] است.
حضرت هادى هم - همانطور که گفتم - در آن موقع شش سال داشت و امر، امر
حکومت بود؛ چه کسى می توانست در مقابل آن مقاومت کند. بعد از چند وقت یکى
از وابستگان دستگاه خلافت، الجنیدى را دید و از بچه اى که به دستش سپرده
بودند، سؤال کرد. الجنیدى گفت: بچه؟! این بچه است؟! من یک مسأله از ادب
براى او بیان می کنم، او بابهایى از ادب را براى من بیان می کند که من
استفاده می کنم! اینها کجا درس خوانده اند؟! گاهى به او، وقتى می خواهد
وارد حجره شود، می گویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو - می خواسته
اذیت کند - می پرسد چه سوره اى بخوانم. من به او گفتم سوره ى بزرگى؛ مثلاً
سوره ى آل عمران را بخوان؛ او خوانده و جاهاى مشکلش را هم براى من معنا
کرده است! اینها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآنند؛ بچه؟!
ارتباط این کودک که علی الظاهر کودک است، اما ولی اللَّه است؛ «وآتیناه
الحکم صبیّا» - با این استاد مدتى ادامه پیدا کرد و استاد شد یکى از
شیعیان مخلص اهل بیت(سلام الله علیهم)!
...
حضرت
هادى (علیه السّلام) چهل و دو سال عمر کردند، که بیست سالش را در سامرا
بودند؛ آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگى می کردند. سامرا در
واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود
را - با ترکهاى خودمان؛ ترکهاى آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - که از
ترکستان و سمرقند و از همین منطقه ى مغولستان و آسیاى شرقى آورده بود، در
سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را
نمی شناختند و از اسلام سر در نمی آوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم
می شدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا
عده ى قابل توجهى از بزرگان شیعه در زمان امام هادى (علیه السّلام) جمع
شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله ى آنها پیام امامت را به
سرتاسر دنیاى اسلام - با نامه نگارى و... - برساند. این شبکه هاى شیعه در
قم، خراسان، رى، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه ى اقطار دنیا را
همین عده توانستند رواج بدهند و روزبه روز تعداد افرادى را که مؤمن به این
مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادى همه ى این کارها را در زیر برق شمشیر
تیز و خونریز همان شش خلیفه و علیرغم آنها انجام داده است. حدیث معروفى
درباره ى وفات حضرت هادى (علیه السّلام) هست که از عبارت آن معلوم می شود
که عده ى قابل توجه ى از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ بهگونه اى که
دستگاه خلافت هم آنها را نمی شناخت؛ چون اگر می شناخت، همه ی شان را
تارومار می کرد؛ اما این عده چون شبکه ى قوی اى به وجود آورده بودند،
دستگاه خلافت نمی توانست به آنها دسترسى پیدا کند.
یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها – ائمه(علیهم السّلام) - به قدر سالها اثر
می گذاشت؛ یک روز از زندگى مبارک اینها؛ مثل جماعتى که سالها کار کنند، در
جامعه اثر می گذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، والّا
دینى که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصى باشند
مثل یحیى بن اکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار
درجه یکِ علنى بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن
کنده می شد؛ تمام می شد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهم السّلام) نه فقط
تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینى را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان
خالص و مخلص و اولیاى خدا. اگر اسلام انسانهاى کمربسته نداشت، نمی توانست
بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیدارى اسلامى به وجود
بیاید؛ باید یواش یواش از بین می رفت. اگر اسلام کسانى را نداشت که بعد از
پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشرى و در تاریخ اسلامى نهادینه
کنند، باید از بین می رفت؛ تمام می شد و اصلاً هیچ چیزش نمی ماند؛ اگر هم
می ماند، از معارف چیزى باقى نمی ماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتى که حالا از
معارف اصلىشان تقریباً هیچ چیز باقى نمانده است. اینکه قرآن سالم بماند،
حدیث نبوى بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامى بعد از
هزار سال بتواند در رأس معارف بشرى خودش را نشان دهد، کار طبیعى نبود؛ کار
غیر طبیعى بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتک
خوردن، زندان رفتن و کشته شدن هم هست، که اینها براى این بزرگوارها چیزى
نبود.
بیانات مقام معظم رهبری،30/5/1383
منبع: askdin.com
آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.
1. از انتقاد هم اصلاً عصبانى نشوید. بعضى از انتقادکنهاى از دولت، هدفشان این است که شما را عصبانى کنند، خسته کنند و از جا در ببرند؛ اصلاً انتقاد با این هدف انجام مىگیرد. یا عیبجویىهاى بیخود؛ دیدهاید گاهى یک خبرى را تیتر مىکنند، بزرگ مىکنند؛ فردا، پسفردایش معلوم مىشود اصلاً دروغ است و اصل ندارد! اینها هم کارهایى است که بعضیها انجام مىدهند. مطلقاً حالت عصبانیت و بىتابى نباید به شما دست بدهد.
(4 / 6 / 86)
2. به انتقادها هم توجه کنید؛ البته ... انتقاد با تخریب فرق دارد. متأسفانه خیلیها تخریب میکنند، ولى اسمش را میگذارند انتقاد. آن جایى که واقعاً انتقاد است و کسانى با نظر خیرخواهانه، نقاط مثبتِ کارى را توجه میکنند و نقاط اشکالش را هم ذکر میکنند، اینها را با سعهى صدر گوش بدهید؛ نه این که همه جا قبول کنید - چون ممکن است آن منتقد اشتباه کرده باشد - اما گوش کنید تا آن جائى که واقعاً درست است از شما فوت نشود.
(2 / 6 / 87)
3. براى شنیدن نقد، سینهى گشاده و روى باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمیکنید از اینکه از شما انتقاد کنند. البته این انتقادهائى که میشود، همه یک جور نیست. بعضىها به قصد اصلاح نیست، بلکه به قصد تخریب است؛ داریم مىبینیم دیگر؛... لیکن در کنار اینها، نقد هم وجود دارد؛ نقدهاى مصلحانه، خیرخواهانه. گاهى از سوى دوستان شماست، گاهى حتّى از سوى کسانى است که دوست شما و طرفدار شما هم نیستند؛... این چند سال، خیلى اهانتها به شما شد، کینهتوزى شد، اهانت شد. اینها را تحمل کردید. این تحملها هم پیش خداى متعال اجر دارد. لیکن این موجب نشود که حالا ما سینهمان تنگ بشود، بگوئیم ما دیگر انتقاد را گوش نمیکنیم، یا اگر کسى اندک انتقادى در فلان گوشه از ما کرد، این را حمل بر دشمنى بکنیم؛ نه، نخیر؛ انتقاد را گوش کنیم؛ انتقاد خوب است. همین طور که گفته شده، این یک هدیهاى است که به انسان داده میشود؛ نقدهاى غیر مغرضانهى بخصوص برخى نخبگان .
