شاهین که نیست او، که جغدی یهودی است
زین پس جنازه ایست که فعلا عمودی است
گوساله ایست که دمیده در آن یهود
موسی رسیده، زمکرش بُوَد چه سود؟
لعنت به او، به صدا و به فکر او
لعنت به جمله ی اجزای شعر او
این عقده ها هنوز، ز شمشیر حیدر است
این عقده هایِ اُحد و بدر و خیبر است
جانم کم است که فدای نقی شود
عمرم چه غم که به پای تقی شود
تِسع و عَشَر ستاره ز یک کهکشانِ نور
خاری شده به چشم عنودانِ دیده کور
دستم رها نمی کند امّا دگر قلم
تا شعرِ مرگِ جغدِ یهودی زند رقم
دوستان در صورت تمایل برای مقابله با هجمه ی که علیه این دو امام مظلوم به پا شده، این شعر رو در وبلاگتون قرار بدید، بدون ذکر نامی از این وبلاگ.(من هم کپی پیست کردم.)
آزاد از این دنیا
یه عده ببخشید احمق میان بخاطر پول چه کارایی می کنن .های داد بیداد
آقا دست شما درد نکنه با عرض معذرت میشه نام لینک ما رو با نام
دلنوشته هایی به رنگ خدا.......
بنویسید
در آخر دوباره اجر شما با خدای امامن معصوم.
آقا ما هم شما رو با نام سبکبالان نوشتیم درسته دیگه یا نه اگه درست نیست خبرم کن.
یا علی مدد.................
دست حق نگهدارتون.