شهیــــــــــــــــــد

... هفتاد دو سر بریده؟ وا بیدادا! ...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیداری اسلامی» ثبت شده است

منجی حاضر است؛ فقط صدایش کن...


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام.
این حرفام رو عادی نخون.
حرفام رو فریادی بدون؛
اول بر سر خودم و بعد هم سر هر کسی که مسلمون کشی شیاطین، به دلش چنگ نمی اندازه.

نسل کشی مسلمانان غزه
کشتارهای فجیع گاه گاهی حتی تو همین کشورهای همسایه که غرب و شرق کشورمون نشستن
انفجارهای ناجوانمردانه تو سوریه و شهید از پی شهید
اوضاع دلخراش بحرین
اعتراضات رو به افزایش عربستانی ها با وجود سرکوب های شدید از طاغوتیان
زورگویی های شورای نظامی مصر

همه و همه کم بود؟

حالا میانمار هم که...
اصلاً طاقت نیوردم عکساشو ببینم
که عده ای فقط به جرم اینکه می گن "پروردگار ما الله است"
طاغوت به طرز فجیعی نسلشونو نابود می کنه.

ماه رمضون ماهیه که باید کمی هم از دنیای خودمون دربیایم. دنیامون رو لااقل تا دنیای همسایه هامون گسترش بدیم.
ما با تموم مسلمونای جهان هم آخه همسایه ایم. حالا شاید خونه هامون از هم فاصله داشته باشه، اما روحمون، قلبمون، مجاور هم هستش. اینطور نیس؟
انصافه که سفره افطارمون رنگین باشه؛
ولی بحرینی ها و میانماری ها و ... لب پرتگاه مرگ و زندگی وایساده باشن؟

انصافه فقط عکساشونو ببینیم و بر باعث و بانیش لعن بفرستیم؟
آخه مگه غیر از اینه که خدا حتی لعنش رو هم از طریق واسطه هاش بر قومی جاری می کنه.
فتنه ها رو هم به دست بنده هاش، هست که خاموش می کنه.

انصافه اینقدر ظلم دنیا رو فرا گرفته باشه و ما بچه شیعه ها، تنها فرقه ای که قسم خورده سر هر ظالمی فریاد بربیاره، و داد هر مظلومی رو از ظالم بگیره، الان، ما تو چنین شرایطی که هرجا نگاه می کنیم، بنای یه ظلم جدید داره پایه ریزی میشه، وقتشه که اینقدر ساکت باشیم؟

مگه غیر از اینه که باید اول نفس خودمون و بعد دنیا رو بیدار کنیم؟
که از این حیوانیت محض دربیاد و بفهمه روش بهتری هم برای زندگی کردن هست.
که بفهمه منجی هست؛ حی و حاضره؛ فقط باید صداش کرد.
همه باید همصدا بشن و بخوان تا بیاد و فریاد انا المهدی اش، انعکاس آه مستضعفینی باشه که خود قرآن وعده کرده وارثان زمین قرارشون میده.
۲۹ تیر ۹۱ ، ۰۸:۰۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دیر نیست اگر بجنبیم

مصر، بحرین، عربستان، هر یک به گونه ای و سوریه به گونه ای دیگر، این روزها صحنه ی صف آرایی حق و باطل در برابر هم شده اند.


و چه زیبا تعبیر کرده اند امام خامنه ای
! و این صف آرایی ها را از جنس بیداری اسلامی خواندند.

این که حکومتی ظلم ستیزی اش را باج نمی دهد. این یعنی روحیه ی مسلمانی.
این که ملتی هم کاسه بودن سران حکومتشان را با ارباب جور در جهان، برنمی تابند، و در راه اعتراض، سرکوب هم می شوند، اسیر هم می شوند، خون هم می دهند اما باز هم خیابان های اعتراض را ترک نمی گویند؛ این یعنی امتی بیدار شده با نوای روحبخش اسلام.

