شهیــــــــــــــــــد

... هفتاد دو سر بریده؟ وا بیدادا! ...

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیانات امام خامنه ای» ثبت شده است

کارهای خوب اقتصادی،شعار تحول در مدیریت،شجاعت و قاطعیت،سفرهای استانی،اجتناب از ریخت و پاش


بسم الله الرحمن الرحیم

1. کارهاى خوبى ... در زمینه‌ى اقتصاد انجام گرفته - مثل این سهام عدالت، ادامه‌ى طرحهاى نیمه تمام، نوع عدالت در ارائه‌ى تسهیلات بانکى، صندوق مهر رضا و امثال اینها –

(6 / 6 / 85)

2. عدالت فقط عدالت در مسائل اقتصادى نیست، ...(اما) از همه مبتلابه‌‌‌‌‌‌تر، همین مسئله‌‌‌‌‌‌ى عدالت اقتصادى و عدم توزیع عادلانه‌‌‌‌‌‌ى ثروت عمومى و درآمد عمومى ملى بین آحاد جامعه است که نمونه‌‌‌‌‌‌هاى فراوانى دارد که زیاد است و یکى‌‌‌‌‌‌اش همین یارانه‌‌‌‌‌‌هاست که ما خودمان یارانه میدهیم؛ به فقیر کمتر میدهیم، به غنى بیشتر میدهیم! الان اینجور است دیگر. الان یارانه‌‌‌‌‌‌هائى که دولت دارد میدهد، بیت‌‌‌‌‌‌المال دارد میدهد، به فقرا داریم کمتر یارانه میدهیم، به اغنیاء بیشتر داریم میدهیم. این هدفمند کردن یارانه‌‌‌‌‌‌ها که مطرح شده، واقعاً یک امر مهمى است. سالهاست که این جزو آرزوهاست، جزو کارهاست. بنده در دولتهاى قبل دو سه مرتبه کتباً و شفاهاً به دولتها گفته‌‌‌‌‌‌ام، منتها دنبال این نمیرفتند؛ کار سختى است، کار پردردسرى است. همین طور ترجیح میدادند که بماند.

(18 / 6 / 88)

3. طرح تحول اقتصادى، کار مهم و بزرگى بود. ما توصیه میکنیم؛ از جمله‌ى چیزهائى که از بین راه برنگردید، همین طرح تحول اقتصادى است؛ آن را واقعاً دنبال کنید.

(8 / 6 / 89)

----

1)محتوا را باید اسلامى کرد. اگر مى‌خواهیم حقیقتاً اسلامى شویم، باید در نحوه‌ى مدیریتمان تحول ایجاد کنیم. یکى از حرفهاى خوب آقاى رئیس‌جمهورمان در تبلیغات انتخاباتى - که به نظر من این حرف، عده‌ى زیادى را جذب کرد - تحول در مدیریت بود. این تحول در مدیریت را چه کسى باید انجام دهد؟ خود ما باید انجام دهیم. اولین گام در تحول این است که رفتار خودمان، کیفیت کارمان، عزل و نصب خودمان، اِعمال مدیریت خودمان، جذبه‌یى که به خرج مى‌دهیم، انعطافى که به خرج مى‌دهیم، برخوردى که با طبقات مخاطب و مراجع به خودمان انجام مى‌دهیم، اسلامى باشد.

(8 / 6 / 84)

----

1. خصوصیت دیگر، شجاعت این دولت و قاطعیت اوست. این کار بزرگى که شما براى سهمیه‌بندى بنزین انجام دادید که یک قدم اولى است تا یارانه‌ها هدفدار و هدفمند شده و به آن سرمنزل خود هدایت و مصرف بشوند - البته من مى‌بینم در برخى از گوشه‌کنارهاى دولت، خودشان هم گاهى به عظمت این کار توجه ندارند؛ خیلى کار بزرگى انجام گرفته.

(4 / 6 / 86)

2. جرأت در ایجاد تحول؛ حالت روحى این دولت این است که براى تحول‌آفرینى جرأت دارد و اقدام مى‌کند. نمى‌خواهم بگویم همه‌ى این اقدامها صددرصد درست است؛ نه، ممکن است یک جایى هم اشتباه باشد؛ اما نفس اینکه انسان حالت دلیرى در مقابل مشکلات داشته باشد و تصمیم بگیرد که براى رفع مشکلات اقدام بکند، چیز باارزشى است که این خوشبختانه هست.

(2 / 6 / 87)
----

1. در رساندن خدمت به افراد محروم جامعه و عدالت، به اعتقاد این مسئله‌ى سفرهاى استانى خیلى مهم است. این کارى که آقایان بر دوش گرفتید و راه افتادید و رفتید و همه‌جاى کشور را زیر پا گذاشتید و با مردم تماس گرفتید و از نزدیک درد دلهاى مردم را - که از زبان مسؤولینشان، ائمه‌ى جمعه‌شان و افراد شاخصشان گفته مى‌شود - شنیدید، خیلى به‌نظر من خوب است... چطور ممکن است کسى این را انکار کند یا درباره‌اش تردید کند یا در فائده و سود او تشکیک کند؟ این خیلى کار مهمى است. این کار را شماها دارید انجام مى‌دهید. البته زحمت هم دارد؛ زحمتش را هم قبول مى‌کنید.

(4 / 6 / 86)

2. رفتن به شهرها، رفتن به شهرهاى کوچک، همه‌ى نقاط کشور را زیر پا گذاشتن و هیچ نقطه‌اى از کشور را از منظر خبرگى و کارشناسى دور قرار ندادن، اینها چیزهاى باارزشى است.

(2 / 6 / 87)

----

1)اجتناب از اسراف و ریخت‌وپاش که جزو برنامه‌هاى بسیار خوب شماهاست.

(6 / 6 / 85)
۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۰۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کار کارشناسی،پرهیز از غرور

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.


1. من بارها در دولتهاى قبل و شاید با بعضى از شما دوستان هم در جلسات خصوصى و غیر خصوصى گفته‌ام که گاهى کارشناسى‌هاى مغرضانه، پوست خربزه زیر پاى مسئولان است. به عنوان یک کارشناس یک کاغذ را روى میز انسان میلغزانند و این میشود یک سندى که آدم باید دنبالش برود؛ اما آدم نمى‌فهمد از کجا آمده است. من از این قبیل دیده‌ام. اما این یک روى قضیه است؛ روى دیگر قضیه این است که همه به کار کارشناسى احتیاج داریم. کار بدون کارشناسى، ابتر و عقیم و خنثى خواهد بود. این حرف موجب نشود که ما به کار کارشناسى بى‌اعتنایى کنیم. کارشناسان صادق و خوب در دستگاهها و مجموعه‌ى ظرفیت عظیم انسانى کشور هستند؛ حتماً از نظر کارشناسى این افراد صادق و مؤمن استفاده کنید. کار بدون کارشناسى نباید انجام بگیرد.
(6 / 6 / 85)
2. من حرفهایى را که مخالفان شما و منتقدان باانصاف و بى‌انصاف شما در زمینه‌ى کارشناسى نشده بودنِ کارهاى دولت ذکر مى‌کنند، هیچ جدى نمى‌گیرم و آنها ملاک قضاوت من نیست؛ چون مى‌بینم که یک جاهائى کارهاى کارشناسى بسیار خوبى هم انجام مى‌گیرد؛ اما مى‌خواهم تأکید کنم بر این‌که کار کارشناسى را حقیقتاً جدى بگیرید؛ بخصوص در کارهاى مبنایى و بنیانى، مثل مسأله‌ى برنامه‌ریزى و بودجه‌نویسى، یا مسأله‌ى شوراها و امثال اینها؛ اینها کارهاى بنیانى و ماندگار است؛ یعنى باید بماند. اگر کارِ کارشناسى عمیقِ دقیقِ همه‌جانبه‌ى متبحرانه‌اى انجام گرفت، این کار ماندگار خواهد شد؛ و الّا اگر چنانچه گوشه‌ى کارشناسى‌اش سائیده بود، زحمات شما به هدر خواهد رفت.
(4 / 6 / 86)
3. در طرحهاى اقتصادى مراقب باشیم - این، دنباله‌‌‌‌‌‌ى همین مسئله‌‌‌‌‌‌ى حل مشکلات اقتصادى مردم است - که شتاب‌‌‌‌‌‌زدگى گریبانگیر دولت نشود. شتاب‌‌‌‌‌‌زدگى در تصمیم‌‌‌‌‌‌گیرى‌‌‌‌‌‌ها یا احیاناً عدم بهره‌‌‌‌‌‌گیرى مناسب از نظرات کارشناسى اقتصادى، ممکن است ضربه‌‌‌‌‌‌هائى وارد کند. البته ادعاى دولت این نیست. مخالفین دولت ادعا میکنند، دولت هم انکار میکند. آنها میگویند که از کارشناسان اقتصادى استفاده نمیشود، دولت هم میگوید چرا، ما استفاده کردیم. لیکن به‌‌‌‌‌‌هرحال فارغ از این هیاهوئى که مدعى و منکرى دارد، توصیه‌‌‌‌‌‌ى من به دولت این است: این کار را بکنید؛ از حداکثر نظرات کارشناسى استفاده کنید. من توصیه نمیکنم همه‌‌‌‌‌‌ى آن فرمولها و شیوه‌‌‌‌‌‌هاى اقتصادى را که امروز اقتصاد بین‌‌‌‌‌‌المللى دارد به کشورها دیکته میکند، شما از آنها پیروى کنید؛ نه، اینکه درست عکس نظر ماست. نه، دنبال راه‌‌‌‌‌‌هاى درست باشید، اما از نظرات کارشناسى علمى و دقیق حتماً باید پیروى بشود؛ بخصوص در مسائل پولى و بانکى.
(18 / 6 / 88)
----

1. در چاله‌ى غرور نیفتید که بیرون آمدن از این چاله خیلى دشوار است و کمک الهى را لازم دارد.