(18 / 6 / 88)
4. البته در کنار علاقهمندان به رئیس جمهور محترم - که ایشان علاقهمندان زیادى در داخل کشور، حتّى در خارج از کشور دارند - دو دستهى دیگر هم هستند که باید به اینها توجه کرد؛ یعنى حضور آنها را بایستى محاسبه کرد: یک دسته مخالفان عصبانى و زخمخورده هستند. مطمئناً اینها در این دورهى چهارساله، در مقام معارضهى با دولت برخواهند آمد. مخالفت کردند، باز هم مخالفت خواهند کرد. لیکن یک دستهى دیگر هم هستند که اینها جزو نظامند، با رئیس جمهور، با نظام هیچ دشمنىاى ندارند؛ ممکن است منتقد باشند. این منتقدان را بایستى به حساب آورد؛ نظرات آنها را باید شنید؛ آنچه که قابل فهم است، قابل قبول است، آن را پذیرفت. و من امیدوارم که همین جور عمل بشود و انشاءاللَّه خواهد شد.
(تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)
5. در عین حال که ممکن است یک موارد بیشترى را شما محق باشید، یک جاهائى هم ممکن است انتقاد وارد باشد؛ بنابراین انتقادپذیرى را در خودتان نهادینه کنید. باید جورى باشد که مسئولین دولتى انتقادپذیرى را در نفس خودشان پذیرا باشند. البته این کار، سخت هم هست، اما باید با سعهى صدر برخورد کرد.
(8 / 6 / 89)
6. البته در برخورد با انتقادهائى که احیاناً در رسانهها و روزنامهها یا بعضى از مراکز قانونى نسبت به دولت انجام میگیرد، دو جور رویکرد میشود داشت: یک رویکردِ توجیه و تبیین کننده است، این خوب است؛ یک رویکردِ مخاصمه است، این خوب نیست. اینجور نباشد که شما بگوئید چون به دولت حمله میکنند، چون انتقاد مغرضانه میکنند، پس ما هم بایستى اینجورى برخورد کنیم؛ نه، تبیین کنید. بله، تبیین کار لازمى است. راه تبیین هم همین است که در جلسات عمومى با مردم، بیان کنید، روشن کنید؛ سؤالات را مطرح کنند، شما جواب بدهید، اینها تبیین میشود؛ در رسانهها هم پخش شود. اگر چنانچه تبیینِ خوب انجام بگیرد، غرضورزىِ غرضورزان به جائى نخواهد رسید.
(6 / 6 / 90)
----
1)آن چیزى را که من اینجا میخواهم توصیه کنم، این است که، اخم به ضعفها و عملکردهاى ضعیف را ما در عملکرد مسئولان و رئیسجمهور و بعضى دیگر مشاهده میکنیم؛ اما لبخند و تشویق و توجه به آن کسانى هم که خوب عمل کردهاند، این هم باید حتماً در کنارش باشد. پس ارزیابى و مترتب بر ارزیابى و تقویم عملکردها، باید برخورد متناسب با نوع و سطح عملکرد باشد.
(6 / 6 / 85)
----
1. اولویتهاى کارى را مشخص کنید؛ معنایش این نیست که به کارهاى غیراولى نپردازید؛ نه، چند نقطهى برجسته را که میتواند در بخشهاى دیگر اثر بگذارد و حالت سرفصل و چهارراه به خود میگیرد، اینها را مشخص کنید - چه در زمینههاى اقتصادى، چه در زمینههاى فرهنگى و چه در بقیهى زمینههایى که موجود است - و به طور مداوم روى آنها تکیه کنید؛ اگر امر دائر شد بین آنها و غیر آنها، آنها را مقدّم بدارید.
(6 / 6 / 85)
2. یکى از ضعفها این است که ما در کارها اولویتها را نبینیم. یکى از آقایان اشاره کردند - که اشارهى درستى است - به این که طرحهاى نیمهتمام را باید دنبال کنیم. این خیلى خوب است؛ این کار، کار لازمى است؛ من همیشه تأکیدم بر این است؛ منتها مشخص کنید، یک مجموعهى کارى درست کنید، بنشینند واقعاً طرحهاى نیمهتمام را - حالا یک رقمى هم ذکر کردند که فلان تعداد طرحهاى نیمهتمام داریم - اولویتبندى کنند.
(6 / 6 / 90)
----
1)نظارت رئیسجمهور نسبت به وزرا، با استقلال وزرا در کارشان نباید تنافى پیدا کند. چون وزرا مسئولیت قانونى دارند و از مجلس رأى اعتماد گرفتهاند و باید استقلال داشته باشند. لیکن این نظارت حتى در مورد وزرا هم وجود دارد. استقلال عمل آنها محفوظ، اما نظارت رئیسجمهور هم با شدت تمام بایستى انجام بگیرد.
(2 / 6 / 87)
2)وزرا اختیاراتى دارند، باید هم به آنها اعتماد کرد. باید به کسانى که در قوهى مجریه در رأس هستند - وزرا - اعتماد کنند و مسئولیتهاى وزرا را بایستى به رسمیت بشناسند؛ جورى نباشد که لوث بشود.
(8 / 6 / 89)
آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.
1. از بخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. الان در گزارش آقاى رئیسجمهور، اصلاً اسمى از فرهنگ نیامد؛ یا در اولویتبندیها این اولویت فداى اولویتهاى دیگر شد و آنها تقدم پیدا کرد که در کوتاهى وقت، بیان بشود! این مظلومیت است دیگر... از جملهى کارهایى که مسؤولین فرهنگى دولت خیلى باید به آن بپردازند و واقعاً یک دقیقه را در آن فروگذار نکنند، این است که به فرهنگ عمومى جامعه و ابزارها و وسائل فرهنگى، جهت ارزشى بدهند. چون تلاش زیادى شده تا جریانهاى فرهنگى و عاملهاى فرهنگى - هنر و ادبیات و شعر و سینما و بقیه - در جهت غیر ارزشى حرکت کنند و راه بیفتند.
