بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه ذیلا مطالعه می کنیم مجموعه ای از نصحیتهای رهبر معظم انقلاب به هیئت دولت است. این نصحیتها یا بر اساس نقاط ضعفی است که دولت دارد و یا تأکید بر اهتمام بیشتر روی بعضی موضوعاتی است که دولت به آن توجه دارد.
1)نصیحت علماى دینى را قدر بدانید، مغتنم بشمارید. گاهى علماى دین، بزرگان دین، مراجع حتّى، نصایحى میکنند، دربارهى مسائلى توصیههائى میکنند؛ این را مغتنم بشمرید؛ اینها را حمل بر محبت و علاقهمندى بکنید. ما میدانیم، آقایان، بزرگان علمائى که هستند - حالا گوشه کنار کسانى بر خلاف این معنا باشند، او مورد محاسبهى ما نیست - و امروز در مناطق مختلف، در مراکز حوزههاى علمیهى بزرگ و در شهرستانها هستند، اینها همه طرفدار نظام جمهورى اسلامى و قدردان نظام جمهورى اسلامىاند.
(18 / 6 / 88)
----
1)از این حوادث منطقه هم باید حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان طور که اشاره کردم - حوادث بسیار مهمى است و ضربهى سنگینى بوده به جهتگیرى استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستى، بلکه تشکیلات قوى و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیبهاى این حرکت عظیمى که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معناى واقعى کلمه غافلگیر شدند. البته دارند تلاش میکنند فائق بیایند و موجسوارى کنند. در یک گوشههائى هم ممکن است بتوانند، اما در کلان نخواهند توانست و نمیتوانند. این فرصت بسیار مهمى است براى جمهورى اسلامى که از این فضا و از این فرصت استفاده کند.
(2/ 6 / 91)
----
1)توصیهى من این است که در زمینهى علاقهى به ایران، علاقهى به کشور و گرایش به ایران، چند نکته را توجه داشته باشید. یکى اینکه مهمترین بخش مربوط به کشور، زبان و ادبیات است. علاقهى به ایران، اینجورى تحقق پیدا میکند. ما در کشور زبانهاى مختلفى داریم؛ اما زبان ملى، فارسى است. آن کسانى که زبانهاى مختلف دارند، خودشان جزو مروّجین درجهى یک زبان فارسى هستند. بهترین مقالات را در زمینهى زبان فارسى، ترکزبانها نوشتند؛ این را من از روى اطلاع دارم عرض میکنم. ... انشاءاللَّه کردها هم مینویسند؛ حرفى نیست، ما استقبال میکنیم. محققین برجستهى ترکزبان کشور، در طول دهههاى گذشته، بهترین و قوىترین مقالات را در زمینهى زبان فارسى نوشتند. بنابراین نباید تصور شود که زبان فارسى نماد ملیت ایران نیست؛ چرا، هست. روى این موضوع تکیه شود.
یا روى ایرانِ بعد از اسلام تکیه شود. افتخاراتى که ایرانِ دورهى اسلامى دارد، در هیچ دورهى دیگرى از دورههاى تاریخىِ ما این افتخارات وجود ندارد؛ من این را با استدلال به شما عرض میکنم و این قابل اثبات است. گسترش کشور، پیروزىهاى بزرگ نظامى کشور، پیشرفتهاى عظیم علمى کشور در زمینههاى گوناگون، همهاش مال دورههاى بعد از اسلام است. نه اینکه قبل از اسلام از این چیزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دورهى اسلامى، آنها ناقص است، کم است. البته یک چیزهائى به عنوان گفتهها مطرح میشود، اما چیزهائى نیست که مستند باشد و کسى بتواند آنها را اثبات کند؛ اینها قابل اثبات نیست. اما آنچه که در دورهى اسلامى واقع شده، قابل اثبات است؛ روشن است. شما نگاه کنید ببینید پیشرفت نظامى و علمى و فرهنگى ایران در دورهى دیلمىها، در دورهى سلجوقىها، بعدها در دورهى صفویه، و حتّى در این وسط، در بخشى از دورهى حاکمیت مغول چگونه است. مغولها به ایران که آمدند، ایرانى شدند و تحت تأثیر فرهنگ ایران قرار گرفتند؛ کمااینکه به هند که رفتند، هندى شدند. چه کارهاى برجسته و عظیم علمى و فرهنگى و هنرى در این دوره انجام گرفته. اگر کسى میخواهد از ایران و ایرانىگرى حمایت کند، خب، ایران دوران اسلامى، هم مدونتر است، هم مستندتر است، هم قابل قبولتر است، هم جلوى چشم است؛ کتابش جلوى چشم است، معمارىاش جلوى چشم است، نشانههاى علمىاش جلوى چشم است؛ تاریخش تدوینشده و روشن است.
(6 / 6 / 90)
----
1)در همهى امور بایستى انسان از خداى متعال بخواهد که عادلانه عمل کند؛ با خودش هم انسان با عدالت رفتار کند؛ با نزدیکانتان با عدالت رفتار کنید؛ با زن و فرزندتان با عدالت رفتار کنید. گاهى بعضى از مسئولین دیدیم آنچنان غرق در کار میشوند که یادشان میرود از وجود همسرانشان و فرزندانشان؛ و این ضایعاتى را درست میکند. یعنى اینجور نیست که ما پاى تعارف باشد، بگوئیم: آقا! خواهش میکنیم بیشتر شما به خودتان برسید، شما هم بگوئید نه، اشکال ندارد. اینجورى نیست. این یک تکلیفى است که انسان بایستى همسرش، فرزندانش، خانوادهاش و کانون خانوادگى را حفاظت بکند.
(18 / 6 / 88)