چه سخته انتخاب.
همیشه ازش می ترسیدم. و می ترسم!
همیشه دوست داشتم کسی بیاد و جای من تصمیمات مهم رو بگیره و عقل من فقط حکم مهر و امضای پای تصمیم نامه مو داشته باشه. البته می دونم این شیوه، اساساً غلطه؛ و هیچ وقت بنام به این کار نیس؛ الآن فقط حس قلبی مو گفتم تا درک کنی عمق وحشتمو از انتخاب. همین.
واقعاً هم خب انتخاب، سخته. نیس؟
باز اگه علمت زیاد باشه؛ اطلاعاتت به قدر کافی بالا باشه؛ بینش فوق العاده قوی داشته باشی؛ باز اون موقع، خب یه چیزی. با چشم باز، داده ها رو بررسی می کنی، اهم و مهم می کنی و یه الگوریتم ساده واسه این عملیات انتخابت می نویسی و با روش های خطی سیمپلکس هم که خیلی زود به راه حل می رسی. خب اگه همچین آدمی باشی؛ حق داری از کنار این پست من حتی با یه پوزخند تلخ، رد بشی.
اما اگه اینطور نیستی، بیا بی تعارف باشیم. خب انتخاب کردن خیلی سخته دیگه نه؟
بیخود نیس که قرآن و سیره ی معصومین هم به امر مشورت، اینقدر اهمیت می دن. دلیل داره. مشورت هم از سختی انتخاب کم می کنه؛ چون اونوقت، داده های بیشتری در اختیار داری و قوه ی تحلیل قوی تر، هم به قول یکی از استادامون وقتی چهارتا همپالکی پیدا کنی، اصلاً دلت بیشتر قرص میشه. نه؟ نتیجه ی انتخابت، هرچی هم شد خب خیالت راحته که تو نتیجه تو، تنها نیستی. دیگران هم با تو سهیمن؛ حتی اگه نتیجه جالب هم نباشه؛ تحملش واسه چند نفر، راحت تر از یه نفر، به تنهاییه.
حالا اگه با اهل علم و بصیرت، مشورت کردی که خوشا به سعادتت. تقریباً تو همه ی موارد بهترین نتیجه ای که خیرت توش باشه رو می گیری و هم اینکه به وظیفه ی دنیایی ات به درستی عمل کردی و آخرت، جزاش رو دریافت می کنی.
حالا بازم دور دوم انتخابات مجلس، در راهه. باز هم احزاب زودی هرکدوم یه لیست دادن بیرون. من که همیشه حرفم همینه: میگم تو غالب موارد، نمیشه فقط به افراد یک لیست اکتفا کرد. این با مرام آزاد اندیشی در تعارضه. ما به عملکرد اشخاص باید نگاه کنیم در وهله ی اول؛ نه احزاب.
حالا خیلیا مث خود من، یا اشخاص رو نمیشناسن یا اگه بشناسن هم باز تردید دارن که شناختشون چقدر اصولیه و چقدر می تونه ملاک باشه واسه تشخیص اصلح.اینو جمع بکنی با اون احساس وظیفه ای که تو داری اصلح ها رو برای مجلسی انتخاب می کنی که قراره نماینده ی امت حزب الله باشه؛ خب اینا تردیدتو تو انتخاب بیشتر می کنه.
اما خب جایی واسه ترس نیس. خدا رو شکر این روزا، دسترسی به آدمای بابصیرت، زیادتر شده. فقط کافیه واقعاً از خدا بخوای تا بتونی از نعمت وجودشون و نور بصیرتشون استفاده کنی. یه مشورت با اهل بصیرت، تکلیف دنیا و آخرتتو واسه انتخاب های حقیقتاً اصلح، مشخص می کنه. اگه دفعه قبلی هم با معیارایی رأی دادی که به نظرت هنوز کافی نبوده؛ هنوز فرصت جبران هست؛ این دفعه معیارات رو با اصول صاحب بصیرتا تطبیق بده و جوری انتخاب کن که پشیمون نشی.
دعات می کنم؛ دعام کن؛ تا هممون تو هر دو دنیا هیچوقت از هیچ انتخابمون، حتی از حساس تریناش، سخت تریناش، هولناک تریناش، پشیمون نشیم. پشیمونی، بد دردیه ها! دیگه انتخاب با توئه. بسم الله.
