بسم الله الرحمن الرحیم

سلام.
این روزا این سیستم بی زبون من، پا به پای من بیداری کشیده و فعالیت کرده؛ الآن نه شما رو نه این بی زبون رو خیلی اذیت نمی کنم. فقط یه نکته رو یادآور میشم و تفسیرهای تکمیلیش هم با خودتون.
نظر هم گذاشتین، خوبه خوشحال می شیم.
نذاشتین هم فدا سرتون. اومدم خونه وبی تون، جبران می کنم! هه.


سالای دانشجویی ام بود که استادی که با دنیا عوضش نمی کنم راجع به مسابقات ورزشی در سطح جهان، مث المپیک، جام جهانی و... یه نکته ی قابل تأملی رو گفت که فک کنم بی مناسبت با اوضاع کنونی نباشه. آخه هم المپیکه و هم...

استادمون می گفت هروقت همچین مسابقاتی برگزار میشه من رو اخبار مربوط به جنایات تروریستا مث صهیونیستا و... دقیق تر میشم. و نکته ای که تو این دقت نظر، بهش پی برده بودن این بود که فاجعه بارترین جنایات صهیونیستی، معمولاً تو همین دوره های مسابقات ورزشی انجام می شه. چرا؟
جوابش خیلی ساده اس. چون به دنیا، مسکر هیجان خوروندن و خلاصه که آره؛ بچه رو خوابوندن: خاک به سرم بچه به هوش اومده/ بخواب ننه، یه سر دو گوش اومده!

هیجان تماشای زنده چهارتا مسابقه، کل دنیا رو تو چنان سکر جهانی فرو می بره،
که نمی تونه به نسل کشی غزه، توجه کنه؛
که نمی تونه صدای فریاد عدالت خواهانه ی بحرین رو بشنوه؛
که نمی تونه بوی سوختن انسانیت رو از میانمار حس کنه؛
که نمی تونه اعتراضات دامنه دار عربستانو ببینه؛
...
خیلی خیلی زحمت بکشه، چرتش بپره؛ تو میان برنامه ها، آمارای دروغین و شاخ دربیار، از وخامت اوضاع سوریه بشنوه و ...

خیلی دردناکه این نکته و دردناک تر می شه اگه ما هم حواسمون پرت این مسکرات بشه.

البته اشتباه برداشت نکنین؛ من خودم تا جایی که بتونم، پخش زنده ی مسابقات ایرانیا رو از دست نمی دم. حرفم از
اولویت بندی واسه توجه به قضایاس.
اگه یه خبر داغ به داغی اسلام سوزی به رسم بودایی، از میانمار بشنویم بیشتر تکونمون میده یا یه خبر مسرت بخش از مدال آوری قهرمانای ملی مون؟
اگه دومی بیشتر تکونمون میده؛ یه بازنگری تو خودمون بکنیم؛ شاید در آستانه ی این هیپنوتیزم جهانی قرار گرفته باشیم. مواظب باشیم مست این مسکرات، نشیم.