(4 / 6 / 86)
2. یکى هم توجه به مقولهى فرهنگ است که خیلى مهم است. البته خب، کارهایى شده؛ گزارشى هم که دادند، اشارهاى به این معنا داشت؛ بنده هم در جریان بسیارى از کارها هستم؛ اما در عین حالا مقولهى فرهنگ، بسیار مقولهى مهمى است؛ همان طور که بارها گفتیم مثل هوایى است که انسان در آن تنفس میکند. همه - بزرگ، کوچک، بالا، پائین، قشرهاى مختلف، مسئول، غیرمسئول - در فضا تنفس میکنند. این فضا را درست کنید، تا همه سالم تنفس کنند.
(2 / 6 / 87)
3. تکلیف این را روشن کنیم. یک وقت هست که یک دستگاهى به امور فرهنگى بىاعتناء است، یک وقت نه، یک دستگاهى اعتناء و اهتمام به امور فرهنگى دارد، لیکن هدفگذارىهاى فرهنگىاش دچار اختلال یا دچار خدشه است. این هدفگذارىها خیلى مهم است؛ از این نبایستى غفلت کرد. ما چه میخواهیم بکنیم با اخلاق مردم، با فرهنگ مردم؟ آیا ما به عنوان دولت اسلامى میتوانیم هدایتِ فرهنگى جامعهى خودمان را رها کنیم؟ قطعاً نه، جزو وظائف ماست.
(18 / 6 / 88)
4. یکى دو سال پیش که همین مجموعه اینجا حضور داشتید، من راجع به مسئلهى فرهنگى از دستگاه دولتى یک گلهاى کردم. حالا خوشبختانه انسان احساس میکند که در دولت به کار فرهنگى اهتمام ورزیده میشود. بودجههاى فرهنگىِ بزرگ و کلان و در واقع کارهاى گوناگون و تکرار مسائل فرهنگى و اینها خوب است؛ انسان این اهتمام را مشاهده میکند، خرسند میشود؛ منتها اوائل امسال بود یا پارسال بود - یادم نیست - که وقتى راجع به همین بودجهى فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئیس جمهور گفتم که من وقتى شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگى را تصویب کردید، از نحوهى مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتى که بودجهى فرهنگى زیاد میشود. مدیران ما دوست دارند که بودجهاى که به آنها داده میشود، جذب کنند؛ چون میدانند که اگر امسال جذب نکردند، سال دیگر خبرى نیست؛ لذا ناچارند جذب کنند. خوب، جذب بودجهى فرهنگى در جاى مناسب، خیلى کار سختى است؛ کار آسانى نیست. کار فرهنگى مثل ساختوساز نیست که آدم بگوید خیلى خوب، این زمین، این هم مصالح، حالا بروید بسازید. کار فرهنگى مصالحش خیلى سخت گیر مىآید؛ معمار و استادکارش خیلى دشوار به دست مىآید. لذاست که به نظر من توى کار فرهنگى یک مقدارى بایستى اهتمام ورزید. اولاً ببینیم ما چه قلم از قلمهاى کار فرهنگى را اهمیت میدهیم. در بعضى از آن دورههاى قبل - که حالا نمیخواهیم خیلى مشخص کنیم و اسم بیاوریم، لیکن چارهاى هم نیست؛ انسان براى مقایسه مجبور است بگوید - میخواستند کار فرهنگى بکنند، گفتند بودجهى فرهنگى؛ بنا کردند کاروانسراهاى شاه عباسىِ بین راه را به عنوان کار فرهنگى، آباد کردن! بله، آباد کردن کاروانسراى شاه عباسى چیز خوبى است، اثر باستانى هم هست؛ اما آیا کار اولویتدار فرهنگى ما همین است؟ ما که اینجور در مواجههى با فشار عظیم تبلیغات جهانى قرار داریم؛ سیاست در خدمت فرهنگ است، اقتصاد در خدمت فرهنگ است، هنر در خدمت فرهنگ است، براى فشار آوردن به فرهنگ داخلى ملت ما. آنها میدانند که اگر فرهنگ را عوض کردند، دیگر مبارزهاى باقى نمیماند. اگر مبارزهى با استکبار هست، اگر میل به ایستادگى و مقابلهى با دخالت اجنبى هست، به خاطر فرهنگ است. انسان یک فرهنگى دارد، همین فرهنگ را بیایند عوض کنند، همه چیز میشود مال خودشان؛ لذا همهى فشار روى فرهنگ است.
(8 / 6 / 89)
5. حالا بعد از آنکه مصرف فرهنگى را پیدا کردیم، قلمى که باید این بودجه صرف آن بشود، پیدا کردیم، برویم سراغ محتوایش. بالاخره میخواهیم فیلم بسازیم. مثلاً میخواهیم ده تا فیلم انقلابى بسازیم؛ ده تا فیلمى که حامل ارزشها باشد. یا میخواهیم فلان تعداد کتاب منتشر کنیم؛ محتواهایش چه باشد، چه جورى باشد، با چه قوّتى، با چه استحکامى، با چقدر مایهى علمى و هنرى که در آنجا به کار برده میشود؟ اینها خیلى کارهاى سخت و ظریفى است. در زمینههاى فرهنگى، دنبال کارهاى تشریفاتى و ویترینى نباشید. نمایش دادن کار فرهنگى، نه اینکه فایدهاى ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینهى فرهنگ باید دنبال کارهاى محتوائى و اصیل و واقعى رفت، که امروز نیاز عمدهى کشور هم این است.