(4 / 6 / 86)
2.مفتخر باشید به رأى مردم، مستظهر باشید به رأى مردم؛ اما مغرور نشوید، که اگر خداى نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پیش پاى خودمان خواهیم دید. مراقب باشید؛ این از آن دامهاى بزرگ شیطان است. معمولاً بعد از پیروزى‌‌‌‌‌‌هاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود دارد... سیاسیونى که در مساند قدرت نشسته‌‌‌‌‌‌اند، از این پیروزى بزرگى(رای 25 میلیونی مردم) که در عرصه‌‌‌‌‌‌ى سیاسى برایشان پیدا شد، بر اثر این حادثه مغرور نشوند: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏»
(18 / 6 / 88)

۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

همراهی عدالت با عقلانیت و معنویت، عدم انفعال در مقابل تصمیمات دشمن

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1.اگر بخواهیم عدالت به معناى حقیقىِ خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر بشدت در هم تنیده است؛ یکى مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتى که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلاً عدالت نخواهد بود. عقلانیت به‌خاطر این است که اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به‌کار گرفته نشود، انسان به گمراهى و اشتباه دچار مى‌شود؛ خیال مى‌کند چیزهایى عدالت است، در حالى‌که نیست؛ و چیزهایى را هم که عدالت است، گاهى نمى‌بیند. بنابراین عقلانیت و محاسبه، یکى از شرایط لازمِ رسیدن به عدالت است.
عقلانیت و محاسبه که مى‌گوییم، فوراً به ذهن نیاید که عقلانیت و محاسبه به معناى محافظه‌کارى، عقل‌گرایى و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به کار گرفتن با محافظه‌کارى فرق دارد. محافظه کار، طرفدار وضع موجود است؛ از هر تحولى بیمناک است؛ هرگونه تغییر و تحولى را برنمى‌تابد و از تحول و دگرگونى مى‌ترسد؛ اما عقلانیت این‌طور نیست؛... اگر عدالت را از معنویت جدا کنیم - یعنى عدالتى که با معنویت همراه نباشد - این هم عدالت نخواهد بود. عدالتى که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوىِ عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکارى و دروغ و انحراف و ظاهرسازى و تصنع تبدیل خواهد شد.
(8 / 6 / 84)
2.در عدالت، هم عقلانیت بایستى مورد توجه باشد، هم معنویت. این را ما قبلاً هم عرض کرده‌‌‌‌‌‌ایم. اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، عدالت میشود یک شعار توخالى. خیلى‌‌‌‌‌‌ها حرف عدالت را میزنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوى نیست، بیشتر جنبه‌‌‌‌‌‌ى سیاسى و شکلى پیدا میکند. دوم، عقلانیت. اگر عقلانیت در عدالت نباشد، گاهى اوقات عدالت به ضد خودش تبدیل میشود؛ اگر درست در باب عدالت محاسبه نباشد. خیلى از کارها را گاهى بعضى از این گروه‌‌‌‌‌‌هاى تند و افراطى توى این کشور به عنوان عدالت کرده‌‌‌‌‌‌اند، که ضد عدالت شده. اتفاقاً حالا همان تندى‌‌‌‌‌‌هاى آن حضرات موجب شده که خود آنها صد و هشتاد درجه گرایشهایشان عوض بشود! جور دیگرى حرف بزنند، جور دیگرى فکر کنند، جور دیگرى عمل بکنند. بنابراین در عدالت، عقلانیت شرط اول است؛ این هم توصیه‌‌‌‌‌‌ى دوم.
(18 / 6 / 88)

----

1.خب، دشمنان ما اقدامهاى جدیدى هم دارند میکنند، که این اقدامها تدابیر و راهکارهاى جدیدى میطلبد؛ این را همیشه باید توجه داشت. حالا بعضى از دوستان اشاره کردند که دشمنان یک تصمیمى را میگیرند، ما در مواجهه‌‌ى با آن تصمیم مشغول فعالیت میشویم و اقدامى را انجام میدهیم؛ خیلى خوب، این کار بسیار خوب است؛ منتها بهترش این است که قبل از اینکه آن تصمیم را طرف مقابل بگیرد، شما حدس بزنید آنچه را که او انجام خواهد داد. فرض بفرمائید که مشکل جابه‌‌جائى منابع مالى و ناشى از فروش نفت را شما از قبل هم حدس میزدید و میگفتید؛ یا مشکلى را که در خرید و فروش نفت و انتقال نفت و بیمه و از این چیزها به وجود آوردند، قبلاً همه را حدس میزدیم. راهها را از پیش آماده کنید. الان هم همین جور است. یعنى تصور نشود که دشمن از ادامه‌‌ى دشمنى‌‌هاى خودش دست برداشته؛ نه، آنها دنبال راهِ کارند. چون کارهائى که انجام دادند، به نتیجه نرسیده، حتماً دنبال راهکارهاى دیگرى خواهند بود - که البته آنها هم به نتیجه نخواهد رسید - شما آن راهکارها را حدس بزنید و از پیش، خودتان را آماده کنید.

(2 / 6 / 91)

۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پرکاری و دولت کار بودن

بسم الله الرحمن الرحیم

1. پرکارى این دولت هم انصافاً چیز برجسته‌اى است؛ حتى بعضیهایى که مخالف هم هستند، این را نمى‌توانند انکار کنند.

(4 / 6 / 86)
2. یک خصوصیت این است که این دولت، واقعاً یک دولت کار است؛ دولت حرکت و اقدام است؛ انرژى و نشاطِ کار این دولت، یک امر برجسته است.
(2 / 6 / 87)
3. بحمداللَّه دولت نهم هم دولت بسیار پرکار و پرتلاشى بود.
(18 / 6 / 88)
4. آقاى رئیس جمهور ما هم که بحمداللَّه پرانرژى و خستگى‌‌‌‌‌‌نشناس حقاً؛ پابه‌‌‌‌‌‌پاى ایشان دویدن هم خیلى سخت است. خدا کمکتان کند بتوانید پابه‌‌‌‌‌‌پاى ایشان بدوید و برسید به مقاصدتان؛ واقعاً کار دشوارى است. ایشان خیلى زیاد زحمت میکشند، زیاد تلاش میکنند، بحمداللَّه پرانرژى هم هستند؛ خدا را شکر. به ظاهر ایشان هم این همه نمى‌‌‌‌‌‌آید. الحمدللَّه. خداوند ان‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه بیشتر کمک کند، بیشتر انرژى بدهد، بیشتر توان بدهد.
(18 / 6 / 88)
5. رأى بالاى مردم یقیناً یک علتش، همین پرتلاشى و سختکوشى دولت نهم و رئیس جمهور محترم بوده است. این حالت را باید ادامه بدهند. (تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)
6. در طول این چند سال در کشور کارهاى وسیع عمرانى انجام گرفته؛ بخصوص در مناطق دوردست، در بخشهاى مختلف؛ اینها واقعاً کارهاى مهمى است؛ این یک رویکرد بسیار مهمى در حرکت دولت است. از این قضیه بگیرید، تا پیشرفتهاى چشمگیرى که در زمینه‌‌ى علم و فناورى به وجود آمده. این پیشرفتهائى که در این چند سال در زمینه‌‌ى علم و فناورى صورت گرفته، خیلى قابل توجه است.
(2/ 6 / 91)

۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شعار دولت اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

1. یکى از شعارهاى خوبى که آقاى رئیس‌جمهور، هم در دوره‌ى انتخابات، هم بعد از آن تکرار کردند، مسأله‌ى دولت اسلامى است... بعضى‌ها مى‌گویند شما بعد از 27 سال مى‌خواهید دولت اسلامى تشکیل دهید؟ نه، تلاش و اقدام براى تشکیل دولت اسلامى از روز اول شروع شد؛ منتها افت و خیز داشته؛ پیشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهایى موفق بودیم، در برهه‌یى موفق نبودیم. بعضى از ماها وسط راه پایمان لغزید؛ بعضى از ماها در اصل هدف مردد شدیم؛ بعضى از ماها نتوانستیم خود را نگه داریم؛ دلبسته‌ى به رفتارهاى طاغوتى شدیم... قبل از انقلاب، در جایى دولتى تشکیل شد که ما شوخى مى‌کردیم و مى‌گفتیم جمهورى اسلامى امریکایىِ فلان جا! آن دولت با نام جمهورى اسلامى هم بود. بنابراین اسم ما دولت اسلامى باشد، کافى نیست؛ باید عمل و جهتگیرى ما اسلامى باشد... البته دولت اسلامىِ کامل به معناى واقعى کلمه، در زمان انسان کامل تشکیل خواهد شد؛ ان‌شاءاللَّه... اگر دولتى مى‌آید و مى‌گوید هدفم این است که این (دولت اسلامی) را تحقق ببخشم، خیلى چیز مبارک و خوبى است... اگر دولت ما اسلامى شد، آن وقت کشورمان اسلامى خواهد شد... معناى شعار دولت اسلامى این است که ما مى‌خواهیم اعمال فردى، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان، و رفتار با نظامهاى بین‌المللى و نظام سلطه‌ى امروز جهانى را به معیارها و ضوابط اسلامى نزدیکتر کنیم. این شعار، بسیار باارزش است.
( 8 / 6 / 84)

۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تعامل با دیگر قوا، اطلاع رسانی عملکرد دولت و توجه به کیفیت

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.1. نکته‌ى بعدى - که این هم بسیار مهم است - مسئله‌ى تعامل با قواست. بالأخره شما و مجلس و قوه‌ى قضائیه یک واحدید و یک کلّ هستید؛ ناچار باید با هم تعامل کنید. این هم نمیشود که این قوّه تقصیر را بر گردن آن قوه بیندازد و آن قوه تقصیر را بر گردن این قوه بیندازد.

(6 / 6 / 85)

2. یک سفارش دیگر من مسأله‌ى تعامل با دیگر قواست. خوشبختانه امروز روابط قوه‌ى مجریه با قوه‌ى مقننه و قوه‌ى قضائیه روابط خوبى است؛ لکن در بدنه باید این تعامل تقویت بشود؛ یعنى کوشش بشود که تعامل منطقى و صحیح برقرار شود.

(4 / 6 / 86)

3. تعامل با دو قوه‌ى دیگر هم یکى از این توصیه‌هاست. تعامل با مجلس و تعامل با قوه‌ى قضائیه، کار لازمى است؛ این را مطلقاً نباید ندیده گرفت. البته ممکن است در این راه تلخیها و مشکلاتى وجود داشته باشد؛ ولى باید تحمل کرد.

(2 / 6 / 87)

4. تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بر برنامه، تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بر قانون، همکارى قواى سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گانه با یکدیگر، جزو وظائف اصلى است... هماهنگى بین قواى سه گانه؛ مجلس به دولت کمک کند؛ دولت با مجلس همکارى کند؛ قوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى قضائیه در جایگاه ویژه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى خود به دولت و مجلس کمک کند؛ قوا در کنار هم باشند.

(تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)

5. آن چیزى را که دولت تهیه کرده و داده، قابل تغییر و نقد بداند. باید جورى بشود که هم مجلس، هم دولت از جایگاهى که خودشان را در آن قرار داده‌اند، انعطاف داشته باشند؛ بتوانند حرکت کنند که به هم برسند تا برنامه، برنامه‌ى منسجمى از آب در بیاید که مورد اتفاق دولت و مجلس باشد تا عملى شود.

(8 / 6 / 89)

6. من گاهى اوقات گلایه‌هائى میشنوم که دوستان دولت از بعضى از دستگاه‌هاى دیگر دارند؛ خیلى اوقات هم حق با شماهاست؛ یعنى واقعاً همین جورى است که گله کردید از بعضى قواى دیگر، یا از دستگاه‌هائى مثل نیروهاى مسلح و امثال اینها؛ غالباً آدم مى‌بیند که مسئولین اجرائى حق دارند و واقعاً حق به جانب اینهاست؛ چون من خودم هم توى دستگاه اجرائى بودم، با حجم کار و کیفیت کار آشنایم، لذا مى‌بینم واقعاً آن گلایه‌ها محقند؛ لیکن در عین حال که ممکن است یک موارد بیشترى را شما محق باشید، یک جاهائى هم ممکن است انتقاد وارد باشد؛ بنابراین انتقادپذیرى را در خودتان نهادینه کنید. باید جورى باشد که مسئولین دولتى انتقادپذیرى را در نفس خودشان پذیرا باشند. البته این کار، سخت هم هست، اما باید با سعه‌ى صدر برخورد کرد.

(8 / 6 / 89)

7. مسئله‌ى همکارى قوا را حل کنید. من هم غالباً به قوا سفارش میکنم؛ اما حالا شما که قوه‌ى مجریه هستید و اینجا حضور دارید، به شما باید سفارش کنم. هرچه میتوانید، در آن جاهائى که میشود کوتاه آمد، کوتاه بیائید؛ چه اشکالى دارد؟ آنجائى که میشود تبیین کرد، تبیین کنید. آنجائى که میشود با ایجاد ارتباطات دوستانه، مسئله را حل کرد، اینجورى حل کنید.

(6 / 6 / 90)

8. مسئله‌‌ى وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چیز خیلى مهمى است؛ که ما حالا اینقدر این قضیه را تکرار کردیم که کأنه الفاظ دارد خاصیتهاى خودش را در افاده‌‌ى معنا از دست میدهد! ما باید همه یک حرف بزنیم. مسئولین باید جهتگیرى‌‌ها را دقیق و منطبق بر یکدیگر قرار بدهند؛ این به عهده‌‌ى همه است. تقصیرها را هم گردن یکدیگر نیندازیم. اینکه بگوئیم آقا ما میخواهیم فلان کار را بکنیم، نمیگذارند؛ یا فلان کار را کردیم، جلویش را گرفتند؛ یا فلان تصمیم را گرفتیم، اقدام نکردند، انجام ندادند - که قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همدیگر بگویند - این را کسى قبول نمیکند... ما نباید تعامل قوا با یکدیگر را دست‌‌کم بگیریم. البته مخاطب این حرف، فقط قوه‌‌ى مجریه نیست؛ قوه‌‌ى قضائیه و قوه‌‌ى مقننه هم مخاطب این قضیه‌‌اند؛ دستگاه‌‌هاى گوناگون اجرائى هم که داخل دولت نیستند - مثل نیروهاى مسلح و دیگران - داخل در همین خطابند.

(2 / 6 / 91)
----

1. نکته‌ى دیگرى که مى‌خواهم سفارش بکنم، مسأله‌ى اطلاع‌رسانى است ... واقعاً اطلاع‌رسانى را قوى کنید؛ رسانه‌هاى مناسب را تغذیه کنید؛ رسانه‌ى ملى هم باید در مورد دولت کار فعالانه بکند... خیلى از کارهاى شما را مردم نمى‌دانند؛ یعنى از کارهاى بزرگ و کارهاى ملى اطلاع پیدا نمى‌کنند، چه برسد به کارهاى بخشى و استانى، چه برسد به کارهاى ساختارى!

(4 / 6 / 86)

2. بسیارى از چیزهایى که در زندگى ما اتفاق میافتد و واقعیت دارد، مردم درست در جریان آنها قرار نمیگیرند. درست است که ما ان‌شاءاللَّه براى خدا کار میکنیم و هدف عمده‌ى ما باید رضاى الهى باشد و ان‌شاءاللَّه هست؛ لیکن اطلاع مردم از این کارها بسیار کار لازم و مهمى است؛ این هم خودش هدفى است؛ من قبلها هم همیشه سفارش کرده‌ام، حالا هم سفارش میکنم.

(2 / 6 / 87)

3. یک مسأله، مسأله‌ى اطلاع‌رسانى است که من بارها گفته‌ام. البته خوشبختانه حالا مى‌بینم گاهى در آستانه‌ى سفرها، اطلاع‌رسانیهاى خوبى انجام میگیرد؛ لیکن در عین حال کم است. گزارش باید واقعاً هنرمندانه باشد، نه به شکل گزارشهاى متعارف و عادى؛ البته این گزارش امروز مستثنى است - به نظر من این گزارش باید عیناً پخش بشود - لیکن در بخشهاى مختلف، وزرا براى گزارش، برنامه‌سازى کنند.

(2 / 6 / 87)

4. آن روز هم من در مجموعه‌ى مسئولین کشور گفتم نقاط قوّت را براى مردم بیان کنید، نقاط ضعف خودتان را هم بیان کنید؛ این مهم است، این تأثیر میگذارد. امروز مثلاً در بین گزارشهاى دوستان، من مواردى را دیدم که به نقطه‌ى ضعف اشاره کردند؛ منتها با این بیان که «این کارها باید انجام بگیرد». این «باید» نشان دهنده‌ى نیاز به کارى است که باید بشود و نشده. این را صریح بگوئید. بگوئید این کار را باید میکردیم، تا حالا نتوانستیم بکنیم. کسى بر اساس نتوانستن، کسى را مؤاخذه نخواهد کرد.

(6 / 6 / 90)
----

1. کمیت و کیفیت باید با هم همراه باشد. به این حتماً باید توجه کنید.

(18 / 6 / 88)

2. توجه کنید که این تلاش فراوانى که دارید انجام میدهید، با کیفیتِ خوب و با عمل کردن به آنچه که میگوئید، همراه باشد؛ روى این تکیه کنید.

(2 / 6 / 91)
۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ساده زیستی

بسم الله الرحمن الرحیم

1. نکته‌ى بعد، توجه به ساده‌زیستى است. یکى از شعارهاى خوب آقاى احمدى‌نژاد مسأله‌ى ساده‌زیستى است. این شعار، شعار بسیار مهمى است؛ این را نباید دست‌کم گرفت. یک وقت هست که ما در زندگى شخصى خود مثلاً حرکت اشراف‌گونه‌یى داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوى چشم مردم یک مانور اشرافى‌گرى مى‌دهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همه‌اش حرام است؛ به‌خاطر این‌که تعلیم‌دهنده‌ى اشرافى‌گرى است به: اولاً زیردست‌هاى خودمان، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق مى‌شوند. ما نباید مردم را به این کار تشویق کنیم. ممکن است در داخل جامعه کسانى پولدار باشند و ریخت و پاش کنند - البته این کار بدى است، ولى به خودشان مربوط است - اما ریخت و پاش ما اولاً از جیبمان نیست، از بیت‌المال است؛ ثانیاً ریخت و پاش ما مشوق ریخت و پاش دیگران است.
(8 / 6 / 84)
2. ساده‌زیستى - بخصوص در خود آقاى رئیس‌جمهور - خوب و برجسته است و چیز باارزشى است؛ در مسئولین هم - کما بیش؛ یک جایى کمتر، یک جایى بیشتر - بحمداللَّه هست. ساده‌زیستى چیز بسیار باارزشى است. ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافیگرى و اسراف و زیاده‌روى را - که واقعاً بلاى بزرگى است - از جامعه‌مان ریشه‌کن کنیم، با حرف و گفتن نمیشود؛ که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستى مؤید و دلیل و شاهد بر حرفهاى ما باشد تا اینکه اثر بکند. این خوشبختانه هست. فاصله‌تان را با طبقات ضعیف کم کرده‌اید و کم نگه دارید و هر چه که ممکن است آن را کمتر کنید.
(2 / 6 / 87)

۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خدمتگزاری به مردم و مردمی بودن

بسم الله الرحمن الرحیم

1. من به رئیس جمهور محترم برادرانه توصیه مى‌کنم؛ در همه‌ى حالات، همین احساسى را که امروز بیان کردید - احساس خدمتگزارى به مردم - براى خودتان حفظ کنید. قدرت اگر با هدفِ خدمت به مردم باشد، عبادت است. شاید هیچ عبادتى بالاتر از عبادتِ مسؤولى نیست که به خاطر تلاش و خدمت به مردم، از راحت و آسایش و امنیتِ خود صرف‌نظر مى‌کند. این روحیه‌ى خدمتگزارى، خاکسارى، تواضع در مقابل مردم و شناخت عظمت مردم را براى خودتان حفظ کنید، که این نعمت بزرگى است... کسانى که قدرت و منصب و مقام را براى بهره‌مندى‌هاى خود، پُر کردن کیسه‌هاى خود و دنیاى خود مى‌طلبند، آن‌جایى که منافع آنان با منافع مردم اصطکاک پیدا مى‌کند، نمى‌توانند به نفع مردم کار کنند.


(بیانات در مراسم تنفیذ دولت نهم، 12مرداد 84)

2. مردم به دولت اعتماد دارند؛ دولت، خود را جزوِ مردم و از جنس مردم میداند و مى‌شمارد.

(6 / 6 / 85)

3. پایبندى به خدمت هم یکى از شاخصه‌هاى این دولت است که قابل ارج‌گزارى و ذکر است.

(4 / 6 / 86)

4. هم روحیه‌ى مردمى و خاکى این دولت است؛ این هم خیلى باارزش است؛ این را قدر بدانید. شما امتیازتان به تشخص ظاهرى و شکل و قیافه نیست؛ امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم هم‌سطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگى است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید.

(2 / 6 / 87)

5. شما دولتى هستید مردمى؛ یعنى مردم وقتى حرف شما و صداى شما را میشنوند، کأنّه از جنس خودشان یک حرفى میشنوند؛ چون از موضع بالا و متکبرانه با مردم حرف نمیزنید.