همیشه دوست داشتم کسی بیاد و جای من تصمیمات مهم رو بگیره و عقل من فقط حکم مهر و امضای پای تصمیم نامه مو داشته باشه. البته می دونم این شیوه، اساساً غلطه؛ و هیچ وقت بنام به این کار نیس؛ الآن فقط حس قلبی مو گفتم تا درک کنی عمق وحشتمو از انتخاب. همین.
واقعاً هم خب انتخاب، سخته. نیس؟
باز اگه علمت زیاد باشه؛ اطلاعاتت به قدر کافی بالا باشه؛ بینش فوق العاده قوی داشته باشی؛ باز اون موقع، خب یه چیزی. با چشم باز، داده ها رو بررسی می کنی، اهم و مهم می کنی و یه الگوریتم ساده واسه این عملیات انتخابت می نویسی و با روش های خطی سیمپلکس هم که خیلی زود به راه حل می رسی. خب اگه همچین آدمی باشی؛ حق داری از کنار این پست من حتی با یه پوزخند تلخ، رد بشی.
اما اگه اینطور نیستی، بیا بی تعارف باشیم. خب انتخاب کردن خیلی سخته دیگه نه؟
بیخود نیس که قرآن و سیره ی معصومین هم به امر مشورت، اینقدر اهمیت می دن. دلیل داره. مشورت هم از سختی انتخاب کم می کنه؛ چون اونوقت، داده های بیشتری در اختیار داری و قوه ی تحلیل قوی تر، هم به قول یکی از استادامون وقتی چهارتا همپالکی پیدا کنی، اصلاً دلت بیشتر قرص میشه. نه؟ نتیجه ی انتخابت، هرچی هم شد خب خیالت راحته که تو نتیجه تو، تنها نیستی. دیگران هم با تو سهیمن؛ حتی اگه نتیجه جالب هم نباشه؛ تحملش واسه چند نفر، راحت تر از یه نفر، به تنهاییه.
حالا اگه با اهل علم و بصیرت، مشورت کردی که خوشا به سعادتت. تقریباً تو همه ی موارد بهترین نتیجه ای که خیرت توش باشه رو می گیری و هم اینکه به وظیفه ی دنیایی ات به درستی عمل کردی و آخرت، جزاش رو دریافت می کنی.
حالا بازم دور دوم انتخابات مجلس، در راهه. باز هم احزاب زودی هرکدوم یه لیست دادن بیرون. من که همیشه حرفم همینه: میگم تو غالب موارد، نمیشه فقط به افراد یک لیست اکتفا کرد. این با مرام آزاد اندیشی در تعارضه. ما به عملکرد اشخاص باید نگاه کنیم در وهله ی اول؛ نه احزاب.
حالا خیلیا مث خود من، یا اشخاص رو نمیشناسن یا اگه بشناسن هم باز تردید دارن که شناختشون چقدر اصولیه و چقدر می تونه ملاک باشه واسه تشخیص اصلح.اینو جمع بکنی با اون احساس وظیفه ای که تو داری اصلح ها رو برای مجلسی انتخاب می کنی که قراره نماینده ی امت حزب الله باشه؛ خب اینا تردیدتو تو انتخاب بیشتر می کنه.
اما خب جایی واسه ترس نیس. خدا رو شکر این روزا، دسترسی به آدمای بابصیرت، زیادتر شده. فقط کافیه واقعاً از خدا بخوای تا بتونی از نعمت وجودشون و نور بصیرتشون استفاده کنی. یه مشورت با اهل بصیرت، تکلیف دنیا و آخرتتو واسه انتخاب های حقیقتاً اصلح، مشخص می کنه. اگه دفعه قبلی هم با معیارایی رأی دادی که به نظرت هنوز کافی نبوده؛ هنوز فرصت جبران هست؛ این دفعه معیارات رو با اصول صاحب بصیرتا تطبیق بده و جوری انتخاب کن که پشیمون نشی.
دعات می کنم؛ دعام کن؛ تا هممون تو هر دو دنیا هیچوقت از هیچ انتخابمون، حتی از حساس تریناش، سخت تریناش، هولناک تریناش، پشیمون نشیم. پشیمونی، بد دردیه ها! دیگه انتخاب با توئه. بسم الله.