(8 / 6 / 89)
6. آنچه که من لازم میدانم به دوستان دولت توصیه کنم، این است که مسئلهى فرهنگ را خیلى جدى بگیرید. اگر چنانچه ما کارهاى اقتصادى را - همچنان که در برنامه هست و آرزوهاى ما متوجه به آن است - انجام بدهیم، اما در زمینهى کار فرهنگى عقب بمانیم، بدانید کشور لطمه خواهد دید. دشمنان ما یکى از چشمههاى دشمنىشان کار اقتصادى است؛ یک چشمهى مهم دیگر، کار فرهنگى است. البته نه وقت و نه ظرفیت جلسه اجازه نمیدهد که انسان در این زمینه وارد بشود؛ لیکن فىالجمله دوستان توجه داشته باشند که کار فرهنگ، کار بسیار مهمى است؛ با ملاحظهى جهتگیرىهاى انقلابى و اسلامى. در زمینهى فرهنگ، دچار رودربایستى نشوید. در همهى شعبههاى فرهنگى - چه در موضوع کتاب، چه در کارهاى هنرى، چه در مؤسسات فرهنگى - جهتگیرىها را انقلابى و اسلامى قرار بدهید. اولویتها را در اینجا هم ملاحظه کنید، چون منابع بالاخره محدود است. البته مصوبهى دولت در زمینهى بودجهى فرهنگى، مصوبهى خوبى است؛ اگرچه حالا شنیدم که خیلى از مبالغ این مصوبه تخصیص داده نشده.
(6 / 6 / 90)
7. در زمینهى فرهنگ فرصت نشد آقایان گزارشى بدهند. من یک جمله عرض بکنم: به کارهاى سطحى نباید اکتفاء کرد. به کارهاى عمیقتر، کارهاى بنیانىتر، کارهائى که از یکىشان دهها کار صادر میشود و نشئت میگیرد، توجه کنید. من یک وقتى نسخهاى از آن کارهاى عمیقِ لازم را به آقاى رئیسجمهور دادم؛ همانها باید دنبال شود و باید دنبال میشد. در باب فرهنگ باید بشدت مراقبت شود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومى کشور و فرهنگى که نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت یک هدفى هدایت میکند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلى مشکل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصمیم بگیرید، اینها مىآیند خرابش میکنند و جور دیگرى منعکس خواهد شد.
(2/ 6 / 91)
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.
1. یکى مسألهى رعایت قوانین است. قانون را اهمیت بدهید. قانون - وقتى که با ساز و کار قانون اساسى پیش رفت - حتمیت و جزمیت پیدا میکند. ممکن است همان مجلس یا دولت یا دیگران مقدماتى فراهم کنند که آن قانون عوض بشود - با طرحهایى که در مجلس مىآید، با لوایحى که دولت میدهد، با تصمیمسازیهایى که در بخشهاى مختلف انجام میگیرد - عیبى ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامى که قانون، قانون است، حتماً بایستى به آن عمل بشود و به آن اهمیت داده بشود.
(2 / 6 / 87)
2. دولت به قانون اهمیت بدهد. بله اینى که آقاى رئیس جمهور گفتند که همه باید قانون را رعایت کنند، بله مسلم است؛ مجلس، قوهى قضائیه، دستگاههاى گوناگون، باید قانون را رعایت کنند؛ به آنها هم ما توصیهى این را میکنیم، به شما هم توصیه میکنیم. قانون را دقیق رعایت کنید. خوب، حالا بعضى از منتقدین دولت گفتند که دولت قانون را رعایت نمیکند. آقاى رئیس جمهور هم در جواب گفتند که نه، این دولت قانونگراترین دولتهاست. این، دو تا ادعا شد؛ دو طرف قضیه. باز من این جا کار ندارم که کدام طرف ترجیح دارد، کدام طرف ترجیح ندارد. من میخواهم به شما عنوان مسئولین مجریهى کشور سفارش اکید بکنم که به قانون اهمیت بدهید.
(18 / 6 / 88)
3. تکیهى بر برنامه، تکیهى بر قانون، همکارى قواى سهگانه با یکدیگر، جزو وظائف اصلى است.
(تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)
----
1. نکتهى بعدى، تعامل با نخبگان همفکر و بااخلاص است. آقاى رئیسجمهور اشاره کردند در سرتاسر کشور نخبگان زیادى هستند - در تهران هم خیلى هستند، در جاهاى دیگر هم هستند - باید با اینها تعامل کنیم. البته نشست و برخاست با نخبگان در سفرها خوب است؛ لیکن این کافى نیست، بیش از این لازم است. کسانى هستند که با شما همدلند و از جنس شمایند و حقیقتاً هم نخبهى فکرى و داراى نظر صائب هستند. اصلاً نباید خود را از تعامل با اینها و استفادهى از وجود اینها محروم کرد؛ همچنان که از ظرفیت مدیریتى کشور نباید غافل شد. ما الان در طول این سالهاى متمادى، بالأخره افراد زیادى داشتهایم که در این چرخهى مدیریتى کشور ورز خوردهاند؛ این ورز خوردن نیروها و ورزیده شدن آنها خیلى چیز باارزشى است. این ظرفیتى است و از این ظرفیت باید استفاده کرد. در هر ردهاى از مسئولیتها که میتوانید اعتماد کنید، حتماً از این مدیریتها استفاده کنید؛ اینها به درد بخورند. البته یک وقتى آدمى است که عناد و دشمنى دارد، بناى بر اخلال و کارشکنى دارد، خوب، بدیهى است که از او نمیتوان استفاده کرد. اما وقتى یک مدیر شایسته و آدم بااخلاصى است و به کشور و اهداف کلان نظام و اینها علاقهمند هم است، از این ظرفیت مدیریتى حتماً استفاده کنید. اینها به تدریج جمع شدهاند و نباید آسان از دست داد.
(6 / 6 / 85)
2. از نخبگان استفاده کنید. نخبگان کشور زیادند و در این جمع و جمعهاى مرتبط با این جمع هم منحصر نمىشوند. ما انصافاً آدمهاى نخبه در کشور کم نداریم؛ در دانشگاهها هستند، در محیطهاى کارى و تحقیقاتى هستند. گاهى که انسان با افراد نخبه برخورد مىکند، مىفهمد که همه هم آماده و مشتاقند و دلشان مىخواهد کمک کنند؛ جویا و خواهان اینها باشید. البته این باید در عمل نشان داده بشود تا نخبگان بیایند و خودشان را عرضه کنند که یک مسئلهى مهمى است.