(2 / 6 / 87)

6. تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم، تلاش فوق‌‌العاده‌‌ى کارى که خوشبختانه در دولت مشاهده میشود.

(2/ 6 / 91)

۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۲۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رئیس جمهوری با امتیازات امروز منهای ضعف ها...

بسم الله الرحمن الرحیم


اول اول بگم:

شرکت در نظرسنجی را فراموش نکنین!!


و اما بعد...

قوت ها و ضعف های دولت های ۹ و ۱۰

در کلام امام خامنه ای(ره)


سرفصل ها در ادامه ی مطلب...

برای مطالعه ی بیانات در هر سرفصل، به سلسله پست ها با موضوع "قوت ها، ضعف ها و نصیحت ها" مراجعه بفرمائید.

 

منبع: کتاب مسیر حماسه

دانلود کتاب از اینجا

۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۱۰ ۲۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مسئولیت پذیری وزرا در جلسه های هیئت وزیران

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1. اینجور نیست که یک نفر مثلاً بگوید آقا من دخالتى ندارم، مسئولیتى ندارم؛ نخیر، وقتى که در این مجموعه تصمیم‌گیرى میشود، آقایان و خانمهائى که در آنجا حضور دارند، همه مسئولند؛ آنهائى که صاحب رأى هستند، همه‌شان مسئولند. حالا که مسئول هستید، پس بایستى در پرورش دادن و تصحیح و تکمیل آن مصوبه نقش ایفاء کنید. اینجور نباشد که در جلسه‌ى هیئت وزیران مثلاً یک آقائى مشغول کارتابل خودش باشد، یا بدون ملاحظه‌ى موضوعى که مثلاً در آنجا مطرح است، وارد جلسه شود؛ نه، مسئله‌اى که بناست مطرح شود، شما آنجا رأى دارید؛ بایستى در تصمیم‌گیرى تأثیر بگذارید و چون قانوناً مؤثر هستید، بنابراین باید روى مسئله فکر کنید، مطالعه کنید و عقبه‌ى کارشناسى دستگاه و وزارت خودتان را به کمک این چیزى که میخواهید به عنوان مصوبه توى هیئت دولت در بیاید، بیاورید.

(8 / 6 / 89)

2. در تصمیم‌‌گیرى‌‌هاى کلان، در مسائل اساسى - که فعلاً اساسى‌‌تر از همه، مسائل اقتصادى است؛ و بخصوص آنچه که مربوط به معیشت مردم است و فشارهائى که دشمن میخواهد بر مردم وارد کند - باید تمرکز در تصمیم‌‌گیرى باشد؛ منتها توجه کنید که این تمرکز در تصمیم‌‌گیرى، معنایش تمرکز تصمیم‌‌گیرى در دولت است؛ یعنى همه‌‌ى افرادى که در بخشهاى مختلف دولت با آقاى رئیس‌‌جمهور همکارى میکنند، باید مسئولیت مشترک احساس کنند - یعنى هماهنگى کنند - در دولت، همه با هم تصمیم بگیرند. در این زمینه، مسئله‌‌ى مسئولیت مشترک را واقعاً باید در دولت جدى گرفت. هر کارى که یک وزارتخانه‌‌اى انجام میدهد، همه‌‌ى وزرا و مسئولینى که دور میز هیئت دولت مى‌‌نشینند، باید احساس کنند که در این تصمیم‌‌گیرى یا در این اقدام، سهیم و شریکند. اگر این شد، آن وقت کارها با هماهنگى پیش میرود؛ نه اختلاف در عملکرد، نه اختلاف در فهم مسائل، نه اختلاف در آمارها، پیش نمى‌‌آید.

(2 / 6 / 91)

۱۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اصولگرا بودن و شاخصه های اصولگرایی

بسم الله الرحمن الرحیم

بیانات در دیدار با هیئت دولت 6 / 6 / 85:

این دولت به عنوان یک دولت «اصولگرا» شناخته شده و رفتار و تلاشى هم که تا امروز نشان داده و آنچه در عمل و قولش منعکس شده، همین اصولگرایى را نشان میدهد؛ که ان‌شاءاللَّه خودِ همین براى کشور و شما برکاتى خواهد داشت. شاخصه‌هاى اصولگرایى، شاخصه‌هاى مهمى است؛ این شاخصه‌ها باید مورد توجه قرار بگیرد، که من به بعضى از اینها اشاره میکنم. در اظهارات شما هم هست، آن را میگویید و تکرار میکنید و در برنامه‌هایتان میگنجانید. تحقق مجموعه‌ى این شاخصه‌ها به معناى حقیقى کلمه، آن وقت دولت را به عنوان یک دولت اصولگرا معرفى خواهد کرد.
أ) عدالتخواهى و عدالت‌گسترى

شاخصه‌ى اول «عدالتخواهى و عدالت‌گسترى» است. به زبان آسان است؛ اما در عمل بسیار کار دشوارى است و مقدمات بسیارى لازم دارد. باید خیلى کار کرد تا اینکه عدالت تحقق پیدا کند؛ عدالت جغرافیایى، عدالت طبقاتى، عدالت در زمینه‌هاى مسایل اقتصادى، عدالت در زمینه‌هاى مسایل فرهنگى، عدالت در جایگزین شدن و جاى گرفتن در مسئولیتها و مناصب و عدالت در قضاوتهاى ما - نه فقط قضاوتى که قاضى در دادگاه مى‌کند، بلکه داوریهایى که ما نسبت به اشخاص و قضایا میکنیم - اینها همه عدالت است و عدالت در آنها نقش دارد. عدالتخواهى و عدالت‌گسترى به معناى همه‌ى اینهاست. البته امروز کشور ما بیش از هر چیز دیگر، تشنه‌ى عدالت اقتصادى است. علت هم این است که واقعاً یک شکافى به صورت میراث معیوبى از گذشته بود و این شکاف باید پُر میشد، که نشده است. البته به شکل معقولى باید پُر شود. ما پُر کردنِ این شکاف را به همان شکلى میگوییم که اسلام توصیه میکند؛ حرفهاى غیر منطقى و ناممکن و نامعقول را نمیخواهیم به میان بیاوریم؛ همان‌طورى که اسلام میگوید: فرصتها در مقابل همه باشد و امکانات عمومى مورد استفاده‌ى همه قرار گیرد. بنابراین یک شاخصه، مسئله‌ى عدالتخواهى و عدالت‌گسترى است که پهنه‌ى وسیعى دارد.
ب) فسادستیزى

«فسادستیزى» شاخصه‌ى دیگرى است. «سلامت اعتقادى و اخلاقىِ مسئولان کشور» - بخصوص مسئولان عالى‌رتبه، در سطوح دولت و معاونین و از این قبیل - بسیار مهم است و شاخصه‌ى دیگرى است که از لحاظ اعتقادى و اخلاقى اشخاص سالمى باشند.
ج) اعتزاز به اسلام

«اعتزاز به اسلام» یکى دیگر از شاخصه‌هاى اصولگرایى است. ما در دورانِ این بیست‌وهفت سال، بعضى از مسئولان نظام اسلامى را دیده بودیم که خجالت میکشیدند یک حکم اسلامى یا یک جهتگیرى اسلامى را صریحاً بر زبان بیاورند؛ نه، ما طلبگاریم. من بارها گفته‌ام، در قضیه‌ى «زن»، ما پاسخگوى غرب نیستیم، غرب باید پاسخگوى ما باشد؛ ما هستیم که سؤال مطرح میکنیم. در زمینه‌ى حقوق‌بشر، ماییم که طلبگار مدعیان منافق و دو روى حقوق‌بشر هستیم. بنابراین به اسلام اعتزاز داشته باشید. آنچه را که اسلام به ما آموخته، اگر ما درست یاد گرفته باشیم و دچار کج‌فکرى و انحراف و غلط فهمى نشده باشیم، چیزى است که باید به آن افتخار کنیم.
د) ساده‌زیستى و مردم‌گرایى

«ساده‌زیستى و مردم‌گرایى» شاخصه‌ى دیگرى است که بحمداللَّه دارید.
ه) تواضع و نغلتیدن در گرداب غرور

«تواضع و نغلتیدن در گرداب غرور» هم یکى از شاخصه‌هایى است که لازمه‌ى اصولگرایى است؛ ما در معرض این هستیم. ببینید عزیزان! شماها در موضع بالایى قرار دارید و مورد احترامید؛ افراد پیش شماها میآیند و تعریف و تمجید میکنند - بعضى از روى اعتقاد، بعضى بدون اعتقاد - براى اینکه شما خوشتان بیاید. ما خودمان باید مواظب باشیم حرفهایى که در تمجید و ستایش ما میزنند، اینها را باور نکنیم. ما باید به درون خودمان نگاه کنیم: «الانسان على نفسه بصیرة»؛ نقصها، مشکلات و کمبودهایمان را نگاه کنیم و فریب نخوریم. این فریب خوردن، انسان را در دام و گرداب غرور مى‌اندازد. اگر انسان خودش را بد برآورد کرد، آن وقت دیگر نجات پیدا نمیکند.
و) اجتناب از اسراف و ریخت‌وپاش

«اجتناب از اسراف و ریخت‌وپاش» که جزو برنامه‌هاى بسیار خوب شماهاست
ز) خردگرایى و تدبیر و حکمت در تصمیم‌گیرى و عمل

«خردگرایى و تدبیر و حکمت در تصمیم‌گیرى و عمل»، این جزو مسائلى است که حتماً به آن احتیاج دارید؛ همه‌مان در تصمیم‌گیریها و عملمان به آن احتیاج داریم. البته بعضى از اینها را من بعداً باز مختصرى توضیح میدهم و باز مى‌کنم.
ح) مسئولیت‌پذیرى و پاسخگویى

«مسئولیت‌پذیرى و پاسخگویى»؛ در هر بخشى که ما هستیم، مسئولیت آن کارى که بر عهده گرفته‌ایم، این را بپذیریم. زیرمجموعه، زیرمجموعه‌ى ماست، احساس مسئولیت کنیم. در هر نقطه‌اى مسئولیت تعریف‌شده‌اى وجود دارد، آن مسئولیت را بایستى پذیرفت.
ط) اهتمام به علم و پیشرفت علمى