حالا یکی اسمش را بیداری انسانیت می گذارد، آن دیگری نام دیگری. اما حق، همان تعبیر امام خامنه ای، است؛ گویاترین تعبیر. چرا که اسلام آمده تا انسانیت خفته زیر خروارها خاک غفلت را بیدار کند. آمده تا انسان را از سقوط در دره ی نفس پرستی نجات بخش باشد. آری، کشتی نجات است اسلام و کشتیبان هم که مظلوم کربلاست. و این است راز غربت عاشورا و سرّ طولانی شدن عصر غیبت مولا(عج).

که مسافران، کشتیبان را در تلاطم امواج خروشان، لب تشنه شهید می کنند و دیگران این ظلم مسلّم را و سقوط انسان را به اعماق دریا که نه، به عمق لجنزاری بیکران، تنها و تنها به نظاره می نشینند.

و امروز قفل سکوت زبان را شکسته ایم.

و امروز، ایران و ایرانی آرام نمی گیرد.

به حکم کل یوم عاشورا، لحظه لحظه، عاشورا را در خاطرها زنده می سازد تا فطرت اسلامی انسان را بار دیگر با ندای هل من ناصر حسین(ع) زمانه، بیدار کند.
و باز به حکم کل ارض کربلا، فریاد مبارزان را در جبهه های حق علیه باطل، به گوش جهان می رساند و با عنایتی از سوی صاحب امر، به وسعت این کره ی خاکی، کربلایی دیگر می سازد.

کربلایی که این بار، به یاری حق، سر قاتلان حسین(ع) را بر سر نیزه ها خواهد دید و پرچم اسلام را به اهتزاز در آمده بر بلندای بام جهان.

دیر نیست تا آن روز، اگر و تنها اگر، کمی بجنبیم. که همه چیز مهیاست؛ جز قدری، قدرکی همت، همت مضاعف از سوی ما، برای جهادی که البته اصغرش هم بزرگ است.

بر اخبار مصر، مروری کوتاه داشتم که چه سخت، انقلاب کردند ولی حالا انحلال پارلمان و کارشکنی های نظامیان و آفت های پس از انقلاب. و این یعنی که مصر، حالا حالاها کار دارد تا حاکمیتی یکپارچه حقیقت جو و اسلام خواه، همانگونه که ملت انقلابی اش انتظار دارند، تشکیل دهد.
و به قصد مقایسه ای کوتاه،
شنیده ها و خوانده هایم را از همان اوایل انقلاب خودمان، ایران، نیز مرور کردم. آن روزها که درایت نائب بر حق امام زمان(عج)، امام روح الله، بر بزرگترین مشکلات، به سادگی فائق می آمد؛ چقدر به خودم به عنوان یک ایرانی، بالیدم. و در درون، البته ترسیدم. که بخاطر همین یک هدیه ی بی منت الهی هم که شده، از من، آزاد آریایی تبار، انتظاری بسیار بیشتر از یک جوان مصری، بحرینی یا سوری خواهند داشت و در پیشگاه خدا، در برابر تنبلی های امروزم، بسیار بسیار بیشتر مورد سؤال خواهم بود.
سخن کوتاه کنم: التماس دعا برای بیش از پیش، به ثمر نشستن این موج بیداری اسلامی در منطقه.
۳۰ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۱۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نور خداست؛ این، که خاموش نمی شود!

نطق پیش از دستور!
یادمه تو مسیر که بودم یکی از هم مسیریا از این پست های انس با قرآن تعریف کرد و نوشت، حیفه تعطیل بشه؛ بعد از اون، عملاً تعطیل شد! یعنی خیلی دنبالش بودم که یه پست انس با قرآن بذارم ولی خب سعادتی می خواست که من نداشتم؛ خدا رو شکر امروز فرصتش دست داد و بهانه اش. انشالا که سعادتش رو هم در حد همین یه پست پیدا کرده باشم.

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

یریدون أن یطفئوا نور الله بافواههم و یأبی الله إلّا أن یُتّم نوره و لو کره الکافرون

هوالّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون

آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند، هرچند کافران ناخوشنود باشند.

او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ی ادیان غالب سازد، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند.