(4 / 6 / 86)
3. مسألهى بعدى، تعامل نظاممند با نخبگان و اهل نظر - حتى مخالفین - است؛ با اینها هم باید تعامل کرد. نخبگان جامعه را نباید فراموش کرد. من اعتقادم این است که بر طبق فرمایش مولاى متقیان، آن جایى که بین خواست نخبگان و خواست مردم - عامهى مردم - تعارض وجود دارد، خواست عامهى مردم مقدم است؛ این همانى است که در نامهى معروف حضرت و فرمان معروف حضرت به مالک اشتر، به این معنا تصریح شده؛ اما همیشه از این قبیل نیست. گاهى نخبگان نظرات اصلاحىاى دارند که بایستى از اینها استفاده کرد. یعنى همچنانى که گفته میشود که «همه چیز را همگان دانند»، «همه کار را هم همگان توانند»؛ واقعش این جورى است. از نظرات و از نیرو و از کار همهى نیروها استفاده بشود.
(2 / 6 / 87)
4. بعضى از نخبگان دانشگاهها مردمان خیرخواهى هستند؛ ما مىبینیم. به بنده گاهى نامههائى مینویسند، من هم بحمداللَّه توفیق دارم، خیلى از این نامههائى که نخبگان و فرزانگان حوزه و دانشگاه به من مینویسند، نگاه میکنم و خودم میخوانم. ... انتقاد دارند؛ به بنده، به شما، به فلان کار، به فلان اقدام، به فلان تصمیم. ممکن است ایراد داشته باشند، اعتراض داشته باشند. ممکن است آن اعتراض به نظر ما وارد هم نباشد. ... اما یک جا هم در خلال حرفها انسان مىبیند که نه، یک نکتهى روشنى، یک حرف خوبى هست، انسان استفاده میکند. این ذهن فعالِ این انسان نخبه را، انسان براى خودش نگه دارد. شما وقتى از انتقاد او، از تذکر او استقبال کردى، در واقع ذهن او و فکر او را به عنوان یک پشتوانهاى براى خودتان نگه میدارى. او احساس میکند که میتواند کمک فکرى براى شما باشد. این همان راهى است که ما همیشه گفتیم بین خودتان و نخبگان باز کنید.
(18 / 6 / 88)
5. نکتهاى که من میخواهم اضافه کنم، این است که در ملاقاتهاى متعددى که من با نخبگان و زبدگان کشور - دانشگاهى، حوزوى - در سطوح مختلف دارم، مکرر از شما مسئولان محترم گله میکنند که اینها در بین ما نمىآیند و با ما در این زمینهها صحبت نمیکنند. این اشکال بر شما وارد است. من چند روز پیش هم در دیدار اساتید دانشگاه همین را مطرح کردم. آنها بارها به من گفتند، در آن جلسه هم گفتند؛ من هم مطرح کردم.
(6 / 6 / 90)
6. این (برنامه های اقتصادی) را ببرید در مجموعهى نخبگان؛ تشریح کنید، توجیه کنید، بیان کنید. فرض بفرمائید وزیر محترم اقتصاد یا رئیس کل بانک مرکزى وقتى که در جمع بزرگى از دانشگاهیان بروند، ممکن است در بین سؤالاتى که انجام میگیرد یا انتقادهائى که میشود، احیاناً سؤالهاى جهتدار و انتقادهاى داراى علل غیر فنى هم وجود داشته باشد؛ باشد، اشکالى ندارد. شما بروید... احیاناً ممکن است برخى از انتقادها صورت بگیرد که براى شما مفید باشد. یعنى در زمینهى کارهاى زیربنائى، در زمینهى کارهاى اقتصادى، در زمینهى مسائل مربوط به کار و اشتغال و غیره، این همافزائى به وجود خواهد آمد. به نظر من این کار، کار لازمى است؛ من توصیهام این است.
(6 / 6 / 90)
7. من به شما بگویم، این آمارهاى رقمى و عددى در ذهن متعارف مردم باقى نمیماند؛ خواص و اهل فن بیشتر از این آمارها استفاده میکنند و روى آنها محاسبه میکنند و نتیجهگیرى میکنند. خب، سراغ اینها بروید، اینها را در میان بگذارید و مطرح کنید. اینها احیاناً بازخوردى خواهد داشت؛ ممکن است اشکالى بکنند، اشکال واردى هم باشد؛ این به شما کمک خواهد کرد. من این توصیهى مؤکد را دارم. فقط هم منتظر نشویم که رئیس جمهور این کار را بکند؛ وزرا هم میتوانند این کار را بکنند. البته اگر چنانچه خود رئیس جمهور محترم هم در مجامع نخبگانى حضور پیدا کنند و اینها را مطرح کنند، بسیار خوب است.
(6 / 6 / 90)
8. همهى توان هم باید به میدان و به صحنه بیاید. کشور ظرفیتهاى خوبى دارد، توانهاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفیتهاى بالائى هست، هم در بیرون دولت. من مىبینم گاهى اوقات بعضى از مسئولین بخشها، از افرادى که خارج از تشکیلات دولتند، کمک فکرى میگیرند؛ این کار خوبى است؛ این را توسعه بدهید، از این ظرفیت استفاده کنید. افرادى هستند که دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در کنار دولت باشند و با دولت همکارى کنند؛ از نیروهاى اینها استفاده شود؛ اینها جزو ظرفیتهاى کشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفیتها زیاد است.
(2/ 6 / 91)
آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.
1)مسئلهى اشتغال هم مسئلهى مهمى است. طرحهائى که از چند سال پیش به این طرف براى اشتغال پیشبینى شده، آنچنان که انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا کارهائى انجام گرفت و خوب بود، بد نیست؛ لیکن ما را مستغنى نمیکند از اینکه نسبت به مسئلهى اشتغال یک اهتمام ویژهاى داشته باشیم. مسئلهى ارتقاى بهرهورى هم همین طور.