از جمله‌ى شاخصه‌هاى مهم اصولگرایى، یکى «اهتمام به علم و پیشرفت علمى» است. شما ببینید چه زمانى در آغاز پیدایش اسلام گفته شد که: «طلب العلم فریضة على کل مسلم و مسلمة» یا «مؤمن و مؤمنة»؛ یعنى همان وقتى که نماز و زکات و این چیزها آمد، طلب العلم هم آمد؛ «اطلبوا العلم ولو بالصین» هم آمد. من بارها تکرار میکنم، این به خاطر همین است که جامعه، بدون علم نخواهد توانست آرمانهاى خودش را بالا بیاورد. مثل این است که انسان حرف حقى داشته باشد؛ اما اصلاً زبان گفتنش را نداشته باشد. نداشتن علم این‌طورى است. علم موجب میشود که شما بتوانید آن آرمانها، آن اهداف و آن خط روشن و جاده‌ى روشنِ صراط مستقیمى را که در دست و اختیار شماست، مطرح کنید و کسان بیشترى را از بشریت، به آن هدایت کنید. علم نداشته باشید، این امکان‌پذیر نخواهد بود. بنابراین علم - که وسیله‌ى رشد ملى، بشرى، انسانى و اوج گرفتن در محیط عام بشریت است - جزوِ چیزهاى لازم است و باید به این اهتمام داشته باشید.
ی) سعه‌ى صدر و تحمل مخالف

«سعه‌ى صدر و تحمل مخالف»؛ که از جمله‌ى شاخصه‌هایى است که جزوِ پایه‌هاى اصولگرایى است. گاهى انسان از حرفى که میزنند، ناراحت هم میشود؛ حرص هم میخورد، گاهى به خدا هم شکایت میکند که خدایا! تو که مى‌بینى واقع قضیه چیست و چقدر با چیزى که اینها میگویند، فاصله دارد؛ اما در عین حال، انسان بایستى حلم به خرج دهد. حلم یعنى ظرفیت و تحمل صداى مخالف را داشتن. البته این - شاید بعداً هم عرض بکنم - به معناى آن نیست که دولت از عملکرد خودش دفاع نکند؛ نه، حتماً بایستى دفاع کند.
ک) اجتناب از هواهاى نفس

«اجتناب از هواهاى نفس»؛ چه هواى نفس شخصى، چه هواى نفس گروهى؛ که حالا آقاى رئیس‌جمهور گفتند و این نکته‌ى خوبى است. بحمداللَّه عناصر دولت به هیچ گروه و دسته و باند و جریانى وابسته نیستند؛ این خیلى نکته‌ى مهمى است. مراقب باشید حرکت، اظهارنظر و حرف، انتساب به یک جریان، به یک باند و به یک گروه را پیش نیاورد، که اگر این‌طور شود، هواى نفس تقریباً انفکاک‌ناپذیر است. هواى نفس گروهى هم مثل هواى نفس شخصى است؛ آن هم همین‌طور است. هواى نفس گروهى هم انسان را بى‌حساب و کتاب به این طرف و آن طرف میکشاند و از خرد و جاده‌ى مستقیم منحرف میکند. این هم جزو لوازم اصولگرایى است.
ل) شایسته‌سالارى

«شایسته‌سالارى»، «نظارت بر عملکرد زیرمجموعه» و «تلاش بى‌وقفه براى این خدمات»، که انصافاً این مورد در این دولت برجسته است. این تلاش بى‌وقفه را حقیقتاً همه شاهدند و ما هم شاهدیم. این حرکت پُرتلاشى که همه‌ى دولت - بخصوص شخص آقاى رئیس‌جمهور - نشان میدهند، خیلى باارزش است. «قانون‌گرایى»، «شجاعت و قاطعیت در بیان و اعمال آنچه که حق است».
م) انس با خدا

«انس با خدا»، «انس با قرآن» و «استمداد دائمى از خدا»؛ این آخرى - که از شاخصه‌هاى اصولگرایى است - تضمین‌کننده‌ى همه‌ى آن چیزهایى است که قبلاً عرض کردیم. انس با خدا یادتان نرود. ما بارها میگوییم که خدمات مسئولان نظام از هر عبادتى بالاتر است؛ این حرف درستى است و مبالغه هم در آن نیست. اما بدانید، این خدمات، آن وقتى خدمت خواهد شد و آن وقتى با خلوص و درخشش و شفافیت خود باقى خواهد ماند که شما دلتان با خدا مأنوس باشد. اگر دل از خدا غافل شد، اگر دل رابطه‌ى خودش را با ذکر و توجه و خشوع از دست داد، همین خدمتى که ما میگوییم بالاترین عبادت است، همین خدمت، مشوب خواهد شد؛ اصلاً به کلى مشوب مى‌شود و در آن اغراض و هواها میآید. جهاد در میدان جنگ و میدان نظامى که این‌قدر عظمت دارد، اگر با اهداف خدایى نباشد و بدون ارتباط با خدا باشد، به یک چیز کم‌ارزش یا بى‌ارزش و گاهى هم ضد ارزش، تبدیل میشود!

۱۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شعار عدالت

بسم الله الرحمن الرحیم


1. یکى از شعارهاى این دولت، عدالت است. عدالت یقیناً محور انقلاب بود؛ در این شکى نیست. هیچ دولتى هم از اول نیامده صریحاً بگوید من نمى‌خواهم طبق عدالت رفتار کنم؛ لیکن من باید از آقاى احمدى‌نژاد تشکر کنم که ایشان کار جدیدى کردند؛ عدالت محورى را به عنوان یک شعار گذاشتند وسط؛ این کار خیلى بزرگى بود. وقتى که ایشان تبلیغات انتخاباتى مى‌کردند، به افراد خانواده‌ى خودم مى‌گفتم اگر آقاى احمدى‌نژاد رأى هم نیاورد، این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که شعار عدالت محورى را مطرح کرد؛ نگذاشت به فراموشى سپردنِ این شعار بشود یک سنت. این شعار مطرح شد و ذهن‌ها را به خودش متوجه کرد. خوشبختانه مردم هم فهمیدند، خواستند، دوست داشتند و رأى دادند. این کار، کار مهمى است. بنابراین عدالت‌محور بودنِ این دولت حرف بزرگى است؛ طرح این شعار به عنوان محور حرکت دولت، یک کار جدید است؛ خودش یک تحول است؛ به این پایبند باشید... نباید ارزش عدالت به عنوان یک ارزش درجه‌ى دو کم‌کم در مقابل ارزشهاى دیگر به فراموشى سپرده شود؛ در نظام ما این خطر وجود داشته است. ارزش‌هاى دیگر هم خیلى مهم است؛ مثلاً ارزش پیشرفت و توسعه، ارزش سازندگى، ارزش آزادى و مردم‌سالارى. مطرح کردن ارزش عدالت مطلقاً به معناى نفى اینها نیست؛ اما وقتى ما این ارزش‌ها را عمده مى‌کنیم و مسأله‌ى عدالت و نفى تبعیض و توجه به نیازهاى طبقات محروم در جامعه کمرنگ مى‌شود، خطر بزرگى است؛ اما با عدالت‌محور بودن یک دولت، این خطر از بین مى‌رود یا ضعیف مى‌شود... بعضى‌ها مى‌گویند عدالت یعنى توزیع فقر. نخیر، کسانى‌که بحث عدالت را مى‌کنند، به‌هیچ‌وجه منظورشان توزیع فقر نیست؛ بلکه توزیع عادلانه‌ى امکانات موجود است. آنهایى که مى‌گویند عدالت توزیع فقر است، مغزا و روح حرفشان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم مى‌شود، ثروت باشد. دنبال تولید ثروت رفتن بدون نگاه به عدالت، همان چیزى مى‌شود که امروز در کشورهاى سرمایه‌دارى مشاهده مى‌کنیم... این وظیفه از وظایف دولت اسلامى بود که شما شعارش را دادید؛ خیلى هم خوب کردید؛ دنبالش هم باشید؛ متعهد به این هم باشید؛ و این اساس کار شماست.

(8 / 6 / 84)

2. تکیه‌ى بر عدالت، اساسى‌ترین و محورى‌ترین اصلِ یک حرکت الهى است؛ ادامه‌ى کار همه‌ى انبیا و مصلحان بزرگ تاریخ است. البته عدالت دشمنانى دارد. همه‌ى کسانى که نانشان در بى‌عدالتى است، با عدالت دشمن‌اند. همه‌ى کسانى که با قلدرى و زورگویى - چه در صحنه‌ى ملى، چه در صحنه‌ى بین‌المللى - تغذیه مى‌شوند، با عدالت مخالفند. عدالت، شعار اصلى و هدف بزرگ انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى بوده و هست. بعضى مى‌خواهند با عنوان تندروى، عدالت را متهم و محکوم کنند. عدالت، تندروى نیست؛ حق‌گرایى است؛ توجه به حقوق آحاد مردم است؛ جلوگیرى از ویژه‌خوارى است؛ جلوگیرى از تجاوز و تعدى به حقوق مظلومان است. در یک کشور کسان زیادى پیدا مى‌شوند که اگر دستگاه مسؤولِ قانونى به مدد آنها نشتابد، در امواج درگیرى‌هاى گوناگون لگدمال مى‌شوند. وظیفه‌ى دولتِ عدالتمدار، توجه ویژه به قشر محرومین است. عدالت را نباید تندروى و مخالفت با شیوه‌هاى علمى دانست. با استفاده از همه‌ى شیوه‌هاى عالمانه و با تدبیر مى‌توان عدالت را در جامعه مستقر کرد.

(بیانات در مراسم تنفیذ دولت نهم، 12مرداد 84)

3. شما عدالت را مطرح کردید، خیلى خوب است. البته ممکن است در این وادى طولانى و پرخطر و دشوار، شما بتوانید قدمهایى را طى کنید؛ ممکن است تا پایان راه، عمرهاى ما یا فرصتهاى خدمتگزارى کفاف ندهد؛ اما همین قدمى که مى‌گذارید و جهتى که اتخاذ کرده‌اید، بسیار باارزش و زنده‌کننده‌ى این شعار است.

(4 / 6 / 86)

4. دولتى هستید که این دو خصوصیت را جزو شعارها و برنامه‌هاى عملکرد خودتان قرار داده‌اید؛ هم به مردم امید مى‌دهید، هم وعده‌ى عدالت مى‌دهید. همان امید هم به خاطر این است که شما پرچم عدالت را بلند کرده‌اید و دم از عدالت مى‌زنید. حقیقتاً هم خلأ امروز دنیا، بیش از همه چیز خلأ عدالت است. در کشور و جامعه‌ى خود ما هم بیشترین چیزى که این جامعه تشنه‌ى اوست، عبارت است از عدالت.