(سوره توبه-آیات۳۲ و ۳۳)

مضمون این دو آیه تو آیات ۸ و ۹ سوره ی صف تکرار شده(و البته آیه ی دوم عیناً هر دوجا تکرار شده و باز با همین مضمون تو آیه ی ۲۸ سوره ی فتح هم اومده). این تکرارا خودش یه دلیلیه بر اهمیت موضوع. موضوعی که تو پست قبلی تا حدودی بهش پرداختم.

تموم تلاشای دشمنای اسلام، دشمنای حقیقت، در نهایت، خاموش کردن نور خورشید با دهن هستش! و چه تلاش مذبوحانه ای! 

خورشید حقیقت، عالم تابه و نورش خاموش نمی شه که هیچ؛ هر روز به تعداد بیشتری از گل هایی می تابه که از زیر سلطه ی درختای بلند بیرون میان؛ درختای بلند و پوسیده ی استکبار که می خوان مانع بشن از تابش پرتوهای نورانی به پیکر گل ها و بوته ها. اما گل ها، هوشمندانه تو مسیر رشدشون، کژی راه رو دور می زنن و تو صراطی مستقیم، سرشون رو به طرف نور بالا می گیرن تا روشنای نور رو درک کنن.

و عاقبت، هم این وعده ی قرآنه که اسلام، همون دین حقیه که به همه ی ادیان، غالب میشه و جهانی میشه.

این واقعیت رو امروز خیلی بهتر از چند قرن پیش درک می کنیم. هر روز خبر مسلمون و حتی شیعه شدن عده ای رو اون هم از بلاد کفر، می شنویم. و امیدوارتر می شیم که تحقق این وعده ی قرآنی نزدیکه. خیلی نزدیک.

و ان شاء الله دور نیست؛ اون روزی که به فرموده ی معصومینمون:

"وعده ای که در این آیه(۳۳توبه) است، به هنگام خروج(ظهور) مهدی آل محمد(ع) صورت می پذیرد. در آن روز، هیچ کس در روی زمین نخواهد بود مگر این که به (حقانیت) محمد(ص) اقرار می کند." امام محمد باقر(ع)

"بر روی زمین هیچ خانه و خیمه ای باقی نمی ماند مگر این که خداوند نام اسلام را در آن وارد می کند." پیامبر اسلام(ص)


نطق پس از دستور!
همین الآن از اخبار شنیدم که می گفت: هیلاری کلینتون از مواضع تند قبلیش، عقب نشینی کرده و بحث مذاکره و اینا رو مطرح کرده. چه جالب! دو کلمه از مادر عروس! البته مذاکره با اونا که نتیجش از قبل مشخصه؛ اونا دنبال باج خواهی ان و ما هم باج به بیگانه نمیدیم. پس مذاکره نتیجه ی خاصی نخواهد داشت؛ مادامی که اونا نخوان حقوق ما رو در نظر بگیرن و حقوق ضایع شدمون رو هم پس بدن!
اما، همین که از اون مواضع تند، یهو عقب می شینن و اینطور تغییر موضع میدن، دارن درواقع، بیش از پیش عجز خودشون و درمونده شدنشون رو تو تموم صحنه های جنگ نرم و سخت، در برابر ایران اسلامی، به تموم جهان، ثابت می کنن. اول تهدید می کنن و تو رسانه هاشون غوغا می کنن که چنین می کنیم و چنان، بعد که خوب ضایع می شن و می فهمن قدرت چنین و چنان کردن رو ندارن؛ دست از پا درازتر برمی گردن سر میزای مثلاً مذاکره! آدم خندش می گیره تذبذب و تزلزلشونو که می بینه.

۳۰ بهمن ۹۰ ، ۱۱:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تازه چه خبر از گوگل؟

یه جا همین امروز خوندم گوگل مث اینکه چندتا سایت و وب ارزشی رو پیج رنکش رو بی دلیل، تغییر داده و رتبشون رو پایین آورده.