(8 / 6 / 89)
----
1)مسئلهى واردات را هم که گزارش دادند، البته جزو نگرانىهاى من است. حالا این گزارش هم هست؛ لیکن آنچه که انسان مشاهده میکند، یک قدرى نگرانىآور است. درست است؛ ممکن است رشدِ نسبت واردات به صادرات غیر نفتى ما کاهش پیدا کرده، این رشد کم شده - این خودش چیز مثبتى است - اما به این اکتفاء نکنید. بخصوص در همین زمینههاى زراعى و باغى و اینها که ذکر کردند، اینها چیزهائى است که بایستى هرچه میتوانیم، از واردات اینها پرهیز کنیم. بروید سراغ همان صنعتىسازى صادرات کشاورزى؛ همین چیزى که در گزارشها هم بود. اینها چیزهاى مهمى است؛ انشاءاللَّه روى اینها تکیه شود. مردم هم تحمل میکنند و میپذیرند. بنابراین در زمینهى سیاستهاى واردات، یک بازنگرى جدى بکنید؛ بخصوص در کالاهائى که ما مزیت تولیدى داریم؛ چه صنعتى، چه کشاورزى. از نگاه بخشى به واردات - که حالا هر بخش دولتى طبق نیازهاى خودش دنبال واردات برود - حتماً پرهیز شود.
(6 / 6 / 90)
----
1. دولت محترم و خدمتگزار با برنامهریزى صحیح، به همان کیفیتى که در سند چشمانداز بیست ساله تصویب شده و سیاستهایى که اعلام شده است - که جهت این سیاستها هم عدالت، رفاه عمومى و توسعهى علمى و فنى و همهجانبه و عدالتمحور است - در این جهت حرکت کند. دستیابى به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیهى به مردم، با استفاده از نیروهاى بانشاطى که در جامعهى جوان ما بحمداللَّه فراوانند، مىتوان به این هدفها دست یافت.
(تنفیذ حکم ریاست جمهوری نهم)
2. آن کارِ واحدِ بزرگ عبارت است از پیشرفت و ارتقاء کشور به سمت و سوى اهدافى که براى خودمان ترسیم کردهایم، که همان اهداف انقلاب اسلامى است و ریزتر شده، آنچه در سند چشمانداز بیستساله تبیین شده است. براى این کار بزرگ، همهى این مدت را قدر بدانید. شما چهار سال، یعنى حدود 1450 روز وقت دارید.
( 8 / 6 / 84)
3. نکتهى بعدى توجه دائم به سند چشمانداز است. این سند چشمانداز، مسئلهى مهمى است. نباید هم تصور شود که این سند یا سیاستهاى کلى را کسانى نشستهاند و دارند تنظیم میکنند؛ نه. درست است که اینها یک فرایندى دارد و از یک جاهایى شروع میشود؛ لیکن آن کسى که در این زمینه کار و فکر میکند و تصمیم مىگیرد، خودِ رهبرى است؛ این سیاستها، سیاستهاى رهبرى است. اینها چیزهایى است که با توجه به همهى جوانب ملاحظه شده و این سند چشمانداز درآمده است و بر اساس سیاستهاى کلىاى که در این مدت وجود داشته، اعلام شده است. اینها باید در برنامهها رعایت شود و نباید تخلف شود.
( 6 / 6 / 85)
4. در گزارش آقاى رئیسجمهور یک جملهى کوتاهى گفته شد و اسم سند چشمانداز آمد؛ لکن این کافى نیست. سند چشمانداز، یک مسألهى فرادولتى است؛ مال این دولت و آن دولت و این سیاست و آن سیاست و این جریان و آن جریان نیست؛ محصول یک کار فشرده و متراکم است؛ کارِ کارشناسى شده است؛ و درست هم هست. این سند، در واقع برنامهى کلان بیستسالهى ماست و یک سند به معناى حقیقى کلمه است.
(4 / 6 / 86)
5. سند چشمانداز را هیچ نبایستى مورد غفلت قرار داد. این حقیقتاً یک سند واقعى و یک نقشهى راهِ حقیقى است. باید دستگاههاى نظارتى خودتان را محاسبه کنید.
(2 / 6 / 87)
6. جهتگیرىهاى برنامهاى و کارى دولت را با شاخص سند چشمانداز بسنجید. این سند چشمانداز چیز مهمى است؛ این را دستکم نباید گرفت. شاید بتوان گفت که بعد از قانون اساسى، ما هیچ سندى را در کشور به این اهمیت نداریم.
(18 / 6 / 88)
7. یکى از مواردى که به نظر ما باید در جهتگیرىهاى کلى دولت مورد توجه قرار بگیرد، مسئلهى سند چشمانداز است. این سند چشمانداز یک کار اساسى بود که در کشور انجام گرفت؛ بررسى شد، مطالعه شد، جوانبش سنجیده شد. آنچه که در این سند هم آمده، شعار نیست. با توجه به امکانات و واقعیات، این سند تنظیم شده. این سند در واقع نقشهى راه بیست سالهى ماست.
(8 / 6 / 89)
8. این چشمانداز هدفگذارى شده است، یک سند بالادستى است؛ باید ما این را حتماً رعایت کنیم. بدون جهاد اقتصادى، به چشمانداز نخواهیم رسید. در چشمانداز، قدرت اول اقتصادى منطقه هم مطرح شده. در این میدان - که میدان مسابقه است - اگر چنانچه عقب ماندیم، ضربه خواهیم خورد. آن روز در آن جلسه هم مطرح شد که مسئلهى چشم و همچشمى مطرح نیست؛ مسئله این است که در این چالش عمومى و میدان تحرکات عمومىِ دولتها در این برههى از زمان، اگر کسى عقب ماند، پامال خواهد شد. پیشرفت اقتصادى ما و رسیدن به اهداف چشمانداز، به خاطر این است که اگر چنانچه به آنجا نرسیدیم، ملت ما و کشور ما دچار ضربات سختى خواهد شد.
(6 / 6 / 90)
1. یک مسئله هم مسئلهى سیاستهاى اصل 44 است که حالا بهطور موردى من این را عرض مىکنم؛ سیاستهاى اصل 44 خیلى مهم است. لایحهاى که به مجلس داده شد، نواقصى داشت؛ در مجلس هم بعضى از نواقص آن را برطرف کردند؛ من مىخواهم توصیه کنم به گونهاى رفتار شود که این لایحه با اهداف ذکر شدهى در این سیاستها تطبیق کند؛ یعنى حقیقتاً این خط غلطى که در سالهایى از اوائل انقلاب به ناحق در امر اقتصاد کشیده شده و همینطور هم ادامه پیدا کرده، این خط را کور کنید و به خط درست بروید! این با مسئلهى عدالتخواهى و آن چیزى که ما در سیاستهاى اصل 44 ذکر کردیم، هیچ منافاتى هم ندارد.