(4 / 6 / 86)

5. ممکن است شماها نتوانسته باشید - یا تا آخر هم نتوانید - همه‌ى آنچه را که در مورد عدالت مى‌باید انجام داد، انجام بدهید؛ لکن نفس رویکرد شما به عدالت، چیز بسیار باارزشى است و هر مقدارى که مى‌توانید بایستى حرکت کنید... بهتر از این است که انسان اصلاً دم از عدالت نزند، عدالت را فراموش کند، عدالت را در لابه‌لاى مفاهیم دیگرى مخفى و گم کند و از ذهن و چشم انسان دور بشود. اینها جایز نیست. وقتى عدالت رو آمد و به عنوان یک معیار و شاخص اصلى مورد توجه قرار گرفت، به‌طور قهرى در برنامه‌ها هم خواهد آمد.

(4 / 6 / 86)

6. عدالت‌خواهى در این دولت پررنگ شد. شعار عدالت‌خواهى به صورت جدى بر روحیه‌ى مسئولان، دولتمردان و برنامه‌ها، پرتو افکند.

(2 / 6 / 87)

7. شما رویکرد عدالت داشتید. از مسئله‌‌‌‌‌‌ى عدالت دست برندارید؛ این قضیه‌‌‌‌‌‌ى عدالت را دنبال کنید. و مسئله‌‌‌‌‌‌ى فسادستیزى، حمایت از طبقات ضعیف، ساده‌‌‌‌‌‌زیستى، نگاه به مناطق دوردست و محروم، توجه به مشکلات گوناگون مردم. اینها اصولى است که اگر رعایت بشود و بر اینها پاى فشرده بشود، هم خدا را راضى میکند، هم مردم را از هر مسئول و از هر نظامى خشنود و دلشاد میکند.

(18 / 6 / 88)

8. عدالت فقط عدالت در مسائل اقتصادى نیست، ...(اما) از همه مبتلابه‌‌‌‌‌‌تر، همین مسئله‌‌‌‌‌‌ى عدالت اقتصادى و عدم توزیع عادلانه‌‌‌‌‌‌ى ثروت عمومى و درآمد عمومى ملى بین آحاد جامعه است که نمونه‌‌‌‌‌‌هاى فراوانى دارد که زیاد است و یکى‌‌‌‌‌‌اش همین یارانه‌‌‌‌‌‌هاست که ما خودمان یارانه میدهیم؛ به فقیر کمتر میدهیم، به غنى بیشتر میدهیم! الان اینجور است دیگر. الان یارانه‌‌‌‌‌‌هائى که دولت دارد میدهد، بیت‌‌‌‌‌‌المال دارد میدهد، به فقرا داریم کمتر یارانه میدهیم، به اغنیاء بیشتر داریم میدهیم. این هدفمند کردن یارانه‌‌‌‌‌‌ها که مطرح شده، واقعاً یک امر مهمى است. سالهاست که این جزو آرزوهاست، جزو کارهاست. بنده در دولتهاى قبل دو سه مرتبه کتباً و شفاهاً به دولتها گفته‌‌‌‌‌‌ام، منتها دنبال این نمیرفتند؛ کار سختى است، کار پردردسرى است. همین طور ترجیح میدادند که بماند.

(18 / 6 / 88)

9. شعار عدالت‌طلبى، براى مردم جذاب است؛ شعار اجتناب از اشرافیگرى، براى مردم شعار مطلوب و شعار جذابى است؛ یا شعار خدمت‌رسانى به مردم، یا شعار استکبارستیزى، یا شعار ساده‌زیستى، یا شعار کار و تلاش و خدمت به مردم؛ اینها چیزهائى است که مردم دوست میدارند و اینها را میخواهند. یک جامعه و یک کشور و یک ملت بیدار از مسئولینش این چیزها را مطالبه میکند: مطالبه‌ى عدالت، مطالبه‌ى انصاف، مطالبه‌ى خدمت، مطالبه‌ى ارتباط صمیمى با مردم، مطالبه‌ى دین، پایبندى به ارزشهاى دینى، پایبندى به شرع. این چیزها را مردم میخواهند و دوست میدارند. شما هم بحمداللَّه این شعارها را داده‌اید، مردم هم قبول و اقبال کرده‌اند؛ این را مغتنم بشمارید.

(8 / 6 / 89)



۱۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

امام خمینی در آینه ی کلام امام خامنه ای...

1-عدالت اجتماعى یکى از مهمترین و اصلى ترین خطوط در مکتب سیاسى امام بزرگوار ماست . در همه ى برنامه هاى حکومت در قانونگذارى ، در اجرا، در قضا باید عدالت اجتماعى و پُر کردن شکافهاى طبقاتى ، مورد نظر و هدف باشد.

2-مسلمانها در هر نقطه ى دنیا جوانهاى مسلمان ، روشنفکران مسلمان ، نخبگان مسلمان فتوحات فکرى خود در میدانهاى سیاسى را برخاسته و برآمده ى از مکتب فکرى امام مى دانند.

3-حرکت امام براى سعادت کشور و ملت ، بر مبناى هدایت شریعت اسلامى بود؛ لذا تکلیف الهى براى امام کلید سعادت به حساب مى آمد و او را به هدفهاى بزرگِ آرمانى خود مى رساند.

4-امام قوانین شریعت را بستر حرکت خود مى دانست و علائم راهنماى حرکت خود به شمار مى آورد.

5-پیروزى جزو نعمتهاى خداست و امام به پیروزى علاقه مند بود نه این که علاقه مند نبود یا بى رغبت بود اما آنچه او را به سوى آن هدفها پیش ‍ مى برد، تکلیف و عمل به وظیفه ى الهى بود؛ براى خدا حرکت کردن بود. چون انگیزه ى او این بود، لذا نمى ترسید؛ شک نمى کرد؛ ماءیوس نمى شد؛ مغرور نمى شد؛ متزلزل و خسته هم نمى شد. اینها خاصیت عمل به تکلیف و عمل براى خداست .

6-امام به اراده ى تشریعى پروردگار اعتقاد و به اراده ى تکوینىِ او اعتماد داشت و مى دانست کسى که در راه تحقق شریعت الهى حرکت مى کند، قوانین و سنت هاى آفرینش کمک گار اوست .

7-همه ى رفتارها و همه ى مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور مى زد.

8-امام که تجسم مکتب سیاسىِ خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال مى کرد؛ حتّى در مبارزات سیاسى ، کانون اصلى در رفتار امام ، معنویت او بود.

9-مکتب سیاسى امام میدانى را باز مى کند که گستره ى آن حتّى از تشکیل نظام اسلامى هم وسیع تر است . چیزهایى در این مکتب وجود دارد که بشریت تشنه ى آنهاست ؛ لذا کهنه نمى شود.

10-دشمنان انقلاب چاره یى ندارند جز این که با فلسفه ى امام ، با مکتب امام و با شخصیت امام که همچنان زنده و پایدار است دشمنى کنند تا بتوانند این ملت را به خیال خود به عقب نشینى و تسلیم در مقابل خودشان وادار کنند.

11-عامل مهم تسلیم ناپذیرى و ایستادگى ملت ایران در راه پُر افتخار خود، فلسفه ى سیاسى و مکتب سیاسى امام است.

12-در حقیقت امام کبیر ما با قیام الهی خود جان ها را حیات بخشید و در پرتو احیای جان، علوم الهی را احیا کرد و خداوند سبحان نیز همواره با امداد غیبی او را تأیید نمود.

13-امام راحل قرآن مهجور را مشهور و سنت مستور را سنت مشهور و دین مهجور را دین مأنوس کرد.

14-خمینی عزیز ما را کیست که نشناسد و کیست که به شایستگی بشناسد، الفاظ مرا تحمل آن نیست که آن حقیقت فاخروآن گوهرنفیس را در خودبگنجاند.

15-همه باید سعی کنند شخصیت امام خمینی را با همان ابعاد عظیم به درستی شناسایی کنند.

16-مردم سالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما که از متن اسلام گرفته شده است مردم سالارىِ حقیقى است ؛ مثل مردم سالارى امریکایى و امثال آن ، شعار و فریب و اغواگرىِ ذهنهاى مردم نیست .

17-حرف نوى مکتب سیاسى امام بزرگوار ما براى دنیا این است که در همه ى ارکان برنامه ریزى هاى یک قدرت سیاسى ، سیاست با معنویت ، و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقى مورد مراعات قرار گیرد.


اقتباس از سایت گفتگوی دینی

۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نظارت بر زیر مجموعه ها و پیگیری مصوبات

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.

1.نظارت بر زیرمجموعه هم خیلى مهم است. من اصرار و تأکید دارم که شما دوستان عزیز - که مسئولان بالا و مدیران ارشد هستید - مسأله‌ى نظارت بر زیرمجموعه‌ى خودتان را بسیار اهمیت بدهید. چشمهاى بینا و بصیر و باز شماست که وقتى در دائره‌ى مسئولیتتان میچرخد، میتواند صحت کار و پیشرفت کار را تضمین کند.
(2 / 6 / 87)