البته پیج رنک گوگل که اصلاً چیز مهمی نیس؛ امروز در تخریب چهره های ارزشی، تو دنیای واقعی و حتی گاه و بیگاه هم تو دنیای مجازی، کارای مهم تر و برنامه ریزیای جدی تر انجام میشه؛ از تهدید و ترورهای کور و ابلهانه گرفته تا بلوکه کردن اموال و هزارجور انگ و تهمت سیاسی بستن و تعرض به آبروی مردای خدا. ما که کاری به هیچ کدوم از این حرکتاشون نداریم؛ هرکاری می خوان به زعم خودشون در تخریب ما و دوستان ما بکنن، ما که هستیم. و در حمایت از دوستامون، هر روز، جدی تر از دیروز، حاضر می شیم. از نظر گوگل و سایرین، هم پایین ترین رتبه رو هم داشته باشیم؛ باز هستیم و اگه قرار باشه قلممون تیری باشه تو چشم مغرضای بدخواه، به لطف خدا، اینطور خواهد بود. اگه قراره تیغی باشه و گردن کفار رو بزنه؛ به یاری خدا گردن خواهد زد. اگه هم قرار باشه انگشت تلنگری بشه واسه بیدار کردن خواب زده های شب غفلت، باز هم تلنگرش را ان شاء الله خواهد زد و باز بیدار خواهد کرد.

به "حق" که ضرر نمی رسونن؛ چون اگه ما در طریق حق باشیم، خدا با ماست و بقیه در برابر خدا هیچ قدرتی ندارن؛ هیچ قدرتی؛ برنامه ریزیاشون همیشه ابتر می مونه. خونه پرش بتونن کسی رو شهید کنن؛ این نهایت زورشونه؛ که منتج به سعادتمند شدن ما میشه. خون هر شهید در جسم صدها و هزاران مستشهد دیگه می جوشه؛ و میدون مبارزه پر میشه از کسایی که منتظرن شهید بعدی، اونا باشن.

رو بودن و نبودن ما و اثر قلممون هم تأثیر ندارن. بودن ما به اراده ی خودمون و تأیید خداست. اثر قلممون هم دست خدا.

می تونم به جرئت بگم این موش دووندنا این وسط، از طرف این سایتای معلوم الحال، نمی تونه نشونه ی چیزی باشه غیر از احساس عجزشون در برابر حضور رو به فزونی بلاگرا در جبهه ی حق و حقیقت.

و همینطور این حرکتای عجولانه و احمقانه از طرف مسئولین سایتای معلوم الحال، جز این رو نشون نمی ده که اونا دیگه نمی تونن ترسشون رو مخفی کنن از تأثیر حرف حق بر دل ها و از تکثیر روز افزون حق طلبا تو همه جای دنیا، حتی با وجود این حجم دروغ پراکنی و سانسورهای عجیب غریب، برضد حقیقت اسلام، حقیقت ولایت و حقیقت شیعه.

این عجز و این ترس، البته تو تموم سطوح جبهه ی کفر، ریشه دوونده؛ از سردمدارای حکومتی و دستای سرمایه داری پشت پرده ی حکومتاشون گرفته تا مدیرای خرد و کلان سایتای ریز و درشتشون؛ تا حتی کارمندا و کارگرا و مردم عادی شون. تموم سرمایشون رو گذاشتن رو اینکه خودشون رو گسترش بدن و افکار پوچ خودشون رو. تموم برنامه ریزیاشون واسه بزرگتر کردن دایره ی کفر بود؛ اما حتی تو قلب کفرستون هم روز بروز بیشتر، انسان انسان، مسلمون رشد کرد و آزاده و حق مدار؛ و این یعنی انهدام درونی جبهه ی کفر، کشیده شده تو بستر زمان؛ و ان شاءالله یه روزی همین روزا، انفجار بیگ بنگ: تموم شدن دنیای کفر و آغاز دنیایی جدید در تصرف مستضعفین خداخواه؛ و در واقع همه ی اینا برای ما نشونه ی روشنیه از نزدیک بودن طلوع فجر فرج. حرف از ظهور مولا که میشه، دیگه نمی تونم عرضم رو ادامه بدم؛ اگرچه حرفم هنوز تموم نشده؛ انشالا تو یه پست دیگه، عرضم رو کامل می کنم.

اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج و العافیة و النصر

و اجعلنا من خیر أنصاره و أعوانه و المستشهدین بین یدیه

۳۰ بهمن ۹۰ ، ۱۱:۰۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