(4 / 6 / 86)
2. یک نکتهى دیگر مسئلهى سیاستهاى اصل 44 است. خب، همه اعتراف دارند که سیاستهاى اصل 44 اگر اجرائى بشود، یک تحول در پیشرفت کشور - در زمینههاى اقتصادى و به تبع او در زمینههاى دیگر - بوجود مىآید. این هم مسئلهى بسیار مهمى است. خب، حالا آمارهاى خوبى داده شد؛ کارهاى خوبى هم انجام گرفته. قبل از آن که این قانون اخیر هم تصویب بشود، دولت اقداماتى در این زمینه انجام داده بود، لیکن حالا خوشبختانه قانون هم تصویب شده و در اختیار شماست؛ قوى و کاملاً جدى این سیاستها را دنبال کنید.
(2 / 6 / 87)
3. این سیاستهاى اصل 44 آن روزى که مطرح شد، همهى دستاندرکاران اقتصادى و خبرگان مسائل گوناگون مدیریتى کشور اعتراف کردند، اقرار کردند که اگر چنانچه این کار انجام بگیرد، یک تحول عظیم اقتصادى در کشور انجام خواهد گرفت. خوب، باید این سیاستها به طور کامل اجرا بشود. کارهائى شده، من گزارشهائى هم از آقاى رئیس جمهور، هم از بعضى از مسئولین دیگر شنفتهام، لکن آنچه که انجام گرفته، همهى ظرفیت سیاستهاى اصل 44 نیست.
(18 / 6 / 88)
4. باز از جملهى چیزهائى که ما در باب مسائل اقتصادى رویش تکیه میکنیم و به عنوان توصیهى جزمى مطرح میکنیم، مسئلهى سیاستهاى اصل 44 است. خیلى بایستى به این سیاستها اهتمام ورزید. خوب، حالا در مقایسهى خصوصىسازى در سالهاى طولانىِ گذشته با این چند سال، آمارى ذکر میشود؛ این آمار، آمار درستى است؛ منتها آن زمان سیاستهاى اصل 44 ابلاغ نشده بود. یعنى آن زمانى که اصلاً بحث سیاستهاى اصل 44 نبود، آن وقت را نباید ملاحظه کرد؛ بعد که آن سیاستها ابلاغ شد، اصلاً وضع مسئلهى اقتصاد عوض شد؛ در واقع حرکت جدیدى در اقتصاد کشور آغاز شد. لذا مقایسهى با قبل از آن دوران، مقایسهى تعیینکنندهاى نیست.
(8 / 6 / 89)
5. البته در برخى از سرمایهگذارىها بخش خصوصى ناتوان است؛ یعنى واقعاً توانائى سرمایهگذارى ندارد. خوب، علاجش چیست؟ اگر بخش خصوصى همین طور ناتوان بماند، هیچ گرهى باز نخواهد شد؛ باید سیاستها برود به این سمت که شما بخش خصوصى را قادر کنید بر اینکه بتواند زیر بار برخى از سرمایهگذارىهاى بزرگ برود. این هم میشود یکى از سیاستها. البته دولت وقتى که شانهى خودش را از فعالیتهاى اقتصادى خالى میکند، معنایش این نیست که از اقتصاد کناره میگیرد؛ نه، سیاستگذارىها باز هم در اختیار دولت است، دست دولت است؛ یعنى بایستى سیاست را دولت بگذارد، بایستى نظارت را دولت بکند.
(8 / 6 / 89)
----
1. من در زمینهى کمک به تولید سؤال دارم. حالا آقایان در گزارش گفتند؛ لیکن آن چیزى که مصوبهى قانونى بود براى کمک به تولید، تحقق پیدا نکرده. باید به تولید کمک کنید. البته در بلندمدت خود این دستگاههاى تولیدکننده روى پاى خودشان خواهند ایستاد و انشاءاللَّه خودشان خواهند توانست روزبهروز قوى بشوند و جواب بدهند؛ اما در کوتاهمدت حتماً باید به اینها در موارد لازم تزریق منابع بشود.
(6 / 6 / 90)
2. از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما میگویند که بعضى کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطیلى صنایع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنى من گزارشهاى دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهاى دیگران نیست؛ گزارشهاى خود شما هم هست که به دست ما میرسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنى آن نیمهى خالى لیوان - نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در کشور ارائه میکردید و کمکهاى بیشترى به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به این بایستى تکیه کرد.
(2/ 6 / 91)
3. روى مسئلهى نرخ رشد واقعاً کار بشود. آن چیزى که به عنوان نرخ رشد در برنامه یا در چشمانداز دیده شده، با آنچه که در واقعیت اتفاق افتاده، خیلى فاصله دارد. البته از عوامل رکود اقتصادى جهانى و مشکلات اقتصادى جهانى غافل نیستیم - اینها مسلّماً تأثیر دارد - لیکن بالاخره باید تلاش کرد تا به آن چیزى که به عنوان شاخص معین شده و ذکر شده، نزدیک شویم.
(8 / 6 / 89)
----
1. آن کسانى که از لحاظ اقتصادى صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بیرون دولت، به بنده میگویند که این مسئله مربوط به افزایش نقدینگى است؛ یعنى افزایش نقدینگى را مهمترین عامل میدانند. این را ما فقط از کسانى که بیرون دولتند، نمیشنویم، بلکه کسانى هم که در درون دولتند، وقتى از آنها سؤال میکنیم، همین را به ما میگویند و گزارش میدهند. باید راهى پیدا کنید که نقدینگىِ افزایشیافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگى تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلى را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگى بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند... شما افراد صاحب علمى هستید، صاحب تجربه هستید، دستتان در کار است؛ براى اینها راه پیدا کنید. این نقدینگىِ افزایشیافته را هدایت کنید به سمت مراکزى که کمک کند به گشایش کار مردم؛ مثل تولید.