---


1. یکى مسأله‌ى پیگیرى مصوبات است؛ بخصوص مصوبات سفرها و وعده‌هایى که داده میشود. شما به جایى مسافرت میکنید؛ مثلاً گفته میشود دولت صد یا دویست مصوبه براى آن‌جا داشت؛ باید به طور جد دنبال کنید که اینها تحقق پیدا بکند. خب، میدانید که بنده در زمینه‌ى آمارگیرى و آماردهى زیرمجموعه‌ها به مسئولان بالا، تجربه‌ى طولانى‌اى دارم - هم در دوره‌ى ریاست جمهورى، هم بعد از آن - زیاد اتفاق افتاده که مى‌آیند و گزارش میدهند که آقا! این کار شد، این کار شد، این کار شد! وقتى انسان نزدیک میرود، مى‌بیند که گزارش دروغ نیست، اما درست هم نیست... آنچه که وعده میدهید انجام بگیرد. اگر نمیشود، همان وعده‌اى که داده‌اید، صاف بیائید به مردم بگوئید نمیشود.
(2 / 6 / 87)
2. البته طبیعى است که شما میخواهید آنچه را که میگوئید، بتوانید عمل کنید - در این شکى نیست - اما روى این اهتمام داشته باشید که هر آنچه به عنوان یک وعده از شما صادر میشود، مردم در موعد معین ببینند که آن وعده تحقق پیدا کرد. اگر از صد تا کارى که شما میگوئید، نودتایش را انجام بدهید، ده تایش انجام نگیرد، همین در ذهن مردم یک اختلالى ایجاد خواهد کرد. آنچه را که آدم احتمال میدهد انجام نشود، به صورت احتمال بگوید، به صورت قطع و یقین نگوید.
(2/ 6 / 91)
3. چقدر خوب است که همه‌ى وعده‌هائى که دولت به مردم داده، عمل بشود. اگر چنانچه وعده‌اى به مردم داده بشود و عمل نشود، این مشکلات درست خواهد کرد؛ نه فقط نسبت به دولت، بلکه به نظام. آقاى رئیس جمهور اشاره کردند که به ما میگویند شما سطح توقعات مردم را بالا بردید. این بالا بردن سطح توقعات، ناشى از این نیست که شما نواقص خودتان را گفته‌اید، مردم توقعاتشان بالا رفته؛ نه، توقعات با دادن وعده‌ها بالا میرود. اگر ما بتوانیم به این وعده‌ها عمل کنیم، توقعات مردم تبدیل میشود به ایمان و اعتقاد مردم؛ این خوب است. کارى کنیم که آنچه را که گفته‌ایم انجام میدهیم، انجام بدهیم و مردم ببینند که انجام گرفته. امروز دیدم آمارهاى شما آمارهاى مقایسه‌اى است - که خیلى هم خوب و بجاست - یکى از مقایسه‌ها این باشد: مقایسه‌ى بین آنچه که گفته‌ایم انجام میدهیم و آنچه که تا حالا توانسته‌ایم انجام بدهیم. یک درصد در بیاورید، ببینیم چه جورى است. این خیلى چیز مهمى است.
(6 / 6 / 90)

۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۹:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سیاست خارجی و استکبار ستیزی

بسم الله الرحمن الرحیم

1. یک خصوصیت دیگر هم که باز جاى ذکر دارد، این است که این دولت در برابر زیاده‌خواهیهاى استکبار، دچار انفعال نشد؛ این به‌نظر من خیلى مهم است که در تعامل با دنیا، انسان جاى خودش را بداند، خواست خودش را بداند، نیرو و قدرت خودش را بداند و بداند که باید چه‌کار کند.
(4 / 6 / 86)
2. استکبارستیزى - که معناى ویژه‌ى انقلابى خودش را دارد - در این دولت تشخص و تمیّز پیدا کرد. معناى استکبارستیزى دشمنى کردن با دولتهاى دنیا نیست، معنایش دشمنى کردن با استکبار است. استکبار - از هر دولتى و از هر نظامى سر بزند - آفتِ براى بشریت است.
(2 / 6 / 87)
3. مسئله‌ى اعاده‌ى عزت ملى و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیاده‌طلبى سیاستهاى دیگران و ترک شرمندگى در مقابل غرب و غربزدگى را هم انسان در این دولت احساس مى‌کند؛ عزت ملى و استقلال حقیقى و معنوى از اینجا حاصل میشود. استقلال به این نیست که انسان شعار استقلال بدهد یا حتى مثلاً در زمینه‌هاى اقتصادى هم به یک رشد بالایى دست پیدا کند؛ نه، استقلال این است که یک ملت به هویت خود و به عزت خود معتقد و براى او اهمیت قائل باشد، براى حفظ او تلاش و کار کند و در مقابل متعرضین و مستهزئین، شرمنده‌ى اظهارات و جایگاه خود نباشد. ما متأسفانه در برخى از اوقات گذشته، میدیدیم که بعضى از کسانى که مرتبط با مسئولین بودند یا حتى خودشان مسئول یک بخشى بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمنده‌اند و خجالت میکشند که حقایق انقلاب را بر زبان جارى کنند یا آنها را پیگیرى کنند یا به آنها اهمیت بدهند! این براى یک جامعه خیلى بلاى بزرگى است؛ این را شما ندارید.
(2 / 6 / 87)
4. یکى از مظاهر دفاع از عزت هم همین مسئله‌ى انرژى هسته‌اى است. مسئله‌ى انرژى هسته‌اى، براى ما فقط این نبود که ما میخواستیم یک فناورى داشته باشیم، دیگران میخواستند ما نداشته باشیم؛ این فقط بخشى از قضیه است. بخش دیگر قضیه این بود که قدرتهاى گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنباله‌ها و اقمار بى‌ارزش آنها، میخواستند حرف خودشان را در این زمینه بر ملت ایران تحمیل کنند. خب، ملت ایران، دولتِ شما و شخص رئیس‌جمهور، در مقابل این زورگویى و این تحمیل و این افزون‌طلبى ایستادید؛ خداى متعال هم کمک کرد؛ پیش رفتید. اینها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومى این دولت است که براى من اهمیت دارد.
(2 / 6 / 87)
5. روند غرب‌باورى و غرب‌زدگى را که متأسفانه داشت در بدنه‌ى مجموعه‌هاى دولتى نفوذ میکرد، متوقف کردید؛ این چیز مهمى است. حالا یک عده‌اى در جامعه، ممکن است به هر دلیلى شیفته‌ى یک تمدنى یا یک کشورى باشند؛ اما این وقتى به بدنه‌ى مدیران انقلاب و مجموعه‌هاى انقلاب نفوذ میکند، چیز خیلى خطرناکى مى‌شود. این دیده میشد؛ خب، جلویش گرفته شد.
(2 / 6 / 87)
6. گرایش‌هاى سکولاریستى - که متأسفانه باز داشت در بدنه‌ى مجموعه‌ى مدیران کشور نفوذ مى‌کرد - جلویش گرفته شد.
(2 / 6 / 87)
7. روحیه‌ى تهاجم در مقابله‌ى با زورگویان بین‌المللى. یک وقت هست که زورگویان بین‌المللى مى‌آیند و میگویند که آقا شما فلان کار را کرده‌اید و ما رفع و رجوع مى‌کنیم و نه واللَّه، نه باللَّه...؛ ولى یک وقت هست که تهاجمش، تهاجم زورگویانه است؛ بهترین دفاع در چنین مواقعى هجوم است. زورگویان بین‌المللى، نقاط ضعف زیادى دارند: جنایت میکنند، فساد میکنند، به حقوق بشر تجاوز میکنند، به حقوق ملتها تعدى میکنند، انسانها را لگدمال میکنند و همه‌ى کارهاى زشت را انجام میدهند؛ آخر هم طلبگار همه‌اند! خب، نقاط ضعفشان، با حالت تهاجمى و با حالت طلبگارى، گفته و بیان بشود... . این روحیه، روحیه‌ى خوبى است؛ روحیه‌ى انقلاب این است؛ این است که حقیقت را روشن و درخشان میکند.
(2 / 6 / 87)
8. ما امروز در مقابله‌ى با استکبار، در سیاست خارجى زبانمان زبانِ طلبگارى، عزت، اقتدار معنوى و اقتدار ملى است؛ آن وقت بعضى بیایند همین را به عنوان نقطه‌ى ضعف وانمود کنند که نه آقا! شما کارى کرده‌اید که فلان دولتها از شما خوششان نیاید. خب، معلوم است که خوششان نمى‌آید. فلان دولتها آن وقتى خوششان مى‌آید که انسان تملق آنها را بگوید و حرفهاى آنها را به عنوان حرفهاى برتر ذکر بکند؛ خودش را کوچک کند و از حرفهاى خودش و حرفهاى انقلاب عقب‌نشینى کند؛ آن وقت آنها خیلى خوششان مى‌آید!
(2 / 6 / 87)
9. خود این هم که شما در مقابل قدرت فائقه‌ى ظاهرىِ استکبار - که امروز مظهرش آمریکا و صهیونیسم بین‌المللى و جهانى است - مى‌ایستید، ارزش ایجاد میکند؛ خود این محبوبیت ایجاد میکند؛ خود این در دل ملتها امید به وجود مى‌آورد و پرورش میدهد؛ این را نباید از دست داد. مراقب باشید در روشها، در اظهارات، در نوع برخورد، در نوع عملکرد، از این شعارها تجاوزى صورت نگیرد.
(6 / 6 / 90)
10. در زمینه‌‌ى ارتقاء جایگاه کشور در عرصه‌‌ى سیاست خارجى و مسائل بین‌‌المللى هم همین جور است. امروز در عرصه‌‌ى سیاست خارجى، ثقل و وزنه‌‌ى کشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثیرگذاریم؛ اینها مهم است. در حوادثى هم که پیش آمده، ما تأثیرگذار بوده‌‌ایم - که آن، داستان جداگانه‌‌اى دارد - به نظر ما آن هم خیلى مهم است.
(2/ 6 / 91)
11. حالا البته بعضى‌‌ها در روزنامه، در سایت، در تریبونهاى گوناگون مطالبى منتشر میکنند؛ اینکه چرا ما در دنیا دشمن‌‌تراشى کردیم که اینقدر با ما دشمنى کنند! به نظر من اینها حرفبافى است. آنچه که گفته میشود، متکى به یک تحلیل درست نیست. نه، دشمنى‌‌ها خیلى طبیعى است. وقتى که امام بزرگوار بود، دشمنى‌‌ها زیاد بود؛ براى خاطر مواضع قاطع امام. هرچه مواضع ما ضعیف‌‌تر شود و عقب‌‌نشینى کنیم، آنها طبعاً چهره‌‌شان بظاهر متبسم‌‌تر میشود. البته جلو مى‌‌آیند. یعنى چهره را متبسم میکنند، براى اینکه بتوانند جلو بیایند.
(2/ 6 / 91)
12. امروز ملتهاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مى‌‌آید، به خاطر موضع مستقل اسلامىِ شجاعانه‌‌اش؛ این باید محفوظ باشد. در جاهاى مختلف دنیا، مردم از مسئولان جمهورى اسلامى که این شجاعت را، این استقلال را، این نترسى را بیشتر بروز میدهند، بیشتر خوششان مى‌‌آید. خب، این نشانه‌‌ى این است که راه این است. دیپلماسى ما باید در این جهت باشد؛ که خب، خوشبختانه دوستان زحمتهاى زیادى میکشند.
(2/ 6 / 91)
۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پایبندی به ارزشها و گفتمان امام و انقلاب

بسم الله الرحمن الرحیم


1. فرصت این روز و روزگارى که شما بر سر کار هستید، بسیار فرصت استثنایى و مغتنمى است؛ حقیقتاً از دوره‌هایى است که ما نظیر آن را در گذشته‌ى دوران انقلاب تا امروز کم داشته‌ایم. اولاً، شعارهاى دولت و مسئولان و اهداف تعیین‌شده‌ى آنان کاملاً با مبانى انقلاب و با مبانى اعلام‌شده‌ى امام عزیز ما منطبق است. ثانیاً، این گفتمان در بین مردم به طور محسوسى زنده است و وجود دارد؛ که وجود این گفتمان میان مردم هم، عامل عمده و اصلىِ گرایش آنها به این دولت و این رئیس‌جمهور محترم بود... خود این نعمت بزرگى است که این تفکر به صورت یک گفتمان مسلط در جامعه درآمد و همچنان ادامه دارد و بعد از روى کار آمدن این دولت، بحمداللَّه تقویت هم شده است.

(6 / 6 / 85)

2. پایبندى به اصول و ارزشهاست که خیلى شاخص مهمى است. دولت، هم در قول و شعار - که مهم است - و هم در عمل، نشان مى‌دهد که به اصول انقلاب و ارزشهاى انقلاب پایبند است... این براى انقلاب ما یک پدیده‌ى معجزآسا و بى‌نظیر است که ما امروز همان شعارهایى را مى‌دهیم و همان اصول و مبانى‌اى را براى خودمان برنامه‌ى عمل قرار داده‌ایم که در اول انقلاب همانها اعلام شده بود؛ یعنى در برنامه‌ریزیهاى ما و در خواست ما، هیچ تخطى‌اى از این اصول صورت نگرفته است. این خیلى مهم است. روشها تغییر پیدا مى‌کنند، لکن مبانى و اصول باقى مى‌مانند... امروز انسان مى‌بیند که این اصول از همیشه شفافتر، زنده‌تر و برجسته‌تر مطرح است؛ در زبان شما و در شعارهاى شما و در برنامه‌هایى که اعلام مى‌کنید، اینها مطرح مى‌شود و شماها چون مسئول هستید، آنچه که مى‌گویید، در مقام حرف باقى نمى‌ماند و یک خط و شیار و عمقى را در جامعه به‌وجود مى‌آورد؛ این طبیعت مسئولیت است.... شعارهاى شما، فضاى اصولگرایى و فضاى ارزشهاى انقلابى و فضاى وفادارى به مبانى امام و انقلاب را بر جامعه حاکم کرده است؛ این خیلى چیز باارزشى است. اولین و مهمترین شاخصه‌ى دولت شما این است.

(4 / 6 / 86)

3. شعار و گفتمان کلى این دولت ... که منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهاى انقلاب است؛ این خیلى چیز باارزشى است. این را هیچکس نمى‌تواند ندیده بگیرد. هر دلبسته‌ى به انقلاب، این را قدر مى‌داند؛ هر کسى که پیشرفت کشور را با هدایت انقلاب و با کارگردانى انقلاب تصور مى‌کند، باید این را قدر بداند.

(2 / 6 / 87)

4. گفتمان عمومى دولت اینهاست؛ به طور خلاصه: زنده‌کردن و بازسازى برخى خصوصیات جوهرى انقلاب و منطق امام؛ و مقابله‌ى با کسانى که میخواستند این ارزشها و این مفاهیم اساسى را منسوخ کنند، یا از بین ببرند، یا ادعا میکردند که منسوخ شده و از بین رفته؛ این چیز باارزشى است. (2 / 6 / 87)

5. شماها هم چون حرف نظام را میزنید، طبعاً آماج این تهاجمها قرار میگیرید؛ این خطى است که الان در بیرون وجود دارد. همه جورش را هم ما مى‌بینیم. حالا بعضى از انواع این تهاجمات را عامه‌ى مردم مى‌بینند، بعضیها را خیلى از خواص هم نمى‌بینند؛ اما ما مى‌بینیم. ما از خبرهایى که به ما میرسد و از نوع تحرک و تعاملى که وجود دارد و از حرفهایى که زده میشود، میفهمیم که چطور مجموعه‌ى دولت آماج حملات است. علتش هم همین است که گفتمان این دولت، گفتمان انقلاب است و در جهت انقلاب حرکت میکند. این خط خارجى است.

(2 / 6 / 87)

6. این را شما افتخار بدانید که الحمدللَّه به مبانى انقلاب پایبندید و به اینکه شعارهاى انقلاب را قبول دارید و میخواهید اجراء کنید، افتخار میکنید؛ این توفیق بزرگى است. یکى از مهمترین خصوصیات این دولت این است که شعارهاى خودش را شعارهاى انقلاب قرار داده و به این، احساس سربلندى و افتخار میکند. مردم هم به خاطر همین به شما اقبال کردند؛ این هم معلوم باشد.

(8 / 6 / 89)

7. از جمله‌ى اساسى‌ترین شعارها، پایبندى به اصول و ارزشهائى بود که امام بزرگوار ما اینها را وارد جامعه کرد و مطرح کرد؛ که اتفاقاً در دنیا هم عامل رشد علاقه‌مندى به انقلاب اسلامى، همین شعارها بود. یعنى بدون اینکه ماها ابزار تبلیغاتى‌اى داشته باشیم، یا شیوه‌هاى تبلیغاتى کافى را بلد باشیم و به کار بگیریم، عنوان و محبوبیت امام بزرگوار ما در بین ملتها و در سراسر دنیا سارى و جارى شد؛ این به خاطر همین شعارها و به خاطر همین رویکردها و جهتگیرى‌ها بود.

(6 / 6 / 90)

8. یک بخش دیگر از این نقاط قوّتى که به نظر من روى آن باید تکیه کرد، مسئله‌‌ى برجسته شدن ارزشهاى انقلاب است. در این سالهائى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب و چیزهائى که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملاً برجسته شده: مسئله‌‌ى ساده‌‌زیستى مسئولان، استکبارستیزى، افتخار به انقلابیگرى. یک دوره‌‌اى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى میکردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابى، جهتگیرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکى از عوامل گرایش مردم به دولت، همینهاست؛ یعنى مردم به این ارزشها اهمیت میدهند. مسئله‌‌ى دعوت به عدالت، مسئله‌‌ى ساده‌‌زیستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اینها خیلى چیزهاى مهمى است.

(2/ 6 / 91)
۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اصول رقابت سیاسی


۲۹ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۵۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رئیس جهمور یازدهم کیست؟

بخش پایانی بیانات حضرت آقا در حرم مطهر رضوی-فروردین ۱۳۹۲:

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنان خود به موضوع بسیار مهم انتخابات ریاست جمهوری در ۲۴ خردادماه اشاره کردند و افزودند: انتخابات مظهر حماسه سیاسی و اقتدار نظام اسلامی واراده ملی و آبروی نظام است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای مشارکت گسترده مردم در انتخابات را با اهمیت برشمردند و تاکید کردند: حضور گسترده مردم و شور انتخاباتی علاوه برتامین امنیت کشور، تهدیدهای دشمنان را بی‌اثر و آنان را نا‌امید خواهد کرد.
ایشان با تاکید بر ضرورت حضور همه جریان‌ها و سلیقه‌های سیاسی معتقد به نظام اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری افزودند: انتخابات مخصوص یک جریان و سلیقه خاص سیاسی نیست بلکه وظیفه و حق همه کسانی که دل در گرو منافع ملی و استقلال کشور دارند، حضور در انتخابات است.
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: روی گردانی از انتخابات مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای، رأی مردم را تعیین کننده نهائی در انتخابات دانستند و افزودند: تشخیص مردم در شناخت اصلح مهم است و مردم باید با تحقیق از افراد مورد اطمینان و دقت در کاندیدا‌ها، به فرد اصلح برسند.
ایشان با تاکید بر اینکه رهبری در انتخابات یک رای بیشتر ندارد و کسی هم از این رای اطلاع نخواهد داشت، خاطر نشان کردند: هرگونه سخن یا اظهار نظر ی مبنی بر اینکه رهبری به فرد خاصی نظر دارد، نادرست است.
 رهبر انقلاب اسلامی به مردم توصیه کردند: مراقب باشند تا در شناخت فرد اصلح تحت تاثیر نسبت‌ها و اظهارات در رسانه‌های گوناگون از جمله پیامک‌های انبوهی که رواج پیدا کرده، قرار نگیرند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با تاکید بر لزوم تمکین همه در برابر قانون خاطر نشان کردند: حوادث سال ۸۸ از آنجا آغاز شد که عده‌ای نخواستند به قانون و رأی مردم تمکین کنند و در مقابل، مردم را به شورش‌های خیابانی دعوت کردند که یکی از خطاهای جبران ناپذیر بود.
ایشان افزودند: خوشبختانه سازوکارهای قانونی برای رفع هرگونه شبهه‌ای وجود دارد بنابراین همه باید به انتخاب اکثریت مردم، تمکین کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در خصوص ویژگیهای رئیس جمهور آینده تاکید کردند: رئیس جمهور آینده باید ضمن اینکه دارای امتیازات رئیس جمهور قبلی باشد، از نقاط ضعف او نیز به دور باشد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: باید انتخاب مردم در انتخابات ریاست جمهوری نشانگر پیشرفت و تکامل و انتخاب بهترین‌ها در هر دوره نسبت به دوره‌های قبل باشد.
ایشان در پایان خاطرنشان کردند: کسانی که وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری می‌شوند باید پایبند به انقلاب اسلامی وارزش‌ها، پایبند به منافع ملی ومعتقد به اداره کشوربا عقل جمعی و تدبیر باشند.

۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۰:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بیانات حضرت آقا در جوار حرم امام رضا(ع) - فروردین 88

 

یک اقدام اساسى در زمینه‌ى همین پیشرفت و عدالت، آن مسئله‌اى است که من در پیام نوروزى خطاب به ملت عزیز ایران عرض کردم؛ و آن مسئله‌ى مبارزه‌ى با اسراف، حرکت در سمت اصلاح الگوى مصرف، جلوگیرى از ولخرجى‌ها و تضییع اموال جامعه است؛ این بسیار مسئله‌ى مهمى است. البته بار اوّلى نیست که ما این مطلب را مطرح میکنیم. من در همین دیدار اول سال، در نوبتهاى متعددى در همین جا خطاب به مردم عزیزمان درباره‌ى اسراف، درباره‌ى ولخرجى و تضییع اموال و لزوم صرفه‌جوئى مطالبى را عرض کردم؛ اما این مسئله تمام نشده است؛ این مقصود، آنچنان که باید و شاید برآورده نشده است.

 

ادامه مطلب را بخوانید...

ادامه مطلب...
۲۱ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۳۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