(2/ 6 / 91)
2. نکتهى بسیار خوبى توى بیانات آقاى رئیس جمهور بود که من هم روى آن تکیه میکنم؛ دولت بایستى جورى برنامهریزى کند که از ناحیهى دولت، فشار تورمى روى مردم زیاد نشود. حالا یک وقت از ناحیهى بیرون است، یک وقت از ناحیهى بعضى از قوانین است. حالا مسئلهى خدمات را مطرح کردند. خوب، خیلى از خدمات به وسیلهى دولت انجام میگیرد؛ بسیارى از این خدماتى که میگوئید سهمش در تورم از سى درصد رسیده به هفتاد درصد، این خدمات را خود دولت دارد انجام میدهد. بنابراین، سهم خودتان را در ایجاد فشار تورمى کم کنید؛ هر چه که ممکن است. این جزو کارهاى اساسى و مهم است.
(18 / 6 / 88)
----
1)بخش خصوصى را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیهى به مردم است؛ همین سیاستهاى اصل 44 با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولین کشور میشنوم که بخش خصوصى به خاطر کمتوانىاش جلو نمىآید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود.
(2/ 6 / 91)
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.
1)نصیحت علماى دینى را قدر بدانید، مغتنم بشمارید. گاهى علماى دین، بزرگان دین، مراجع حتّى، نصایحى میکنند، دربارهى مسائلى توصیههائى میکنند؛ این را مغتنم بشمرید؛ اینها را حمل بر محبت و علاقهمندى بکنید. ما میدانیم، آقایان، بزرگان علمائى که هستند - حالا گوشه کنار کسانى بر خلاف این معنا باشند، او مورد محاسبهى ما نیست - و امروز در مناطق مختلف، در مراکز حوزههاى علمیهى بزرگ و در شهرستانها هستند، اینها همه طرفدار نظام جمهورى اسلامى و قدردان نظام جمهورى اسلامىاند.
(18 / 6 / 88)
----
1)از این حوادث منطقه هم باید حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان طور که اشاره کردم - حوادث بسیار مهمى است و ضربهى سنگینى بوده به جهتگیرى استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستى، بلکه تشکیلات قوى و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیبهاى این حرکت عظیمى که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معناى واقعى کلمه غافلگیر شدند. البته دارند تلاش میکنند فائق بیایند و موجسوارى کنند. در یک گوشههائى هم ممکن است بتوانند، اما در کلان نخواهند توانست و نمیتوانند. این فرصت بسیار مهمى است براى جمهورى اسلامى که از این فضا و از این فرصت استفاده کند.
(2/ 6 / 91)
----
1)توصیهى من این است که در زمینهى علاقهى به ایران، علاقهى به کشور و گرایش به ایران، چند نکته را توجه داشته باشید. یکى اینکه مهمترین بخش مربوط به کشور، زبان و ادبیات است. علاقهى به ایران، اینجورى تحقق پیدا میکند. ما در کشور زبانهاى مختلفى داریم؛ اما زبان ملى، فارسى است. آن کسانى که زبانهاى مختلف دارند، خودشان جزو مروّجین درجهى یک زبان فارسى هستند. بهترین مقالات را در زمینهى زبان فارسى، ترکزبانها نوشتند؛ این را من از روى اطلاع دارم عرض میکنم. ... انشاءاللَّه کردها هم مینویسند؛ حرفى نیست، ما استقبال میکنیم. محققین برجستهى ترکزبان کشور، در طول دهههاى گذشته، بهترین و قوىترین مقالات را در زمینهى زبان فارسى نوشتند. بنابراین نباید تصور شود که زبان فارسى نماد ملیت ایران نیست؛ چرا، هست. روى این موضوع تکیه شود.
یا روى ایرانِ بعد از اسلام تکیه شود. افتخاراتى که ایرانِ دورهى اسلامى دارد، در هیچ دورهى دیگرى از دورههاى تاریخىِ ما این افتخارات وجود ندارد؛ من این را با استدلال به شما عرض میکنم و این قابل اثبات است. گسترش کشور، پیروزىهاى بزرگ نظامى کشور، پیشرفتهاى عظیم علمى کشور در زمینههاى گوناگون، همهاش مال دورههاى بعد از اسلام است. نه اینکه قبل از اسلام از این چیزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دورهى اسلامى، آنها ناقص است، کم است. البته یک چیزهائى به عنوان گفتهها مطرح میشود، اما چیزهائى نیست که مستند باشد و کسى بتواند آنها را اثبات کند؛ اینها قابل اثبات نیست. اما آنچه که در دورهى اسلامى واقع شده، قابل اثبات است؛ روشن است. شما نگاه کنید ببینید پیشرفت نظامى و علمى و فرهنگى ایران در دورهى دیلمىها، در دورهى سلجوقىها، بعدها در دورهى صفویه، و حتّى در این وسط، در بخشى از دورهى حاکمیت مغول چگونه است. مغولها به ایران که آمدند، ایرانى شدند و تحت تأثیر فرهنگ ایران قرار گرفتند؛ کمااینکه به هند که رفتند، هندى شدند. چه کارهاى برجسته و عظیم علمى و فرهنگى و هنرى در این دوره انجام گرفته. اگر کسى میخواهد از ایران و ایرانىگرى حمایت کند، خب، ایران دوران اسلامى، هم مدونتر است، هم مستندتر است، هم قابل قبولتر است، هم جلوى چشم است؛ کتابش جلوى چشم است، معمارىاش جلوى چشم است، نشانههاى علمىاش جلوى چشم است؛ تاریخش تدوینشده و روشن است.
(6 / 6 / 90)
----
1)در همهى امور بایستى انسان از خداى متعال بخواهد که عادلانه عمل کند؛ با خودش هم انسان با عدالت رفتار کند؛ با نزدیکانتان با عدالت رفتار کنید؛ با زن و فرزندتان با عدالت رفتار کنید. گاهى بعضى از مسئولین دیدیم آنچنان غرق در کار میشوند که یادشان میرود از وجود همسرانشان و فرزندانشان؛ و این ضایعاتى را درست میکند. یعنى اینجور نیست که ما پاى تعارف باشد، بگوئیم: آقا! خواهش میکنیم بیشتر شما به خودتان برسید، شما هم بگوئید نه، اشکال ندارد. اینجورى نیست. این یک تکلیفى است که انسان بایستى همسرش، فرزندانش، خانوادهاش و کانون خانوادگى را حفاظت بکند.
(18 / 6 / 88)
(6 / 6 / 85)
----
(6 / 6 / 85)
----
(6 / 6 / 85)
(6 / 6 / 85)
----
(6 / 6 / 85)
----
(4 / 6 / 86)
----